به گزارش قدس خراسان، ۱۱ اردیبهشت را شاید بتوان تنها روزی دانست که به کارگرها توجه میشود؛ توجهی که یک بار در سال اتفاق افتادنش دردی را از دنیای پردردشان کم نمیکند.
شاید بتوان با نگاه به الگوهای موفق جامعه کارگری، این عزیزان زحمتکش را ترغیب کرد تا خودشان برای کم شدن دردهایشان قدمهای مؤثرتری بردارند.
با نخستین مؤسس تشکلهای کارگری در استان و کشور به گفتوگو نشستیم تا ببینیم چطور یک کارگر فنی داروخانه در مشهد به نمایندگی کارگران جمهوری اسلامی در مجامع بینالمللی میرسد.
خودتان را معرفی کنید و بگویید از چه سالی کار تشکلی در حوزه کارگری را آغاز کردید؟
هادی ابویی طرقبه متولد سال ۴۵ و کارگر بازنشسته داروخانه هستم. شغل اصلی من کارگری در داروخانه بوده و تا روزی که بازنشسته شدم با وجود فعالیتهای زیاد تلاش کردم کارگر داروخانه بمانم. کار تشکلی و صنفی را از سال ۶۵ در دوران خدمت سربازی و مطالعه قوانین شروع کردم و پس از تصویب قانون کار در سال ۶۹ و ابلاغ آییننامه تشکلهای صنفی در سال ۷۰، موفق شدیم نخستین انجمن صنفی کارگران با نام انجمن صنفی کارگران داروخانههای شهر مشهد و حومه در کشور را در سال ۱۳۷۱ به ثبت برسانیم.
در کنار کارگری در داروخانه مسئولیت شرکت تعاونی کارگری استان را بر عهده دارم و مدیر تعاونیهای مسکن کارگری استان هم هستم و پس از بازنشستگی، در اتاق تعاون به عنوان مسئول اتاق تعاون و نماینده تشکلهای کارگری حضور دارم.
تشکل خود را چطور به ثبت رساندید؟
در آن مقطع نیاز بود بر اساس آییننامهای صنفی دستکم ۵۰ نفر از همکاران عضو شوند و با توجه به مشکلاتی که در روابط کارگر و کارفرما بود و آن زمان قانونی بین کارگر و کارفرما حاکم نبود، با اهدافی نظیر حل مشکلات و دوستی بین این دو قشر کارگر و مالکان داروخانهها تشکل خود را ایجاد کردیم. پس از ایجاد تشکل کارگران داروخانههای مشهد، از ظرفیتهای قانونی که در قانون کار جمهوری اسلامی بود از جمله تأسیس شرکتهای تعاونی مسکن، مصرف و پایگاه بسیج را پایهگذاری کردیم که همه جزو نخستین تشکلهای کارگری سطح کشور بودند.
چه خدماتی در قالب صنف خود به کارگران داروخانهها ارائه کردید؟
این فعالیتها طی سالها گسترش پیدا کرد و موفق شدیم در حوزه معیشتی برای کارگران داروخانهها در فازهای مختلف خانه بسازیم و شرکت تعاونی مصرف را فعال کردیم که در حال حاضر نزدیک به ۴۰ سال است این شرکت تعاونی که جزو معدود تعاونیهای کارگری است، پابرجا مانده و به همکاران خود کمک و به کارگران سایر صنفها هم خدمترسانی میکند.
تأسیس انجمنهای صنفی کارگران استان خراسان رضوی چگونه اتفاق افتاد و چطور به عرصه فعالیت کارگری کشوری و بینالمللی پرداختید؟
پس از فعالیت در حوزه داروخانهها کمکم به فکر افتادیم برای سایر اقشار، این انجمنهای صنفی یا تشکل کارگری را ایجاد کنیم. کمکم کمک کردیم بعضی از اصناف مثل کارگران دفاتر اسناد رسمی، کارگران کورهپزخانهها، کارگران ساختمانی، مهندسان برق و کارگران باربر، انجمنهای صنفی برابر حق و حقوق خود ایجاد کنند و موفق شدیم نخستین کانون انجمنهای صنفی کارگری کشور در استان خراسان رضوی را در سال ۱۳۸۲ تأسیس کنیم.
و پس از آن توانستیم در مراجع تصمیمگیر و تصمیمساز و مراجع حل اختلاف، نماینده کارگری مستقر کنیم. به عنوان مثال با وجود تعداد بالای پروندههای کارگری، در گذشته به ندرت در مراجع حل اختلاف نماینده کارگران صنفی وجود داشت؛ اما در حال حاضر در شعب تأمین اجتماعی سراسر کشور، نماینده کارگر صنفی در هیئتهای بدوی مطالبات تأمین اجتماعی حضور دارد که نتیجه همین انجمنهای صنفی اولیه است. نتیجه این اقدامات ورود خیلی جدی حوزه تصمیمسازی به عنوان یکی از نمایندگان شورای عالی کار و شورای عالی حقوق و دستمزد بود که تلاش کردیم در این حوزه با کمک دوستان، تأثیرگذار باشیم. در ادامه مسیر توانستیم در مجامع بینالمللی به عنوان نماینده کارگران جمهوری اسلامی ایران حضور داشته باشیم.
سختترین لحظهای که یک کارگر داروخانه میبیند، چه صحنهای است؟
کارگران داروخانهها دو سختی دارند؛ یک سختی بیماری است که دارو نیاز دارد؛ اما دارو وجود ندارد و گاه دارو وجود دارد؛ اما بیمار پول آن را ندارد که متأسفانه یک کارگر داروخانه این صحنهها را زیاد میبیند. از تلخیهای دیگر برای یک کارگر داروخانه این است که با افرادی سر و کار دارد که یا بیمارند و یا عزیز بیمار دارند که همراهی با افراد توسط یک کارگر داروخانه کار سختی است. نکته بعدی کار در داروخانه این است که پس از دکتر داروساز، یک نسخهپیچ فنی وجود دارد؛ ولی دستمزد نسخپیچ به هیچ وجه با دکتر داروساز قابل قیاس نیست و هیچ عدالتی برقرار نمیشود و این تفاوت دستمزد خیلی زیاد است.
اثرگذارترین کار انجمن صنفی کارگران داروخانههای مشهد چه بوده است؟
در سال ۱۳۷۸ دعای ندبه برگزار میکردیم و پس از دعای ندبه همکاران به تبادل گفتهها و اتفاقات محل کار خود میپرداختند. در بین گفتهها به این اشتراک رسیدیم که بعضی از بیماران در مراجعه به داروخانه هزینه داروی حیاتی خود را ندارند و همین جرقه سبب شد صندوقی تأسیس شود و در این صندوق کارگران داروخانهها هزینه داروی افرادی را بپردازند که توان مالی نداشتند. همکاران ما در داروخانههای سطح شهر پراکنده بودند و اگر کسی متوجه میشد، تماس میگرفت و هماهنگ میکردیم تا هزینه دارو داده شود و روز جمعه هزینه دارو به همکاری که مراجعه بیمار داشت، پرداخت میشد. ادامه این کار موجب صحبت با خیریههای بزرگ شد که کارهای بزرگتری را آغاز کرد. در حال حاضر مجموعهای را تشکیل دادیم و در خصوص اعمال جراحی صفر تا صد بیماران مادرزادی با رقمهای سنگین ورود میکنیم و حتی اگر نیاز باشد بیمار را به دیگر مراکز درمانی کشور اعزام میکنیم و یا پزشک را در صورتی که امکانش باشد برای انجام عمل جراحی به مشهد میآوریم.
با توجه به قوانین، قراردادهای سفید امضای کارگران چقدر اعتبار دارد؟
قراردادهای سفید امضا در گذشته زیاد بود؛ ولی با فعالیت تشکلهای صنفی و گفتوگوهایی که انجام دادیم، تقریباً این قراردادها روزبهروز کاهش پیدا کرده و اگر کسی قرارداد سفید امضا از کارگران بگیرد در واقع بیاعتبار است چون با رأی دیوان عدالت اداری در سال ۹۷ اسناد زیردستی نیاز است و طبق قانون باید اسناد پرداختی حق و حقوق را کارفرما ارائه بدهد وگرنه این قراردادها از درجه اعتبار ساقط است.
تلخترین صحنهای که در مدت کار خود دیدید، چه صحنهای بوده است؟
زمانی که ما تحریم بودیم، روکشهای آلومینیوم نبود و دارو به صورت فله به داروخانه زیاد میآمد. آن زمان در درمانگاه کار میکردم. دو دارو یکی برای دل درد کودکان و دیگری داروی تپش قلب با بستهبندی و ظاهر یکسان وجود داشت که همکار ما به دلیل همین شباهت ظاهری، دارو را اشتباه به مادر یک کودک بیمار داد و موجب شد حال کودک بد شود. همین اتفاق سبب شد این کار را کنار بگذارد و تغییر شغل بدهد. بدترین خاطره من دیدن بچه روی دست مادر بود چون پسر خودم در همان سن و سال بود.
مؤثرترین کاری که برای یک کارگر انجام دادهاید چه کاری بوده است؟
در ایام کرونا در مسیری رفت وآمد داشتم که در حاشیه شهر بود. جوانی هر روز در مسیر من در یک نقطه میایستاد. از روی حس کنجکاوی به سراغ این جوان رفتم و درباره علت ایستادنش پرسوجو کردم. ابتدا برخورد خوبی نداشت و پس از مدتی که صمیمی شدیم متوجه شدم کارش فروش مواد مخدر است. با صحبت و وقت گذاشتن از او خواستم زمانهای بیکاری به من در مرکز نیکوکاری که داریم، کمک کند. ابتدا قبول نمیکرد و با اصرار اینکه دستتنها هستم، کمی راغب شد به من در توزیع غذا و بستههای معیشتی کمک کند. پس از مدتی با یکی از دوستان کارخانهدار صحبت کردم و سابقهاش را هم گفتم و قبول کرد که به او کار بدهد. امروز افتخارم این است که در همان مجموعه مشغول به کار است و هم در یک مجموعه خیریه روزی ۳تا ۵ ساعت به نیازمندان خدمترسانی رایگان میکند. این جوان هم مسیر زندگیاش عوض شد و هم ازدواج کرد و چند روز قبل هم صاحب فرزند شد. هر زمان که مشقتها، اذیتها، ناملایمتها را در مسیر کار میبینم، ناخودآگاه یاد این لطف خدا میافتم و از آن انرژی گرفته و از این بابت بسیار خوشحالم و از آن آرامش میگیرم.
کارگران، خط مقدم هر آبادانی هستند و تلاش و ممارست در ساختن و سازندگی، ویژگی جامعه کارگری است که اگر با آگاهی، دانستن قانون و آموزش همراه شود، تعالی جامعه رقم میخورد و این مهم نیازمند این است که این قشر از جامعه هر چه بیشتر با قوانین و مقررات کار آشنا شوند.
خبرنگار: طاهره فجر داودلی
نظر شما