به گزارش قدس آنلاین، میانجیگری چین میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی که به انعقاد تفاهم میان طرفین بعد چندین سال تنش منجر شد، به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران از تصمیم پکن برای خروج از لاک دفاعی سنتی در راستای افزایش حضور جهانی و به چالش کشیدن نظام بین المللی غرب پایه حکایت دارد. این موضوع هنگامی بیشتر رنگ واقعیت به خود می گیرد که بازیگری اژدهای زرد در بحران اوکراین را نیز مد نظر داشته باشیم. چین ۵ اسفند از طرح ۱۲ ماده ای خود درباره این نزاع رونمایی کرد که با استقبال سرد طرف آمریکایی و اروپایی مواجه شد. با این حال این روزها سفر شی جینپینگ، رئیسجمهور چین به مسکو و دیدار وی با ولادیمیر پوتین، همتای روسش خبرساز شده است. گفته می شود شی بعد این اتفاق با ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین نیز به صورت مجازی گفت و گو خواهد کرد. به رغم سنگ اندازی غرب، این رخدادها از تصمیم پکن برای ورود به بحران و نقش آفرینی جدی حکایت دارد. در گفت و گو با جواد منصوری سفیر پیشین ایران در چین رویکرد جدید حاکمان پکن و تاثیر آن بر نظم نوین جهانی را به بحث گذاشته ایم که می خوانید.
بعد بازیگری موثر پکن میان تهران و ریاض، حال چین در ماجرای اوکراین ورود کرده. تحلیل شما در باره این اتفاق چیست؟
باید توجه داشت که بحران در روابط روسیه و اوکراین رخداد بزرگی بود که بسیاری از جغرافیای جهان را تحت تاثیر قرار داد. اکنون که منازعه روند فرسایشی گرفته با اقدام یک کشور برای تغییر معادلات، احتمال اینکه ناگهان بحران از کنترل خارج و به جنگ گسترده تبدیل شود بسیار است و به همین دلیل تمام دول ذی ربط تمایل دارند در این ماجرا پیروزی به دست آورند یا خسارات کمتری ببینند. یکی از کشورهایی که در این قضیه منافع داشته و احتمال دارد از گسترش نبرد خسارت ببیند چین است و لذا در راستای منافع خود قدم پیش گذاشته است.
چین از این بازیگری به دنبال چیست؟
پکن طبیعتا تمایل دارد بازار بزرگی که در اروپا دارد را حفظ کند ولی اگر بحران در شرق قاره سبز ادامه و یا گسترش یابد این منافع به خطر می افتد. نکته دوم اینکه پکن به لحاظ سیاسی و بین المللی هم تمایل دارد یک چهره فعال، موثر و صلح طلب که قادر است مسائل بزرگ را حل و فصل کند جلوه دهد. در موضوع ایران و عربستان سعودی این قضیه تحقق یافت. ماجرای اوکراین هم در این راستا است.
با این حال اینکه چین بتواند در قضیه روسیه و اوکراین موفق شود به عوامل متعددی ارتباط دارد که پیچیده تر از موضوع تهران - ریاض است. پکن پیشتر از طرح صلح خود در این زمینه رونمایی کرده ولی باید صبر کرد و دید که جزئیات آن چه خواهد بود و اینکه عکس العمل مسکو و کیف در قبال ان چگونه خواهد بود. ولی فاکتور جانبی تاثیر گذار در بحران مذکور تمایل ایالات متحده برای ادامه جنگ است. واشنگتن خواهان ادامه بحران است چرا که در وحله نخست با این رویه وابستگی اروپا به خود را بیشتر و هم اینکه به زعم خود روسیه را درگیر و تضعیف می کند. مهتر از همه بحث فروش سلاح به عنوان یک بخش مهم اقتصاد امریکا فعال می ماند. اگرچه تحولات یکی دو ماه اخیر نشان داد که امریکا چندان نمی تواند به این نتیجه گری امیدوار بماند چرا که نه اروپا تمایل دارد وابستگی بیشتری به ایالت متحده داشته باشد و نه اقتصاد آمریکا با گسترش فروش سلاح رونق گرفته، بلکه بالعکس به سمت رکود پیش می رود و حتی زمزمه های فروپاشی ناتو هم بلند شده است. به این دلیل یا به سمت پذیرش پیشنهاد چین متمایل خواهد شد یا گسترش جنگ.
می توان اقدام پکن را کلید حل بحران اوکراین بدانیم؟
همانگونه که گفته شد در وحله نخست باید دید جزئیات طرح صلح چین چیست و چقدر مورد پذیرش طرف منازعه قرار می گیرد. نکته دوم اینکه باید اهداف بلندمدت امریکا از به راه انداختن جنگ در اوکراین را ببینیم؛ آیا به اهداف ترسیمی نزدیک شده یا دور شده. به نظر می رسد از اهداف خود دور شده به همین دلیل احتمال دیده شدن طرح چین مطرح است با این وجود این قضیه بسیار سخت تر از ماجرای ایران و عربستان است.
این روزها بحث افول هزمونی آمریکا و حضور جدی جهانی پکن مطرح است. می توانیم تحرکات چین را نمود همین مسئله دانست؟
دولت چین در نهایت و به صورت یک هدف ایده ال به دنبال آن است که در دنیا به عنوان یک کشور صلح طلب و توسعه گرا شناخته شود. به همین دلیل به تحرک سیاسی و بین المللی خود توجه دارد و به پیشرفت های فنی واقتصادی هم. این دو بخش را به صورت موازی پیش می برد و تاکنون هم توفیقات خوبی در این زمینه داشته است. قطعا این مسئله برای هژمونی غرب آسیب زا خواهد بود و آنها تلاش خواهند کرد با حربه های مختلف این بازیگری چین را تحت الشعاع قرار دهند.
خبرنگار: مهدی خالدی
نظر شما