تحولات لبنان و فلسطین

پرونده نمایش فیلم‌های سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم ۱۰۰ درحالی بسته شده که بازدید رئیس حوزه هنری و کارگاه‌های پررونق در آن بیش از پیش جلب نظر کرد.

چه خبر از دومین روز جشنواره فیلم ۱۰۰؟ / از بازدید سرزده تا کارگاه‌های پررونق

به‌گزارش قدس آنلاین، دومین روز از سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم ۱۰۰ درحالی شب گذشته کار خود را پایان داد که علاوه بر بازدید سرزده رئیس حوزه هنری و استقبال گسترده علاقمندان و فعالان عرصه هنر هفتم از کارگاه‌ها امضاء قرارداد خواهرخواندگی خواهرخواندگی بین جشنواره فیلم آزیل اسلواکی و جشنواره بین‌المللی فیلم ۱۰۰ خبر از آینده‌ای پرفروق برای این جشنواره داد.

پس از آغاز اکران فیلم‌های انتخاب شده در این دوره از جشنواره بین‌المللی فیلم ۱۰۰ که با ژانر کودکانه بود این جشنواره دومین روز خود را نسبت به نخستین روز پررونق‌تر آغاز کرد و اکران باکس‌های ۲۵ عدد فیلم‌ها در هر سانس نشان داد که دنیای مهیج فیلم‌های ۱۰۰ ثانیه‌ای علاوه بر جلب نظر فعالان هنر هفتم توانسته نظر مخاطبان و علاقمندان را نیز به خود جلب کند.

جلب نظر علاقمندان به بخش‌های مختلف جشنواره به‌گونه‌ای بود که حتی هنگام اکران باکس‌های خارج از مسابقه نیز سالن‌ها تقریباً مملو از تماشاگران بود و در برخی از اکران‌های باکس‌های مربوط به جشنواره چه در بخش ملی و چه بخش خارجی کنار سالن گروهی ایستاده یا نشسته روی پله‌ها به تماشای آثار نشستند.

این درحالی است که به گفته کارشناسان استقبال و گسترش مخاطبان در اینگونه فیلم‌های خیلی کوتاه بیانگر این نکته است که واقعا در این دوره از زندگی جامعه بشری که سرعت انتقال داده‌ها بسیار زیاد شده و هیاهوی زندگی روزانه باعث شده تا کمتر کسی فرصت حضور در سالن‌های سینمایی را داشته باشد یا اینکه آثار تولید شده فیلم بلند را به تماشا بنشیند ظهور و بروز فیلم‌های خیلی کوتاه می‌تواند فرصتی قابل تعامل و توجه شناخته شود، به این دلیل که تولید چنین آثاری علاوه بر تسلط فیلمسازان با ایده‌پردازی‌های کاملا جذاب برای مخاطبان امروزی همراه است.

به عنوان مثال محمدعلی باشه‌آهنگر سینماگر شناخته شده در عرصه هنر هفتم در یکی از مصاحبه‌های خود در این زمینه می‌گوید: واقعا ساخت فیلم در ۱۰۰ ثانیه بسیار سخت است و احساس می‌کنم من خودم چنین تخصصی را ندارم! فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ساختن اصلا کار ساده‌ای نیست. ۱۰۰ ثانیه تقریبا می‌شود یک دقیقه و نیم و با احتساب تایم تیتراژ واقعا دشوار است که بخواهید به یک موضوع بپردازید. حتی فرصت کافی برای طرح موضوع هم در اختیار ندارید. کسانی که در این عرصه کار می‌کنند باید جزو نابغه‌ها باشند تا بتوانند در ۱۰۰ ثانیه یک ایده، یک مفهوم، یک حس و یا یک طرح را به‌طور کامل و درست به تصویر درآورد و به مخاطب انتقال دهد. کسی که موفق به این کار شود و بتواند چنین اثری خلق کند، قطع به یقین می‌تواند در این عرصه تمرین و ممارست بیشتری داشته باشد و وارد عرصه‌های کمی سخت‌تر و مهمتر و حرفه‌ای‌تر فیلمسازی شود.

این درحالی است که در میانه اکران‌ باکس‌های منتخب برای روز دوم بود که ورود محمدمهدی دادمان رئیس حوزه هنری به پردیس ملت نظر بسیاری از علاقمندان و البته رسانه‌ها را به خود جلب کرد و وی با حضور در یکی از سالن‌ها کنار علاقمندان و مخاطبان به تماشای یکی از باکس‌های مسابقه بخش ملی درحال اکران نشست.

وی در حاشیه این بازدید با ستاد خبری، دبیرخانه و دبیر جشنواره نشست داشت و به گفتگو درباره استقبال و نقطه نظرات مخاطبان درباره جشنواره پرداخت.

پس از آن برگزاری کارگارگاه‌ها نکته دیگری بود که حکایت از استقبال گسترده مخاطبان از این جشنواره داشت به صورتی که در اولین کارگاه با عنوان کارگردانی در فیلم کوتاه تقریباً سالن تکمیل شده بود .

کاظم دانشی: در فیلم ۱۰۰ باید نگاه خود به جهان هستی را منتقل کنیم

کاظم دانشی در ابتدا با اشاره به آثاری که در این دوره از جشنواره فیلم «۱۰۰» دیده است، گفت: برخی فیلم‌ها واقعا درخشان و از نظر کارگردانی، پرداخت و روایت استاندارد بودند. به نظرم در حال حاضر سازندگان این آثار ورودشان به سینمای حرفه‌ای دیر شده است! برخی تولیدات استان‌ها هم بسیار برایم هیجان‌انگیز بود اما به نظرم یکی از سخت‌ترین فیلم‌ها از لحاظ ساخت، فیلم‌های صدثانیه‌ای است. چون محدودیت زمان برای روایت و طرح مساله کار را سخت می‌کند.

این کارگردان ادامه داد: در دنیا برای یک فیلم خوب ویژگی‌هایی وجود دارد که یکی از آن‌ها تک سکانس و تک لوکیشن بودن است. ویژگی بعدی، شگفتی در داستان است. باید بتوانید در قصه خود یک مساله و یک کشمکش را مطرح کنید، غافلگیری در پایان‌بندی هم از دیگر ویژگی‌هاست که البته در بسیاری از فیلم‌ها وجود ندارد. بسیاری از فیلم‌ها همین مولفه‌های اولیه را هم ندارند چون خیلی‌ها درگیر فرم می‌شوند. در حالی که قصه باید به شما از فرم بگوید و بگوید با چه فرمی باید یک قصه را تعریف کنید.

دانشی افزود: بسیاری از این فیلم‌ها بر اساس داشتن یک لوکیشن خوب ساخته شدند اما در ابتدا به فرم فکر کرده‌ و به قصه توجه نکرده‌اند. فیلم‌های صدثانیه‌ای که چند لوکیشن دارند، درآوردن روایت از آن‌ها خیلی سخت است. خیلی از فیلم‌ها مقدمه ندارند و برخی به سبک فیلم‌های بلند چنین فیلم‌هایی می‌سازند. خیلی از فیلم‌های کوتاه در دقیقه دهم هنوز مساله خود را تعریف نکرده‌اند که این درست نیست! در فیلم‌های صد ثانیه‌ای هم باید در ده ثانیه اول مساله خود را بگویید تا بدانیم قصه چیست، اتفاقا این ورودیه هرچه پرشورتر هم باشد فیلم جذاب‌تری می‌شود.

در فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای باید شعار داد

این کارگردان سینما تاکید کرد: در فیلم صد ثانیه‌ای باید حرف زد و شعار داد و یک نتیجه‌ای از آن گرفت. باید نگاه جدیدی به یک موضوع ارایه کرد. به نظرم یک فیلم‌ساز با نگاه و جهان‌بینی خود زنده است، حالا با هر رویکرد سیاسی و اجتماعی. در فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای هم باید نگاه خود به جهان هستی را منتقل کنید. داشتن یک حرف و نگاه نو درباره یک مساله تکراری، مهم است. چون دیگر همه موضوعات گفته شده و دنیا تشنه نگاه جدید به مسایل تکراری است. پس شما باید راهکار و نگاه خود را ارایه بدهید. در سراسر دنیا همه آدم‌ها دنبال یک نگاه و حرف تازه هستند که شما برای آن‌ها بگویید. بشریت در سراسر دنیا در بدترین شرایط اخلاقی قرار دارد و دنیا به دنبال این است که یک حرف نو بشنود.

وی گفت: در چند دقیقه اولیه فیلم و به عبارتی در یک ششم ابتدایی فیلم مساله خود را مطرح کنید. خیلی وقت‌ها وقتی مساله دیر مطرح می‌شود شما دیگر نمی‌توانید نگاه و راهکار خود را جا بیندازید. اساسا ساختار فیلم کوتاه در فیلمنامه و کارگردانی متفاوت‌تر از فیلم بلند است. مثلا اساسا فلش بک در یک فیلم صد ثانیه‌ای منسوخ شده است. گرچه جشنواره‌های مبتنی‌بر فرم گرایی در جهان وجود دارد اما به طور کلی درگیری‌های فرمی در جهان منسوخ شده است و باید قصه تعریف کرد.

دانشی تاکید کرد: فرم هم براساس تاثیر و نتیجه شما باید شکل بگیرد نه اینکه شما بر اساس خوش‌آمد یک جشنواره و یک تهیه‌کننده بخواهید فرم فیلم‌تان را انتخاب کنید. جشنواره‌ها از این منظر آسیب دارند و کارگردانان را خراب می‌کنند. یعنی شما برای جشنواره فیلم می‌سازید اما مخاطب را فراموش می‌کنید. فیلم «قصر شیرین» آقای میرکریمی که ممکن است در ظاهر چیز عجیب و غریبی نباشد، اما شما در تمام طول فیلم به تماشای آن می‌نشینید، چون آقای میرکریمی ابتدا قصه می‌گوید، نگاه خود را ارایه می‌دهد و بر اساس فرم فیلم نمی‌سازد.

وی افزود: گاهی بچه‌ها برای اینکه بخواهند توانایی‌ خود را نشان بدهد، در حالی که هیچ کارکردی ندارد و در خدمت روایت و قصه نیست. گاهی به گونه‌ای فیلمبرداری می‌شود که انگار تبلیغ «چی‌توز» ساخته است! گاهی بچه‌های استان‌ها تصاویری می‌گیرند که بگویند شهر ما قشنگ است، یا کارگردان‌هایی به خارج از ایران می‌روند و مثلا در همان اول نمایی از برج ایفل می‌دهند! این به گونه‌ای شلنگ تخته انداختن است برای اینکه داوران را راضی کنند تا به آن‌ها جایزه بدهند. این باعث ریزش مخاطب می‌شود و گاهی به اندازه استادیوم آزادی هم تماشاگر به تماشای یک فیلم نمی‌نشیند. اولویت ابتدا قصه و بعد فرمی که آن قصه را تاثیرگذارتر کند، است.

یک فیلم به روحش زنده است

دانشی بیان کرد: در دنیای امروز سینما دیگر همه خط فرضی را بلد هستند پس فیلم به روحش است که زنده است، باید در فیلم زندگی باشد. وقتی درگیر تکنیک و جنگولک بازی‌های آن می‌شوید، روح فیلم می‌میرد و ما با یک فیلم خشک و مهندسی‌شده است، طرف می‌شویم. گاهی برخی فیلم‌ها به مثابه یک تیزر تبلیغاتی هستند! درگیر تکنیک و فرم شدن، ابتدا روح فیلم را از شما می‌گیرد. بخشی از این روح داشتن فیلم، انتخاب بازیگر است.

وی ادامه داد: ما در فیلم کوتاه وقتی برای انتخاب بازیگر نمی‌گذاریم و هرکسی مفت‌تر بیاید بیشتر به او بازی می‌دهیم! مثلا چه اشکالی دارد در فیلم‌های کوتاه از بازیگر تیپیکال استفاده کنید که حس منفی بدهد؟ در خیلی از فیلم‌ها بی‌خود و بی‌جهت همه حرف می‌زنند در حالی که می‌شود بازیگری را آورد که با چشم خود حرف بزنند. این یک ضعف بزرگ است!

این کارگردان اظهار کرد: در بسیاری از فیلم‌ها می‌بینیم وقتی کسی عصبی می‌شود، سیگار می‌کشد، آیا ما نوع دیگری از عصبانی شدن نداریم؟ یا مثلا فیلمی از بلوچستان می‌بینیم اما تنها تفاوتش با فیلم تهرانی در این است که طرف با لباس بلوچی خیانت می‌کند، آیا نباید در چنین فیلم‌هایی مسایل بلوچستان را ببینیم؟ برخی سایت‌ها هم هستند که همه به آن‌ها مراجعه می‌کنند و از روی آن‌ها کپی می‌کنند! فکر می‌کنند کسی به جز آن‌ها این فیلم‌ها را ندیده است. فقط فیلم را ایرانیزه می‌کنند.

فیلمنامه مثل قرمه‌سبزی است!

وی در پاسخ به سوالی درباره بازنویسی متعدد فیلمنامه هم مطرح کرد: فیلمنامه مثل قرمه‌سبزی است و باید جا بیفتد. من حتی گاهی فیلمنامه را به مادرم هم می‌دهم تا بخواند. مثلا یک بار مادرم گفت خانمی که در فیلمنامه نقشی دارد، چقدر غر می‌زند. آنجا متوجه شدم باید تغییرش بدهم تا موجب سردرد مخاطب نشود.

این فیلمساز مطرح کرد: فیلمنامه جدیدم را هم تاکنون ۶ بار بازنویسی کرده‌ام و دیروز نسخه‌ای از آن را به ارشاد داده‌ام. حس می‌کنم ارشاد هم از دست من عاصی شده و عکس من را آنجا گذاشته‌اند و مدام با دارت روی آن می‌زنند! من سکانسی در «علفزار» داشتم که در راهروهای ارشاد گریه کردم و گفتم که آن را درنیاوردید ولی به طور کلی در ارشاد حرف آخر را شما می‌زنید یعنی باید بگویید چشم! چون شما چند میلیارد برای ساخت فیلم هزینه کرده‌اید و دستتان زیر ساطور آنهاست. جاهایی باید به حرف آنها تن بدهید.

وی گفت: فیلمساز نباید در جناح‌بندی اینستاگرامی قرار بگیرد باید برای همه مخاطبان فیلم بسازد، نمی‌شود به مخاطب «بخارست» بی‌احترامی کرد. به نظرم ما به امثال مسعود اطیابی مدیونیم چون چرخ بسیاری از سینماها با همین فیلم‌ها می‌چرخد، اگر چنین فیلم‌هایی نباشد و سینما جمع شود منِ نوعی هم نمی‌توانم «علفزار» بسازم. آن‌ها هم به سینما لطف می‌کنند.

دانشی در پایان خاطرنشان کرد: گاهی باید سرمایه‌گذار را گول بزنید. سینما بیزنسی است که دو دو تای آن چهارتا نمی‌شود و واقعا یک صنعت شکست خورده است. ما باید کسی را پیدا کنیم که به این صنعت علاقه داشته باشد البته این به معنای این نیست که سرمایه دیگران را به فنا بدهیم. من هم سرمایه‌گذارم را گول زدم اما شش یا هفت میلیارد تومان چک و سفته دست سرمایه‌گذار دادم، گرچه توانستم بودجه سرمایه‌گذاران را برگردانم اما به نوعی با جوانی خودم بازی کردم.

آثار ۱۰۰ثانیه‌ای با یک ایده شگفتانه در انتهای فیلم همراه بودند

دومین کارگاه آموزشی که در روز پایانی جشنواره بین‌المللی فیلم ۱۰۰ برگزار شد با «توصیف بصری در سینما» و تدریس الکساندروس گاستامولوس فیلمساز یونانی بود که اتفاقا این کارگاه نیز مورد توجه علاقمندان و فعالان عرصه سینما روبرو بود.

الکساندروس گاستامولوس فیلمساز یونانی در ابتدا گفت: در این قسمت از کارگاه سعی کردم محور آموزش به سمت جشنواره فیلم ۱۰۰ و فیلم‌های ۱۰۰ثانیه‌ای برود. ناگفته نماند بیشتر فیلم‌هایی که امسال در جشنواره ۱۰۰ثانیه‌ای دیدم، این بود که با یک ایده شگفتانه در انتهای فیلم همراه بود.

وی در ادامه با پخش فیلمی درباره نژادپرستی بیان کرد: داستان فیلم درباره خانواده‌ای است که درباره رنگ پوست یک فرد نگاه نژادپرستانه دارند تا اینکه فهمیدند شخصیت فیلم درگیر یک بیماری است و این عقیده را کنار گذاشتند.

این فیلمساز در ادامه به موضوع صدا پرداخت و مطرح کرد: در دورانی زندگی می‌کنیم که به عکس و تصویر توجه بسیاری داریم؛ درحالی که نمادهای صدا بسیار اهمیت دارند و باید اِلِمان‌های صدا برای یک کارگردان از اهمیت زیادی برخوردار باشد.

وی بیان کرد: صدا مربوط به دیالوگ در فیلم نیست و صداگذاری، نریشن فیلم و صداهای فضا حتی سکوت در صحنه‌های مختلف سینما مفهوم دارند که همه این ‌ها قرار است یک احساساتی را به ما نشان ‌دهند.

الکساندروس گاستامولوس در ادامه یک سکانس از فیلم «جدایی نادر از سیمین» را نشان ‌داد تا حس بیشتری را در فیلم به نمایش بگذارد. همچنین به زاویه تصویربرداری و نوع صداگذاری سکانس دادگاه «جدایی نادر از سیمین» اشاره کرد.

وی از یک فیلم کمدی گفت که تمام ماجرا با صدا پیش رفت و خیلی کم از دیالوگ استفاده شد؛ اما صدا و افکت‌هایی که ایجاد شده بود ماجرا را برایمان تعریف می‌کرد.

این فیلمساز در ادامه به ارتباط قاب‌های دوربین و میکروفن‌های پنهانی در فیلم‌ها اشاره کرد و درباره روند پیشرفت یک فیلم همراه با صدا گفت: دیروز شانس دیدن یک فیلم کوتاه خوبی را داشتم که واقعا صدا نماد اصلی آن بود. در فیلم متوجه شدم که همه صداها یک ارتباطی با هم دارند، تنها یک المان نیست و تمام ایده فیلم روی صدا بود.

وی درباره اهمیت استوری‌بُرد در فیلم عنوان کرد: تدوین، یک قسمت مهم و خلاقانه فیلم است؛ اما بعد از استوری‌بُرد استفاده می‌شود. بعضی از کارگردانان پلان‌های خود را می‌گیرند تا در تدوین کار را درست کنند اما بعضی کارگردانان در استوری‌بُرد سعی می‌کنند ایرادات را برطرف کنند؛ یعنی در هنگام تصویربرداری به شکلی کار تدوین را انجام می دهند.

این فیلمساز یونانی گفت: بسته به نوع فیلم، کارگردانان ریتم ذهنی خود را دارند و قبل از شروع فیلم باید آن را در ذهن و خیال خود ساخته باشند. چیزی که در جشنواره فیلم ۱۰۰ مورد توجه من قرار گرفت این بود که بسیاری از کارگردانان سعی کرده بودند در یک نما فیلم را تصویربرداری کنند. همچنین ظاهرا ما وقتی یک پلان سکانسی را می‌گیریم گویا تدوین نداریم اما این تدوین در ذهن کارگردان است.

وی یادآور شد: در این فستیوال فیلم‌های بسیاری داشتیم که در انتها یک شگفتانه داشت اما در انتها به همه فیلمسازان نصیحت کرد که به همه جزییات دقت کند. ناگفته نماند بعضی مواقع به دلیل داشتن زمان کم باید یک موضوع و ژانر و کاراکتر اصلی خود را سریعا معرفی کنند.

این فیلمساز در پایان خاطرنشان کرد: هدف اصلی من در کارگاه آموزشی امروز و روز گذشته این بود که نشان دهم ما کارگردان‌ها المان‌های مختلف بسیاری داریم تا داستانمان را بیان‌ کنیم. گاهی ما به عنوان کارگردان نمی‌دانیم چه کاری انجام دهیم. یک کارگردان ممکن است در فیلمبرداری و صحنه‌ها تمرکز و بهترین تصاویر را ثبت کند. من فیلم‌های بسیاری را دیدم که تصویربرداری خوبی داشته اما لزوما فیلم خوبی نبودند.

عاج: اهمیت «چگونه گفتن» در فیلمسازی مهم است

پایان بخش دومین روز از سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم ۱۰۰ کارگاه «روایت در فیلم کوتاه» با حضور لیلی عاج بود که در این کارگاه ثابت شد که جشنواره امسال توانسته خوش درخشیده و نظر مخاطبان و البته فعالان عرصه سینمایی کشورمان را جلب کند.

لیلی عاج در ابتدای این کارگاه که با استقبال علاقه‌مندان همراه شد، مطرح کرد: عنوانی که برای این کارگاه در نظر گرفته‌اند، «روایت در فیلم کوتاه» است. واقعیت این است که من فیلمساز سینمای کوتاه نیستم، اما چون ادبیات نمایشی خوانده و در دانشگاه هم همین را تدریس کرده‌ام، دوستان از من دعوت کرده‌اند. وقتی درباره روایت صحبت می‌کنیم درباره یکی از مناقشه برانگیزترین عناصر سینما گویی درباره ادبیات صحبت می‌کنیم. روایت هیچ‌گاه از زیرِ سایه ادبیات خارج نشده است. تا سال‌ها فکر می‌کردم روایت مختص ادبیات جهان در همه گونه‌هاست اما مدت‌هاست عنصر روایت را برای خیلی چیزها در نظر می‌گیرم. مثال عکس، نقاشی و... که می‌توانند روایت داشته باشند.

وی افزود: به همین ترتیب وقتی برای یک عکس قائل به روایت هستیم برای سینما بسیار بیشتر قائل به روایت هستیم. روایت با چگونگی سروکار دارد. بسیاری از مواقع فکر می‌کنیم یک روایت و یک داستان داریم اما در واقع با یک ماده خام سر و کار داریم. گاهی مجموعه‌ای از اتفاقات را داریم اما ادبیَت تخیلی و توالی زمانی ندارند، پس این یک داستان نیست.

این فیلمساز یادآور شد: گاهی با ترکیبی از رویدادها مواجه هستیم و فکر می‌کنیم این قصه ماست در صورتی که اشتباه می‌کنیم. وقتی می‌توانیم نام آن را داستان بگذاریم که یک رابطه علت و معلولی داشته باشند. وقتی درباره روایت در فیلم صحبت می‌کنیم باید تکلیف خودمان را درباره روایت در داستان روشن کنیم. بارها برای شما پیش آمده که آدمی را دیده‌اید که یک جوک بی‌مزه را خیلی خوب تعریف می‌کند و برعکس. در این مثال باید مفهوم ساختار به ذهنتان بیاید. گاهی روایت را به مثابه ساختار در نظر می‌گیرند که پربیراه هم نیست.

روایت با داستان فرق می‌کند

این کارگردان سینما گفت: سوژه‌ای مثل مسمومیت دختران در مدارس که در آن کنجکاوی‌، تعلیق، معما و... وجود دارد، می‌تواند به گونه‌های مختلف روایت شود. آنچه در روایت به کارگردان کمک می‌کند، انتخاب‌های اوست. روایتگری در سینما نه تنها از سایه ابهام خارج نشده، بلکه به مدد هم‌زیستی با نظریه‌های تدوین و میزانسن و ... پیچیدگی‌های دیگر هم پیدا کرده است. روایت با داستان خیلی فرق می‌کند.

عاج ادامه داد: در داستان استعاره، ابهام، واژه‌سازی و ... وجود دارد اما فیلمساز یک فیلمنامه، دوربین، تقطیع زمانی، نور، گریم و... را در اختیار دارد که می‌تواند شیوه روایت او را جذاب‌تر کند. امروزه روایت را در فیلم مستند هم داریم. انگار روایت مدام شاخه‌های تخصصی‌تر به خود می‌گیرد. این «چگونه گفتن» بسیار زیرشاخه پیدا کرده است. پس اینکه چگونه بگویید، انتخاب شماست اما گاهی روایت کاری می‌کند که شما افراد را جلوتر از عناصر دیگر تصور می‌کنید.

وی با اشاره به مثال‌های درباره این موضوع مطرح کرد: برخی فیلم‌ها استنباط را به شما واگذار می‌کند. همه چیز انتخاب شماست و نوع روایت شما وجه تمایز شما با دیگری است.‌ اگر نسبت به پیچیدگی روایت که گاهی شانه به شانه ساختار حرکت می‌کند، این آوانس را به خودمان بدهیم که روایت را شانه به شانه فرم بدانیم. باز این فیلمساز است که انتخاب می‌کند کدام شیوه روایتی برایش مناسب است.

عاج ادامه داد: مهم است که به عنوان فیلمساز بدانید که چه قصه‌ای را چگونه بگویید که جذابیت داشته باشد. البته هیچ‌کدام از شیوه روایت برتری بر دیگری ندارد و مهم اثربخشی و نتیجه است. اتفاقی که در سینما رخ می‌دهد این است که قطعا ماده خام اولیه ما تا توالی زمانی پیدا نکند و در چرخه علت و معلولی قرار نگیرد، معنی روایت را نمی‌دهد. پس مساله زمان و مکان هم مهم است شاید این توالی به شما ایده مورد نظر را برای اینکه چگونه روایت کنید، بدهد. تدوین، میزانسن و حرکت دوربین عناصری هستند که روایت به آن‌ها وابسته است. شما نمی‌توانید فیلمسازی باشید که بخواهید یک روایتگری درست و جذاب باشید اما هیچ دانش فنی درباره حرکت دوربین، میزانسن و .... نداشته باشید.

بی‌نهایت الگوی جذاب برای روایت

این کارگردان سینما مطرح کرد: اتفاق نظر شما و تدوینگر شماست که باعث می‌شود یک روایت خطی یا غیرخطی داشته باشید. شاید ابتدا یک روایت خطی را برگزیده باشید اما تدوین به شما این اجازه را می‌دهد که شیوه آن را متفاوت کنید. هر وقت خواستید نگران روایتگری باشید، این را به یاد داشته باشید که روایت در زمان و مکان صورت می‌گیرد. روایت شما وقتی شنیدنی‌تر است که عناصر دیگر مثل بحران، تعلیق و..‌. داشته باشد.

وی یادآور شد: خیلی وقت‌ها تعلیق در طول فیلم از ندانستن ما از موضوعات پیش می‌آید. هرچقدر از روایت علت و معلولی فاصله بگیرید از روایت کلاسیک دور و به روایت مدرن نزدیک شده‌اید. روایت بسته به خلاقیت شما می‌تواند بی‌نهایت الگوهای جذاب داشته باشد.

کارگردان فیلم «سرهنگ ثریا» توضیح داد: خیلی وقت‌ها عنصر زمان تکلیف همه چیز را در روایت مشخص می‌کند. همه چیز چیدمان روایت‌های شما در یک زمان و مکان مشخص است. روایت است که به ما می‌گوید داستان را چگونه برای یک فیلم تعریف کنیم. همه انتخاب‌های شما ژانر شما را مشخص می‌کند. مهم است که به عنوان فیلم‌ساز آگاهی تئوریک جذاب داشته باشید. دانش شما درباره ژانرهای سینمایی هرگز کامل نمی‌شود اگر درباره روایت ندانید. این روایت شماست که نشان می‌دهد چقدر مخاطب شما از فیلم لذت می‌برد و یک مخاطب فعال می‌شود.

چه گفتن مهم نیست، چگونه گفتن مهم است

عاج توضیح داد: چه گفتن مهم نیست بلکه چگونه گفتن مهم است البته اگر هر دو کنار هم باشند، نتیجه بهتری خواهید گرفت. در فیلم کوتاه و داستان کوتاه مساله زمان و حجم روایت‌هاست. اسلوب درست زیبایی‌شناسی که باید در فیلم کوتاه و بلند رعایت شود، در هر دو یکی است و تفاوت در زمان آن‌هاست. در فیلم کوتاه خلاقیت شماست که نشان می‌دهد برای این زمان محدود چه قصه‌ای را چگونه بگویید. اگرچه برای راوی فیلم کوتاه دشواری‌هایی وجود دارد اما به محض اینکه ایده و زاویه نگاه خلاقه را پیدا کنید، برنده است.

وی تاکید کرد: موضوع و تم تکرارشونده بسیار در جهان وجود دارد، مثلا درباره عشق تم‌های داستانی تکرارشونده زیاد است اما مهم نوع روایت شماست. به زعم من یک ایده درخشان برای روایت در صد ثانیه بسیار مهم است. امروزه با برخی از فیلم‌های کوتاه مواجه می‌شوید که فکر می‌کنید کمپرسی از یک فیلم بلند هستند این اما هنر شماست که نشان بدهد در چه زمانی می‌شود یک فیلم را تعریف کرد.

عاج عنوان کرد: امروزه امکان فیلمسازی پیشرفته شده است و این اصلا چیز بدی نیست. به نظر می‌رسد امروزه فیلمسازان کوتاه می‌خواهند همه کارهایی که یک نفر در یک فیلم بلند انجام می‌دهد، در فیلم کوتاه انجام دهند و فکر می‌کنند رمز موفقیت در همین است اما به نظرم این نگاه به فیلم‌ کوتاه درست نیست بلکه به نظرم این جذاب‌تر است که بدانیم یک فیلم در چه زمانی باید تعریف شود.

وی در پایان خاطرنشان کرد: به نظرم فیلمساز کوتاه را خدا خیلی باید دوست داشته باشد. بسیار فیلم‌های بلندی دیده‌ایم که لازم بود تنها یک فیلم کوتاه باشند. جای دوری نمی‌رود اگر به عنوان یک فیلمساز کوتاه همیشه یکی از سرگرمی های‌مان خواندن داستان‌های کوتاه باشد.

سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم ۱۰۰ به دبیری یوسف منصوری و به همت سازمان سینمایی سوره پرونده نمایش فیلم‌های منتخب خود را بست و امروز بعد از ظهر در محل ایوان شمس برگزیدگان خود را با نظر هیئت‌داوران معرفی خواهد کرد.

منبع: خبرگزاری تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.