تحولات منطقه

دکتر شهرام خرازی ها منتقد سینما در آستانه میلاد باسعادت امیرالمومنین حضرت علی (ع) و روز پدر گفت: متأسفانه در سینمای ایران از آغاز دهه شصت تا پایان دهه نود، پدرها عمدتاً با شخصیتی تصنعی، تک بعدی، اندرزگو، گاه حتی بداخلاق و عبوس و از همه مهم تر بدون پایگاه و خاستگاه اجتماعی جلوه داده شده اند و این در حالی است که سینماروی ایرانی این شمایل بدلی پدر را نمی پذیرد و با وی همذات پنداری نمی کند.

نگاهی به جایگاه پدر در سینمای ایران/خرازی ها: متأسفانه در سینما پدرها عمدتاً اندرزگو و حتی بداخلاق جلوه داده شده اند
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، وی افزود: خلق و شخصیت پردازی پدر در نمایشنامه و فیلمنامه از نظر دراماتیک کار دشواری است چون این نقش علی الظاهر ساده، بی اوج و فرود و تثبیت شده به نظر می رسد در حالی که واقعیت امر چیز دیگری است.

این کارشناس ارشد روانشناسی تأکید کرد: از زمانی که سوفوکل، نمایشنامه نویس مشهور یونان باستان تراژدی «ادیپ» را خلق کرد، یعنی تقریباً از زمان نگارش اولین متون نمایشی، رویکرد تقدس زدا و ضد کلیشه به کاراکتر پدر پدید آمد و قرن ها بعد زیگموند فروید پدر علم روانکاوی، با ارائه نظریه عقده «ادیپ» این رویکرد را بسط و گسترش داد و پس از او اگوست استریندبرگ، نمایشنامه نویس شهیر سوئدی تحت تأثیر نظریات فروید، نمایشنامه «پدر» را نوشت که در آن با رویکردی ضدکلیشه و تقدس زدا تصور مخاطب را از شخصیت ستایش شده پدر عوض کرد.

این منتقد فیلم در ادامه گفت: با وجود رویکرد ضدکلیشه در ادبیات نمایشی و هنرهای هفتگانه، کاراکتر پدر بارها در قالب های کلیشه ای و اخلاق گرا، تثبیت و به نقشی خنثی و در حاشیه در تئاتر و سینما بدل شد.

عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران متذکر شد: سینمای ایران در دهه های سی، چهل و پنجاه در نمایش تصویر پدر و سیمای فردی، خانوادگی و اجتماعی او نسبتاً موفق بود اما از دهه شصت تا به امروز نتوانسته در به تصویر کشیدن این نقش و شخصیت موفق باشد.

دکتر خرازی ها یادآور شد: کاراکتر قارون در «گنج قارون» یکی از موفق ترین شمایل های سینمایی از شخصیت پدر محسوب می گردد. در «سلطان قلب ها» نیز شاهد چهره باورپذیر و دور از انتظاری از نقش پدر هستیم که هم خوب نوشته هم خوب بازی شده است.

این کارشناس ارشد مدیریت رسانه ضمن تأکید بر افول نقش پدر در سینمای نوین ایران خاطرنشان کرد: متاسفانه پدرها در فیلم های ایرانی آن قدر کلیشه ای و دور از ذهن هستند که نه تنها تماشاگر را به خود جلب نمی نمایند بلکه ساختار دراماتیک فیلمنامه را نیز تضعیف می کنند.

وی ادامه داد: : ضعیف ترین پدرها از نظر شخصیت پردازی را می توان در فیلم های مجید مجیدی یافت. پدر در فیلم های این کارگردان قابل باور نیست و شخصیتی سرشار از اخلاق گرایی متظاهرانه و توی ذوق زننده دارد.

این منتقد فیلم سپس به فیلم های ابراهیم حاتمی کیا پرداخت و گفت: حاتمی کیا بسیار کوشید تا تابلوی جدیدی از پدر در فیلم هایش به نمایش گذارد و طرحی نو در اندازد اما نتوانست توفیقی حاصل کند زیرا پدرنماهایی که خلق کرد آن قدر متعصب و اخلاق گرا بودند که به کاریکاتوری از پدرهای واقعی ایرانی تبدیل شدند و مایه تمسخر تماشاگر را فراهم آوردند.

دکتر خرازی ها اظهار داشت: زنده یاد عزت الله انتظامی بارها در نقش پدر ظاهر شد اما هیچ گاه تن به کلیشه نداد و هر بار این نقش را از زاویه متفاوتی بازی کرد. او در نقش هایش از جمله نقش پدر دست می برد و جلوی دوربین آن طور که خود می خواست بازی می کرد نه آن گونه که کارگردان اراده می کرد شاید به همین علت هم توانست در نقش پدر بدرخشد و برای ابد ماندگار شود.

این عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران گفت: من کیومرث پوراحمد را فیلمساز و فیلمنامه نویس موفقی در کار با نقش و شخصیت پدر می دانم. او هیچ وقت تن به کلیشه ها نسپرد. تلاش پوراحمد برای ارائه چهره ای متفاوت از پدر ستودنی است.

این روانشناس از کاراکتر دکتر سپیدبخت در فیلم «خانه ای روی آب» به عنوان یکی از متفاوت ترین و تأثیرگذارترین پدرهای سینمای ایران یاد کرد و گفت: بهمن فرمان آرا در زمره فیلمنامه نویسانی است که ضمن حفظ حریم اخلاقی پدر، به خوبی و با مهارت کم نظیری چهره ای مضمحل و تباه شده از این نقش مقدس را در آثارش ترسیم کرده است.

وی توفیق فیلمفارسی در ارائه چهره ای باورپذیر از پدر ایرانی را در چند بعدی بودن نقش پدر و پرداختن به همه جنبه های نقش و از همه مهم تر خصایص بومی آن می داند و می گوید: در فیلمفارسی همه چیز ایرانی بود؛ کپی نبود! خاستگاه شخصیت ها کوچه و خیابان بود و پدرها کاریزماتیک بودند بهمین علل پدر در فیلمفارسی چه مثبت چه منفی قابل باور و ملموس و دارای خاستگاه اجتماعی واقعی بود.

این کارشناس ارشد مدیریت رسانه در پایان این گفتگو متذکر شد: برای ترسیم چهره باورپذیر از پدر راهکارهای مختلفی وجود دارد که متأسفانه نادیده گرفته شده اند. این راهکارها عبارتند از: پژوهش محور کردن فیلمنامه نویسی، مشاوره فیلمنامه نویسان با روانشناس ها، جامعه شناس ها و روحانیون، لحاظ کردن آموزه های دین مبین اسلام در شخصیت پردازی، نگاه کیفیت محور به فیلمنامه های در انتظار تصویب، برگزاری همایش های نقد فیلم، ارتقای سواد رسانه ای و...

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.