برخی کارشناسان میگویند برخورداری از این همه مرکز آموزشی که تقریباً با تعداد دانشگاههای چین برابری میکند نه تنها کمکی به رشد علمی و حل معضلات جامعه بهویژه اشتغال نکرده، بلکه خود موجب شکلدهی پدیده صندلیهای خالی دانشگاهی، افت کیفیت آموزش عالی، افزایش دانشآموختگان بیکار، بالا رفتن سطح توقع دانشآموختگان، اتلاف بودجه و سرمایههای کشور شده است.
بنابراین سال ۱۳۹۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی با هدف ارتقای کیفی مراکز آموزش عالی، طرح آمایش آموزش عالی را تدوین و تصویب و یک سال بعد آن را برای اجرا به رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ابلاغ کرد.
بر اساس بند سوم این طرح قرار بود ابتدا دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کمتوانتر تجمیع شده و به صورت شبکهای فعالیت کنند اما کمی بعد روند اجرای آن تغییر کرد و وزارت عتف به جای تجمیع مؤسسات، وارد تجمیع و ساماندهی رشتهای آنها شده که البته از نتایج خبری نیست.
با این همه، موضوع ساماندهی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی به اینجا ختم نمیشود؛ یعنی با اینکه طرح یاد شده توسط وزارت علوم در حال اجراست جمعی از نمایندگان هم دست به کار شده و اقدام به تدوین طرحی با عنوان «ساماندهی مأموریت دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی» کردهاند.
این طرح هرچند دارای هفت ماده و چند تبصره است اما در مجموع دو موضوع مهم را دربرمیگیرد؛ بر اساس ماده یک آن، ادامه تحصیل کارکنان رسمی و غیررسمی دستگاههای اجرایی موضوع ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری در دورههای روزانه و شبانه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی دولتی و غیردولتی داخلی و خارجی ممنوع است و این قبیل کارکنان تنها مجاز به ادامه تحصیل در دورههای مجازی و غیرحضوری دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در ساعات غیراداری هستند مگر اینکه اقدام به دریافت مرخصی اداری سالیانه کنند. ضمن اینکه طبق تبصره یک ماده یاد شده، ادامه تحصیل اعضای رسمی هیئت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و فرهنگیان رسمی در شرایط غیراداری در قالب مأموریت تحصیلی سالیانه در دورههای روزانه، شبانه، حضوری، علاوه بر دورههای غیرحضوری و مجازی بدون مانع است.
همچنین بر اساس ماده ۲ طرح ساماندهی مأموریت دانشگاهها، فعالیت دانشگاه پیامنور در دورههای روزانه، شبانه، حضوری و نیمهحضوری تعطیل و این دانشگاه صرفاً مجاز به برگزاری دورههای مجازی و غیرحضوری به زبان فارسی و زبانهای زنده دنیاست. ضمن اینکه فعالیت این دانشگاه صرفاً در مرکز کشور ادامه پیدا میکند و نیروی رسمی و غیررسمی دانشگاه پیامنور اگر تمایلی به انتقال به مرکز نداشته باشند به یکی از دانشگاههای فنی و حرفهای و یا دانشگاههای فرهنگیان و یا دیگر دانشگاههای وابسته به وزارت علوم و یا وزارت آموزش و پرورش منتقل میشوند.
با وجود این، پرسش اساسی این است آیا محدود کردن دانشگاه پیامنور و همچنین کارکنان و کارمندان دولتی برای تحصیل به صورت مجازی و غیرحضوری اقدامی درست است و مهمتر اینکه چنین طرحی قابلیت عملی شدن دارد؟
این طرح نیاز به کار کارشناسی بیشتری دارد
اسماعیل موسوی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در پاسخ به قدس میگوید: هر طرح، آییننامه یا قانون که تدوین و تصویب میشود باید به حل مسائل و امور جامعه کمک کند. در طرح ساماندهی مأموریت دانشگاهها نمیدانیم اگر دانشگاه پیامنور از حالت نیمهحضوری خارج و کاملاً مجازی شود کدام مسئله آموزش عالی حل و فصل خواهد شد. یکی دیگر از مشکلات این طرح این است اگر دانشگاه پیامنور مجازی شود همه اعضای هیئتهای علمی این دانشگاه را نمیتوانند به تهران منتقل کنند و در صورتی که بخواهند آنها را در دانشگاههای اطراف هم جذب کنند این پرسش مطرح میشود مگر این دانشگاهها چه تعداد عضو هیئت علمی میخواهند؟
وی با اشاره به اینکه موضوعات طرح ساماندهی مأموریت دانشگاهها چندان به هم ربط ندارند، میگوید: مثلاً موضوع تحصیل کارکنان دولت و ساماندهی آموزش عالی و یا حتی دانشگاه پیامنور هرچند شاید در تحصیل به صورت مجازی با هم ارتباط داشته باشند اما لزوماً چندان با هم ارتباطی ندارند. ضمن اینکه دانشگاههای ملی ما هم به صورت مجازی دانشجو پذیرش میکنند و در این صورت تکلیف این نوع دانشگاهها چه میشود و آیا کارمندان دولت میتوانند در دیگر دانشگاههای دولتی به صورت مجازی ادامه تحصیل دهند؟ اینها پرسشهایی است که باید به آنها پاسخ داد.
وی میافزاید: البته پشت این طرح، دغدغههای دیگری نیز وجود دارد؛ برای مثال کارمندی که میخواهد همزمان ادامه تحصیل دهد حتی اگر در یک ترم ۱۰ واحد درسی را هم انتخاب کند باز حدود ۲۰ساعت از ۴۰ساعتی که باید در هر هفته در خدمت دولت باشد از بین میرود. با وجود این، طرح یاد شده فعلاً جامع و کامل نیست بهطوری که میتوان گفت نه تنها نمیتواند خیلی از مشکلات این حوزه را رفع کند بلکه بر مشکلاتش هم میافزاید.
بنابراین طرح ساماندهی مأموریت دانشگاهها بدون رفع ایراداتش قابلیت عملی شدن ندارد.
این طرح با انگیزههای صنفی تهیه شده است
سید علی علمالهدی، مشاور سرپرست دانشگاه پیامنور هم طرح ساماندهی مأموریت دانشگاهها بهویژه بندهای مرتبط با دانشگاه پیامنور را ناپخته توصیف میکند و به قدس میگوید: این طرح اصولاً نه تنها با ساختار آموزشی دانشگاه پیامنور بلکه با سیاستهایی که هماکنون از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم برای ساماندهی دانشگاهها دنبال میشود، به هیچ وجه سازگاری ندارد.
وی ایده و طرح شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت عتف را برای تجمیع دانشگاهها و رشتههای علمی عملیاتیتر میداند و میافزاید: اما انگار طرح ساماندهی مأموریت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی را با انگیزههای صنفی تدوین و برای تصویب ارائه دادهاند. یعنی به نظر میرسد دوستان در مجلس بهگونهای دانشگاه پیامنور را در تقابل با دانشگاه فرهنگیان و آموزش و پرورش دیدهاند که معمولاً از چنین طرحهایی راهکارهای عملیاتی درنمیآید.
وی محدود کردن دانشگاه پیامنور و کارمندان دولتی را به آموزش غیرحضوری و مجازی، اقدامی اشتباه ارزیابی میکند و میگوید: در رشتههایی که دروس عملی دارند و یا محتوای عملی آنها قوی است مانند رشتههای روانشناسی، حقوق، حسابداری، تربیت بدنی و... امکان آموزش صرفاً به صورت مجازی و غیرحضوری وجود ندارد. به همین خاطر دانشگاه پیامنور شیوه آموزشی خود را تلفیقی از مجازی و حضوری قرار داده در حالی که طرح یاد شده به این معنی است که کارمندان دولتی تنها باید آموزش مجازی ببینند و این اصلاً با ماهیت خیلی از رشتههای پرمخاطب ما سازگاری ندارد، چون مثلاً یک دانشجوی روانشناسی جدا از آموزشهایی که به صورت مجازی یا غیرحضوری میبیند باید به کلینیک هم برود و دوره عملی بگذراند.
نتیجه این طرح مثبت خواهد بود
اما دبیرکل سابق اتحادیه دانشگاههای غیرانتفاعی، نگاه مثبتی به طرح ساماندهی مأموریت دانشگاهها دارد و در این خصوص به قدس میگوید: اگر نمایندگان مردم چارچوب این طرح را به صورت علمی و منطقی بررسی و نقاط ضعفش را برطرف کنند و نقاط قوت آن را افزایش دهند قطعاً بسیار مؤثر خواهد بود.
علی آهونمنش با اشاره به اینکه این طرح قابلیت عملی شدن دارد، میگوید: کارمند دولت حقوق دریافت میکند تا وظیفهاش را انجام دهد، بنابراین اگر همان زمان میخواهد ادامه تحصیل هم دهد طبیعتاً باید مرخصی بگیرد که در طرح پیشنهادی نمایندگان هم این موضوع پیشبینی شده است. یعنی نگفتهاند ادامه تحصیل برای این عده ممنوع است بلکه گفتهاند اگر میخواهند درس بخوانند باید مرخصی بگیرند چون مثلاً دولت برای یک پُست، دیپلم یا کارشناس میخواهد و برای این منظور هم شخصی را استخدام میکند اما او در طول فعالیتش، ادامه تحصیل میدهد و سطح تخصصش افزایش مییابد و دیگر به درد پست قبلی نمیخورد و باید یک کار دیگر برایش تعریف شود که این موضوع گاهی ایجاد مشکل میکند. علاوه بر این، کارمندی که مثلاً با مدرک دیپلم جذب سازمان دولتی میشود و در حین خدمت، ادامه تحصیل میدهد حقوقش باید تقریباً براساس همان مدرک دیپلم محاسبه و پرداخت شود نه به اندازه آخرین مدرکی که دریافت کرده است.
مأموریت اولیه دانشگاه پیامنور، آموزش غیرحضوری بوده اما از قانون تخطی شده و بهتدریج نیمه حضوری شده است. این دانشگاه را به حالت نیمهحضوری و حتی در برخی رشتهها مثل کشاورزی حضوری درآوردند و برای اینکه متقاضیان آموزش عالی به دانشگاه آزاد نروند و جذب این دانشگاه شوند به اعضای هیئتهای علمی آن وعده زمین مجانی داده بودند. این درحالی است که دانشگاه صنعتی اصفهان یا دانشگاه تهران با داشتن صدها هزار هکتار زمین و دهها واحد دامداری و زراعت و انواع کارگاهها و آزمایشگاهها، هنوز نمیتوانند مهندس خوب کشاورزی تربیت کنند آن وقت دانشگاه پیامنور در یک واحد اجارهای میخواهد فوق لیسانس و دکترای کشاورزی تربیت کند!
وی در خصوص غیرحضوری و مجازی شدن دانشگاه پیامنور هم میگوید: هفت تا هشت سال است وزارت علوم تلاش میکند دانشگاه پیامنور را به مأموریت اولیهاش یعنی آموزش غیرحضوری دانشجویان برگرداند، اما تلاشهای این وزارتخانه بینتیجه مانده است، چون این موضوع منوط به جمعآوری واحدهای این دانشگاه در شهرستانهاست و به همین دلیل نمایندگان مجلس با آن مخالفت میکنند، زیرا نگران هستند مردم حوزهشان در دور بعدی انتخابات به آنها رأی ندهند. بنابراین الان هم اگرچه امیدوارم نمایندگان مجلس تصمیمی قاطع و منطقی در خصوص طرح ساماندهی مأموریت دانشگاها بگیرند اما بعید میدانم به آن رأی مثبت بدهند.
نظر شما