تا امروز نامهای مختلفی برای تصدی این پست مطرح شده؛ یکی از جدیترین آنها، مرادرضا صحرایی، سرپرست فعلی وزارت آموزش و پرورش است که گفته میشود برنامه خود را نیز برای تصدی سکانداری وزارت آموزش و پرورش به مجلس ارائه داده است.
دغدغههای مالی وزارت آموزش و پرورش، توانایی وزیر در گرفتن بودجه، گذر از بحران معوقات فرهنگیان، حل مسئله رتبهبندی معلمان و بحران کمبود نیروی انسانی تنها بخشی از مشکلات و مسائلی است که وزیر جدید آموزش و پرورش باید بتواند برای حل آنها برنامه داشته باشد تا مورد پذیرش جامعه فرهنگیان واقع شود، درغیر این صورت دوباره مشکلات باقی خواهد ماند و باز داستان تکراری استیضاح و استعفا و معرفی وزیر جدید پیش خواهد آمد.
مطالبات معلمان، مردم و حکومت از وزیر
وزیر پیشین آموزش و پرورش در این خصوص با اشاره به اینکه سه گروه معلمان، مردم و حکومت از وزیر آموزش و پرورش مطالبه دارند به قدس میگوید: تا به حال مطالبات معلمان بارها مطرح شده، اما آن طور که باید به آنها پاسخ داده نشده است؛ در دولت آقای رئیسی بودجه خوبی برای رتبهبندی معلمان گذاشته شد، اما آنگونه که باید نتیجه گرفته نشد.
محمود فرشیدی ادامه میدهد: تربیت معلم برای نظام اسلامی بسیار مهم است که این موضوع باید در دانشگاه فرهنگیان انجام شود، اما متأسفانه در دولتهای گذشته دانشگاههای تربیتمعلم را تعطیل کردند و اکنون هم به دنبال تعطیلی دانشگاه فرهنگیان هستند به همین دلیل امروز با کمبود چند صدهزار معلم استاندارد و تربیت شده روبهرو هستیم که مجبوریم گزینش افراد دوره ندیده را انجام دهیم.
وی با اشاره به اینکه وزارت آموزش و پرورش باید مهمترین دغدغهاش تربیت معلمان استاندارد برای نظام آموزشی باشد، دانشگاه فرهنگیان را توسعه دهد و سطح استانداردهای آموزشیاش را بالا ببرد، میافزاید: مطالبات فرهنگیان باید بهموقع پرداخت شود که خوشبختانه در دولت جدید برخلاف دولت گذشته به آن توجه خاصی شده؛ بهطوری که توانستند ۳۸هزار میلیارد تومان برای رتبهبندی معلمان بودجه مصوب کنند، اما مطالبات فرهنگیان به دلیل جمعیت میلیونی این افراد گسترده است که باید برای هر کدام از اینها راهکارهایی اندیشیده شود.
وی ادامه می دهد: مدرسههای ما باید مدرسههای تراز باشند، مدرسههای استاندارد باشند و کلاسهای دانشآموزان نه فقط در زمینه آموزشی بلکه در همه زمینهها شکوفا باشد. مدرسههای ما باید جذابیت داشته باشند و دانشآموز نیز با نشاط وارد مدرسه شود؛ این موضوعات علاوه بر آنکه مطالبه حکومت است، مطالبه مردم نیز است؛ خوشبختانه در این زمینه برنامه داریم، سند تحول بنیادین و سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب کاملاً این برنامه و نقشه راه را روشن کرده است.
اجرای برنامههای سند تحول و سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب در وزارت آموزش و پرورش یک ضرورت است و وزیر جدید باید بتواند تعامل خوبی با نهادهای بالادستی داشته باشد و حمایت آنها را جلب کند.
وزیر پیشین آموزش و پرورش بهترین راهکار به سرانجام رساندن مطالبات فرهنگیان را تشکیل شورای عالی اقتصادی آموزش و پرورش و رفاهی معلم زیر نظر رئیس جمهور یا معاون اول با همکاری سایر وزیران میداند و ادامه میدهد: مثلاً وزارت آموزش و پرورش باید بتواند مشکل تأمین مسکن معلمان را حل کند؛ در قانون داریم در هر واگذاری مسکن، اولویت با معلمان است، اما در عمل اجرا نمیشود، چراکه آموزش و پرورش توانایی این کار را ندارد و ورود رئیس جمهور را میطلبد.
فرشیدی همچنین ادامه میدهد: درزمینه برنامه و بودجه اگر مشکلاتی وجود دارد، زور رئیس جمهور را میخواهد، چرا که سازمان برنامه و بودجه زیر بار آموزش و پرورش نمیرود.
وی عنوان میکند: در زمینه تأمین مطالبات فرهنگیان تنها راهکار، اختصاص بودجه نیست بلکه روشهای دیگر هم وجود دارد که میتوان رفاه و معیشت معلم را ارتقا بخشید بدون اینکه به بودجه فشار وارد بیاید، مثل بیمه معلم که میتواند یک منبع کمک معیشتی برای معلمان باشد.
رتبهبندی؛ پاشنه آشیل وزیر
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش بحث رتبهبندی معلمان را پاشنه آشیل آموزش و پرورش میداند و میگوید: رتبهبندی کارایی خود را از دست داده و چرایی آن زیرسؤال رفته و بیشتر معلمان به رتبهبندی فقط برای جبران کمبود حقوق خود نگاه میکنند در صورتی که چرایی رتبهبندی این بود که انگیزه آموزشی بین معلمان ایجاد کند؛ اتفاقی که به دلیل عملکرد بد وزارت در این مسئله، نخواهد افتاد.
ابراهیم سحرخیز در گفتوگو با قدس وزیری را برای آموزش و پرورش مناسب میداند که توانایی واقعی کردن بودجه آموزش و پرورش را داشته باشد و ادامه میدهد: باید فردی بر سر کار بیاید که شهامت و صراحت داشته باشد. چرا پس از ۴۰سال بودجه آموزش و پرورش نباید واقعی شود؟ آموزش و پرورش هرساله بین ۲۰ تا ۲۵درصد کسری بودجه دارد و این کسری، وزارت آموزش و پرورش را به یک ابربدهکار تبدیل کرده و سبب شده در بحث بهرهوری، اثربخشی معلمان و کیفیتبخشی به نظام آموزشی اتفاق مثبتی را شاهد نباشیم.
وی ادامه میدهد: بودجه آموزش و پرورش نه عملیاتی شده نه واقعی و همیشه بین بودجه مصوب و بودجه عملیاتی و یا عملکردی آموزش و پرورش اختلاف و کسری قابل توجهی وجود دارد.
این کارشناس آموزشی، اصلاح ساختار بودجه براساس سند تحول را از اولویتهای وزیر جدید میداند و عنوان میکند: در اصلاح ساختار بودجه باید نسبت اعتبارات پرسنلی با غیرپرسنلی به درصد ۸۰ به ۲۰ برسد و این موضوع اتفاق نیفتاده و هنوز میبینیم آموزش و پرورش هرسال ۲۰ تا ۲۵درصد کسری دارد و اگر تمام این بودجه را به حقوق بدهد باز کم میآورد و چیزی برای کیفیتبخشی به آموزش نخواهد ماند؛ مدتهاست سرانه پرورشی، آموزشی، ورزشی و... در آموزش و پرورش داده نمیشود.
سحرخیز ادامه میدهد: در سند تحولی که پس از ۱۳سال تازه میخواستیم اجرا کنیم یکی از موضوعات، رتبهبندی بود که زمین خورد. با گفتاردرمانی نمیشود آموزش و پرورش را اداره کرد، سهم این وزارتخانه از بودجه عمومی دولت بسیار ناچیز است، ما دستکم چهار تا پنج برابر کمتر از دیگر کشورها برای آموزش هزینه میکنیم.
وی میگوید: دولت باید وزیری به مجلس معرفی کند در حد یک معاون اول؛ وزیری که بتواند مشکلات فرهنگیان را در هیئت دولت با قدرت، بیان و از آنها دفاع کند و دارای مقبولیت و کاریزما باشد و بتواند آموزش و پرورش را رهبری کند.
نباید باز هم اشتباههای گذشته را تکرار کرد. ما ۹۳۰هزار معلم داریم، در این بین افرادی هستند که سالها در آموزش و پرورش در حال خدمتاند، باید به معلمان اعتماد کرد و با مشارکت آنها وزیری انتخاب و به مجلس معرفی شود که بتواند این وزارت را سروسامان دهد و علاوه بر دانش آکادمیک، بین معلمان محبوبیت داشته باشد؛ اگر محبوبیت نداشته باشد و جامعه معلمان وی را نپذیرند عمر آن وزیر کوتاه خواهد بود.
وی سهم آموزش و پرورش را از اعتبارات دولتی بسیار ناچیز میداند که باید اصلاح شود و ادامه میدهد: آموزش و پرورش سرمایهگذاری است، مصرفی و هزینهای نیست؛ این نگاه متأسفانه تاکنون در هیچ دولتی تغییر نکرده؛ تا این نگرش تغییر پیدا نکند مشکلات آموزش و پرورش حل نمیشود.
سحرخیز با بیان اینکه ما به مقوله تربیت معلم و تربیت نیروی انسانی توجه جدی نداریم و فقط به دنبال ارزان اداره کردن آموزش و پرورش هستیم، میگوید: متأسفانه در کشور و آموزش و پرورش فعلی تنها به یک مسئله توجه میشود و آن کوچاندن دانشآموزان مدارس دولتی به غیردولتی، توسعه شتابزده مدارس غیردولتی و طبقاتی و کالایی کردن آموزش و پرورش است، اینها بسیار مضر بوده و آثار زیانباری در جامعه خواهند داشت.
وی با تأکید بر اینکه ما تنوع در مدارس را داریم، اما قرار نبود صاحبان متنوعی هم برای آنها دیده شود، میگوید: در سند انتظار دولت از آموزش و پرورش آمده دولت میتواند مدرسهها را به نهادها، تشکلهای مردم نهاد و اشخاص صاحبنام واگذار و هیئت امنایی کند؛ این خلاف سیاستهای کلی رهبری است، به دلیل اینکه بر اساس قانون، مدارس ما رایگان است و حاکمیت باید از آن دولت باشد.
وی تأکید میکند: تنوع مدرسهها یعنی طبقاتی شدن مدرسهها، یعنی سیاسی شدن مدرسهها و حالا اگر اربابان متنوعی هم برای مدرسهها ایجاد کنیم این موضوع مشکلات فراوانی را ایجاد خواهد کرد که با عوض شدن دولتها این مشکلات بیشتر خواهد شد.
نظر شما