تحولات لبنان و فلسطین

جنگ روانی که هدفش تضعیف یا از پا درآوردن دشمن است، پیشینه و سن و سالی به اندازه خود جنگ دارد. یعنی بشر تقریباً از روزی که «جنگ» را اختراع کرد، یاد گرفت که می‌شود با کارکردن و رفتن روی اعصاب و روان دشمن، خیلی آسان‌تر او را از پا انداخت.

درباره ترفندهای تازه جنگ روانی که صهیونیست‌ها به کار می‌گیرند / عملیات روانی علیه امیدها و اراده‌ها

پس طبیعی است که در خلال هر جنگ آشکار و پنهان، طرف‌ها، در کنار اتاق‌های مختلف عملیات، فرماندهی و... یک اتاق درست و حسابی به نام «جنگ روانی» هم داشته باشند.


نه غزه، نه لبنان

دست برقضا این نوع جنگ برخلاف اسمش که بی‌آزار دیده می‌شود، می‌تواند بسیار گسترده، وحشیانه و هولناک‌تر باشد و به نتایج خونبارتری هم بینجامد. جنگ روانی، جبهه، خط مقدم و پشت جبهه نمی‌شناسد و اول ذهن و افکار و اراده مردم عادی و غیرنظامیان را درگیر و بمباران می‌کند و بعد می‌رود سراغ سربازان و رزمندگان خطوط مقدم و غیرمقدم و به مرور از همه آن‌ها سربازان و عواملی می‌سازد که اگر تبدیل به عامل نظامی دشمن نشوند، حداقل ممکن است سلاح و مقاومت را کنار بگذارند و به بهانه‌ها و توجیهات مختلف دست‌ها را بالا ببرند.
جنگی هم که سال‌های سال است میان اسرائیل و جبهه مقاومت ازجمله ایران آغاز شده است از قواعدی که گفتیم مستثنا نیست. یعنی جنگ روانی هم به موازات نبردهای فیزیکی همواره میان دوطرف جریان داشته است. تاکتیک‌ها، تکنیک‌ها و ابزارجنگ البته به اقتضای شرایط امروز تغییر کرده و هر ساله نو شده است. یک نمونه‌اش اینکه اگر روزگاری صهیونیست‌ها قبل از حملات هوایی به سرزمین‌های اسلامی و حوزه مقاومت با ریختن اطلاعیه روی سر مردم، توی دلشان را خالی و اعصاب و روان آن‌ها را خُرد می‌کردند، امروزه این‌ زحمت را به عمله‌ها و مزدورهای رسانه‌ای، شبکه‌های خبری اجیرشده و برخی گروه‌ها، گروهان‌ها و گردان‌های فضای مجازی سپرده‌اند تا شبانه‌روز اعصاب و روان ملت‌های منطقه را بمباران کنند. بنابراین تعجب نکنید اگر از سال‌ها پیش در ایرانی که یکی از نمادهای مقاومت است در خلال ناآرامی‌ها، عده‌ای شعار « نه غزه، نه لبنان...» سر می‌دهند. این شعار در اتاق‌های عملیاتی جنگ روانی صهیونیست‌ها طراحی شده تا با پست‌ها و متن‌هایی که هر روزه در فضای مجازی خبر از هزینه کردن پول ملت ایران در لبنان و فلسطین و سوریه می‌دهند یا سعی در تحریک احساسات ناسیونالیستی دارند، دست به دست هم بدهند و مثلاً مردم ایران را بشورانند.

حس تلخ تحقیر

آخرین پاتک روانی صهیونیست‌ها به مواضع ایران و محور مقاومت پس از ترور سیدحسن نصرالله آغاز شد و با وجود انجام عملیات «وعده صادق۲» از سوی ایران، به نظر می‌رسد هنوز هم ادامه دارد. پیش‌تر در همین صفحه و در مطلب «دستاویز یهودی‌ستیزی» به بخشی از این ماجرا اشاره کردیم، اما ترفندهای این جنگ روانی هر روز تازه‌سازی شده و هنوز هم حداقل در فضای مجازی ادامه دارد. یک تحلیلگر فضای مجازی در این باره می‌نویسد:
«یکی از حوزه‌هایی که اسرائیل همواره به آن توجه ویژه‌ داشته و تحقیقات گسترده‌ای در آن انجام داده، «روان‌شناسی» جوامع منطقه است. اسرائیلی‌ها همواره درصدد بودند با شناسایی دقیق باورها، تعصبات، حساسیت‌های فرهنگی و اجتماعی، تروماهای جمعی و تاریخی و پیش‌فرض‌های ذهنی مردم این جوامع، در مقاطع حساس، به احساسات و افکار و واکنش‌های آن‌ها جهت بدهند». ران شلایفر - متخصص جنگ روانی و رئیس «مرکز دفاع و ارتباطات آریل» اسرائیل - در یکی از کتاب‌هایش بر این نکته تأکید می‌کند که جنگ روانی از زمان قیمومیت بریتانیا در فلسطین تا مناقشات اخیر، به‌ عنوان یکی از ابزارهای کلیدی اسرائیل برای کنترل افکار عمومی اعراب مورد استفاده قرار گرفته و رژیم صهیونیستی به‌ طور مداوم سعی کرده از این ابزار برای ایجاد شکاف در جبهه مخالفان و مدیریت تصویر خود در اذهان عمومی بهره‌برداری کند.
آن‌ها همواره پس از هر عملیات نظامی یا تروریستی، یک عملیات روانی قدرتمند هم به راه می‌اندازند تا مکمل اهداف‌ اولیه شود؛ احساسات را جهت‌ دهد، تحلیل‌ها را مخدوش کند، افکار عمومی را به سمتی که می‌خواهند هدایت کند و زمینه‌ساز عملیات آینده شود. 
این عملیات روانی می‌تواند با هدف القای احساس شکست، حس تحقیر، سست کردن عزم مقاومت، از بین بردن اعتماد عمومی، فروپاشی روانی یا ایجاد تنش‌ و تفرقه در جبهه مقابل باشد. 

توهم توطئه 

متأسفانه در خیلی از موارد به‌ویژه زمانی که جامعه در شوک و بهت ناشی از یک عملیات نظامی یا تروریستی فرو رفته و آمادگی پذیرش القائات روانی را دارد، اسرائیلی‌ها موفق می‌شوند همان احساسات و افکار مخربی را که می‌خواهند، در ذهن بخش‌هایی از مردم و حتی نخبگان سیاسی تزریق کنند.
در روزهای پس از شهادت سیدحسن نصرالله، شاهد تزریق انواع تئوری‌های توطئه، القائات تفرقه‌انگیز و جهت‌دهی به خشم عمومی مردم منطقه بودیم. هدف این جنگ روانی ایجاد شکاف در جبهه مقاومت، بی‌اعتماد ساختن نیروهای مقاومت نسبت به هم، بدنام کردن ایران در کشورهای همسایه و به جان هم انداختن جریان‌های سیاسی داخل ایران و نابودی پروژه «وفاق ملی» و جلوگیری از ترمیم شکاف میان حاکمیت و ملت است.
ازجمله این سم‌پاشی‌های خطرناک، ترویج این توهم توطئه بود که بخشی از نظام سیاسی ایران - حتی شخص رئیس‌جمهور و نزدیکانش - در سفر خود به نیویورک بر سر طرح ترور دبیرکل حزب‌الله با اسرائیل و قدرت‌های غربی معامله کرده‌اند و به یار و همرزم دیرینه خود از پشت خنجر زده‌اند.
کاملاً روشن است که این نوع خیالبافی‌ها مستقیم در اتاق‌های عملیات جنگ روانی اسرائیل طراحی و پرداخته شده و بلافاصله پس از ترور سیدحسن نصرالله، با هدف تخریب اعتبار ایران، هدایت خشم عمومی مردم لبنان به سمت ایران، ایجاد بی‌اعتمادی و پارانویا میان مردم منطقه نسبت به ایران و همچنین ایجاد شکاف میان جریان‌ها و جناح‌های سیاسی داخلی، توسط عوامل رسانه‌ای اسرائیل در افکار عمومی تزریق می‌شود.
در شرایط فوق‌العاده حساس امروز که دشمن صهیونیست گستاخ‌تر از همیشه علناً ایران را به حمله نظامی تهدید می‌کند، هرشکل از دامن زدن به این اسرائیلیات جنگ روانی و انتشار آن‌ها به‌ عنوان نظریات موجه سیاسی چه از روی ساده‌لوحی و چه با اهداف مغرضانه جناحی  باشد، ضربه سنگینی به امنیت ملی خودمان، ساختار جبهه مقاومت و آینده مردم غزه و منطقه است.
 حالا خوب فکر کنید و بگویید آیا طی دوشب گذشته که با اعلام «لغو کلیه پروازها» برخی پمپ‌بنزین‌هایمان بگویی نگویی شلوغ شد، شما هم آن پیام تلگرامی که می‌گفت: «از نوع اعلام خبر لغو پروازها معلومه که هم حمله احتمالی اسرائیل و هم حمله موشکی ایران کاملاً توافقی و هماهنگ شده است» را برای کسی ارسال کردید؟   
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.