این دعا از نظر ادبی و زیبایی شناختی نیز متنی والا و فاخر است.
در گفتوگو با حجتالاسلام دکتر حسن خرقانی، دانشیار گروه علوم قرآنی و حدیث دانشگاه علوم اسلامی رضوی این دعا را از منظر زیبایی شناسی مورد بررسی قرار دادیم.
دکتر خرقانی در ابتدا در مورد این دعای گرانسنگ میگوید: جوشن کبیر از امام موسی بن جعفر(ع) از پدرشان امام جعفر صادق(ع) و ایشان از پدرشان امام سجاد(ع) و ایشان از طریق امام حسین(ع) از امام علی(ع) نقل کردهاند که این دعا را رسول خدا(ص) به عنوان سری از اسرار الهی به او آموختند. جریان این دعا چنین بوده که در روز جنگ احد و هنگام گرمای شدید هوا، پیامبر(ص) جوشن یا همان زرهی سنگین به تن داشت که جسم حضرت را آزار میداد. در این هنگام جبرئیل با سلام و پیام الهی فرود آمد که زره را بر کَن و این دعا را بخوان که کار آن را انجام میدهد و هدیهای برای تو و امت توست. سپس فضیلتها و آثار فراوانی برای این دعا بیان شده است. علت نامگذاری این دعا به جوشن سبب ورود آن است و صفت کبیر در مقابل دعای دیگری است با نام جوشن که حجم کمتری دارد و این به کبیر و آن به صغیر متصف گشتهاند.
او اضافه میکند: دعای جوشن کبیبر در برخی متون دعایی به نقل از معصومان(ع) ثبت شده و کفعمی متوفای سال ۹۰۵ قمری آن را نقل میکند. او در مقدمه کتابش تصریح میکند که استعاذات، دعاها، تسبیحات و زیاراتی را که در کتابش گرد آورده همه از آل طه و یس است و از الفاظ نیکو و معانی کهنگی ناپذیری برخوردار است و از کتابهایی که مورد اعتماد، صحیح و مأمور به تمسک هستند، برگرفته شدهاند. تعبیر علامۀ مجلسی نیز چنین است که از ادعیة معروفه دعای جوشن کبیر است که از رسول اکرم(ص) روایت شده و آن را گروهی از متأخران اصحاب ما رضوان الله علیهم روایت کردهاند. مقدمهای هم که کفعمی برای فضیلت این دعا ذکر کرده است خود نشان دهنده شهرت این دعاست.
توحید در دعای جوشن کبیر
دانشیار گروه علوم قرآنی و حدیث دانشگاه علوم اسلامی رضوی تصریح میکند: دعای جوشن کبیر در وامگیری و الهامگیری از قرآن، مرتبهای بالا دارد زیرا این دعا صبغهای توحیدی دارد و خداوند را به نامهای نیکویش میخواند و از آن سو قرآن توحیدمحور است و سراسر آن به افعال و صفات الهی آراسته است. به طور نمونه فراز ۴۱ از دعا به طور صریح اقتباس از قرآن است: «یَا مَنْ أَضْحَکَ وَ أَبْکَی یَا مَنْ أَمَاتَ وَ أَحْیَا یَا مَنْ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثَی» و از این آیات کریمه برگرفته شده است: «وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَک وَأَبْکَی. وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا. وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَی» (نجم: ۴۳ ـ ۴۵). نیز «یَا قَابِضُ یَا بَاسِطُ»(بند ۲۹) و «یَا قَابِضَ کُلِّ شَیْءٍ وَ بَاسِطَهُ» (بند ۹۴). الهام گرفته از: «وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ» (بقره: ۲۴۵) است.
حجتالاسلام خرقانی اضافه میکند: طبق آنچه از معصومان(ع) رسیده پس از قرآن؛ شیواترین، رساترین و زیباترین کلام دعای جوشن کبیر است. رسول اکرم(ص) سرآمد سخنوران عرب بود و همگان به فصاحت آن حضرت اعتراف داشتند. امیرمؤمنان(ع) نیز میفرماید: «ما امیران کلامیم، سخن در ما ریشه دارد و شاخسارش بر ما سایه افکنده است». بنابراین معانی بالا و سبک والای دعا که آن را متمایز سازد، میتواند نشان از صدور آن از معصوم باشد. به نظر من دعای جوشن کبیر آن قدر شیوا، رسا و زیباست که انشای آن در توان شخصی عادی نیست.
او به مباحث زیبایی شناختی این دعا نیز اشاره کرده و توضیح میدهد: نکات زیبایی شناسی فراوانی در دعای جوشن وجود دارد مانند: تکرار، جناس، سجع، توازن، مراعات نظیر، تضاد و ترتیب که در حوزۀ علم بدیع داخل است. یکی از این موارد تکرار است. مقتضای حال در دعا و ارتباط با موجودی فراتر و برتر از خود، با گفتوگو و پیامرسانی به انسانی دیگر، تفاوت دارد. آنجا مقامِ سخن گفتن با محبوب است که هرچه به درازا کشد، دلپذیرتر مینماید.
جوشن کبیر، دعایی سرشار از زیبایی
این پژوهشگر علوم دینی تشریح میکند: تکرار در سبک مذهبی فراوان است و به ویژه در دعا نمود گستردهای دارد. فواید تکرار در دعا به دعاکننده باز میگردد زیرا او به دنبال مجال و حال و هوایی است تا ارتباط خود را با پروردگار برقرار سازد و فضایی روحانی پدید آورد تا او را متوجه ضعف خود و عظمت خالق گرداند. تکرار با یادآوری صفات نیکوی الهی و پای فشردن بر آمرزش خواهی و خواسته خواهی موجب جلب رضای الهی و لطف و رحمت وی میشود.
دکتر خرقانی با بیان عبارت «سُبْحانَک یا لا اِلهَ إلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ» عنوان میکند: یکی از ابعاد زیبایی در دعای جوشن کبیر، تکرارهای گستردۀ ادبی است. از جمله در این دعا، عبارت «سُبْحانَک یا لا اِلهَ إلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ» صد مرتبه و پس از هر بند دعا تکرار میشود. هنگامی که این عبارت، دسته جمعی خوانده شود، سرود مذهبی زیبایی اجرا میشود. با توجه به تفاوت نامهایی که در هر بند خداوند با آنها خوانده میشود این سخن ناظر به آن نامها میتواند باشد. به طور مثال وقتی در بند ۱۲ گفته میشود: «یَا عَلامَ الْغُیُوبِ یَا غَفَّارَ الذُّنُوبِ یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ یَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ...» سپس گفته میشود: «سُبْحانَک یا لا اِلهَ إلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ» یعنی پاک و منزهی!ای تویی که چنین صفات نیکوی داری: دانای غیب، آمرزندۀ گناهان و... هستی و نیز چنین هستی که جز تو خدایی نیست، به فریادمان رس و از آتش قهرت رهایی بخشای پروردگار من». دو نام دیگر الهی نیز در این «تکرار» میآید: «إله» و «ربّ» و به این ده صفت افزوده میشود.
دانشیار گروه علوم قرآنی و حدیث دانشگاه علوم اسلامی رضوی ادامه میدهد: در سراسر دعای جوشن کبیر توازن وجود دارد و در هر بند تمامی عبارات به موازات هم هستند و این اعتدال به گونهای معجزهآسا به صورت دقیق و بدون تکلف و روان مشهود است و تمامی بندها در آهنگین و نظامدار بودن در اوج زیبایی خود قرار دارند. به این فقرات در بند ۷۹ نگاه کنید: «یَا مَنْ لا شَرِیکَ لَهُ وَ لا وَزِیرَ یَا مَنْ لا شَبِیهَ لَهُ وَ لا نَظِیرَ»؛ «یَا رَازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ یَا رَاحِمَ الشَّیْخِ الْکَبِیرِ یَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْکَسِیرِ. شمار واژگان و حتی حروف آنها کاملاً برابر است و از نظر معنایی نیز گاه مقابله و معادله صورت گرفته است. به طور مثال میبینیم «شیخ» در برابر «طفل» و «کبیر» در برابر «صغیر» قرار گرفته است.
جوشن کبیر دعایی با توازن آوایی و معنایی و چینشی حکیمانه
او عنوان میکند: در دعای جوشن هر ده امری که کنار یکدیگر قرار گرفتهاند، تنها توازن آوایی، آنها را به هم پیوند نداده است، بلکه از نظر معنا نیز میانشان روابط معنایی و پیوندهای استواری برقرار است و مصادیق مراعات نظیر در میان آنها فراوان است. البته ممکن است این روابط دو به دو یا چند به چند باشد و گاه تمامی ده صفت را فراگرفته باشد. به طور نمونه در بند ۴ داریم «یَا مَنْ لَهُ الْعِزَّةُ وَ الْجَمَالُ یَا مَنْ لَهُ الْقُدْرَةُ وَ الْکَمَالُ یَا مَنْ لَهُ الْمُلْکُ وَ الْجَلالُ» عزت، قدرت و ملک و از آن سو جمال، کمال و جلال، از یک مجموعه هستند. یا در بند ۲۶ «یَا رَبَّ الْبَیْتِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الشَّهْرِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ یَا رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ یَا رَبَّ الْحِلِّ وَ الْحَرَامِ» در این فراز نیز واژگان به کار رفته در آن همه در یک حوزه قرار دارند و به فریضۀ حج مربوط هستند.
یا در بند ۵۹ میخوانیم «یَا حَبِیبَ مَنْ لا حَبِیبَ لَهُ یَا طَبِیبَ مَنْ لا طَبِیبَ لَهُ یَا مُجِیبَ مَنْ لا مُجِیبَ لَهُ یَا شَفِیقَ مَنْ لا شَفِیقَ لَهُ یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ یَا مُغِیثَ مَنْ لا مُغِیثَ لَهُ یَا دَلِیلَ مَنْ لا دَلِیلَ لَهُ یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ یَا رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَهُ یَا صَاحِبَ مَنْ لا صَاحِبَ لَهُ» «حبیب»، «طبیب»، «مجیب»، «شفیق»، «رفیق»، «مغیث»، «دلیل»، «انیس»، «راحم»، و «صاحب» تمامی در یک حوزۀ معنایی قرار دارند؛ چه آنکه دوست، پزشک، پاسخ دهنده، دلسوز، یار، فریادرس، راهنما، همدم، ترحمکننده، و همراه کسانی هستند که کمککار انسان و دوست دار او هستند و انسان در تنهایی و مشکلات به آنان پناه میبرد.
دکتر خرقانی تاکید میکند: چینش میان فقرات و صفات در دعای جوشن نیز جای بحث و کاوش دارد. این چینش حکیمانه و حسن ترتیب را با دقت نظر و بررسی چگونگی ترتیب صفات مذکور میتوان مشاهده کرد. در بند ۴۲ داریم «یَا مَنْ فِی الْمَمَاتِ قُدْرَتُهُ یَا مَنْ فِی الْقُبُورِ عِبْرَتُهُ یَا مَنْ فِی الْقِیَامَةِ مُلْکُهُ یَا مَنْ فِی الْحِسَابِ هَیْبَتُهُ یَا مَنْ فِی الْمِیزَانِ قَضَاؤُهُ یَا مَنْ فِی الْجَنَّةِ ثَوَابُهُ یَا مَنْ فِی النَّارِ عِقَابُهُ» نخست مرگ آمده سپس قبور و آنگاه قیامت و حساب و میزان و سرانجام نیز جنت و نار. یا در بند ۶۶ «یَا مَنْ خَلَقَنِی وَ سَوَّانِی یَا مَنْ رَزَقَنِی وَ رَبَّانِی یَا مَنْ أَطْعَمَنِی وَ سَقَانِی ... یَا مَنْ أَمَاتَنِی وَ أَحْیَانِی» ابتدا آفرینش انسان و سامان بخشی خلقت او آمده است. سپس روزی و تربیت. نخست غذا خوردن آمده و سپس نوشیدن. در آخر کار هم میراندن و آنگاه رستاخیز و زنده ساختن مردگان.
نظر شما