تحولات منطقه

امروز ۱۴ می‌ در تاریخ فلسطین، این جگرگوشه دنیای اسلام، یادآور روز دردناکی است. ۷۵سال پیش (۱۹۴۸میلادی) در چنین روزی، رژیم صهیونیستی با عنوان جعلی اسرائیل اعلام موجودیت کرد، روزی که فلسطینیان از آن به عنوان «یوم‌النکبه» (روز نکبت) یاد می‌کنند

وقتی پدرخوانده هم فرزند ناخلف را تحویل نمی‌گیرد
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین؛ این سرآغاز اشغال فلسطین بود. یوم النکبه روایت یک بی‌عدالتی و ظلم بزرگ انسانی است. از آن روز به بعد اشغالگران صهیونیست با حمایت اربابان غربی خود، از هیچ جنایتی علیه فلسطینیان، ساکنان اصلی این سرزمین دریغ نکردند و تمام توان خود را برای یک نسل‌کشی وحشیانه در سرزمین‌های اشغالی به کار گرفتند که در پی آن جمعیت زیادی از مردم فلسطین، ناچار به ترک سرزمین اجدادی خود شده و به کشورهای دیگر پناه بردند.
اما ۱۴ می‌ امسال با سال‌های گذشته متفاوت است. دودستگی و اختلافات میان سران صهیونیست به اوج خوده رسیده و تل‌آویو هفته‌هاست در اعتراض به رویکرد کابینه افراطی بنیامین نتانیاهو با اعتراضات گسترده خیابانی روبه‌رو است. در کنار آن، این روزها افزایش عملیات‌های استشهادی عرصه را به‌شدت بر اشغالگران تنگ کرده است. همچنین گسترش جبهه نبرد علیه صهیونیست‌ها از غزه گرفته تا کرانه باختری، لبنان و سوریه و حتی یمن، اسرائیل را بر لبه پرتگاه سقوط قرار داده است. 
به بهانه این تحولات و در سالروز یوم‌النکبه پای گفت‌وگو با دکتر علی عبدی، کارشناس مسائل اسرائیل نشستیم و آینده تحولات در فلسطین اشغالی را به بحث گذاشتیم.

به نظر، رژیم صهیونیستی با مجموعه‌ای از بحران‌های داخلی و خارجی روبه‌رو است و آمریکا هم تا حدودی از حمایت این رژیم اشغالگر دست برداشته است. در این شرایط چه مؤلفه‌هایی را در تسریع روند فروپاشی رژیم‌صهیونیستی جدی می‌دانید؟
روز نکبت، هفتاد و پنجمین نکبتی است که پشت سر می‌گذاریم و از طرفی بحرانی‌ترین روز نکبت در تاریخ رژیم صهیونیستی هم است، چرا که رژیم صهیونیستی در نابسامان‌ترین شرایط داخلی خود به سر می‌برد. امروز اسرائیل جامعه‌ای است که به‌شدت متشتت، بحران‌زده و دوقطبی شده و پر از شکاف و ستیزه‌جویی است به‌نحوی که اقشار مختلف، هر کدام علیه قشر دیگری در وضعیت تخاصمی به سر می‌برند. این وضعیت تقریباً در طول تاریخ اسرائیل بی‌نظیر بوده است. شرایط خوبی در روابط آمریکا و اسرائیل به چشم نمی‌خورد چرا که این دولت، نخستین دولتی است که پس از تشکیل آن هنوز نخست‌وزیر آن به سرزمین‌های آمریکا سفر نکرده و دیداری با رئیس‌جمهور ایالات متحده نداشته و حتی تمایلی برای این دیدار نیز دیده نمی‌شود. این وضعیت، معانی بسیار عمیق و جدی دارد. با اینکه همکاری‌های واشنگتن- تل‌آویو ادامه دارد اما نشان می‌دهد ترک‌هایی بر دیوار روابط آن‌ها حاصل شده است. چنانچه نتانیاهو بخواهد همین مسیر را ادامه دهد، این تنش‌ها جدی‌تر نیز خواهد شد. در حقیقت دولت بایدن در حال تفکیک بین روابط با رژیم اسرائیل و روابط خود با دولت نتانیاهو است. در حالت اول، آمریکا تلاش می‌کند روابط را مانند گذشته ادامه دهد اما در رویکرد دوم می‌خواهد تجدیدنظری در این تعاملات با نخست‌وزیر کنونی داشته باشد.

با توجه به بهبود روابط تهران- ریاض آینده پروژه عادی‌سازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم‌صهیونیستی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
برای پاسخ به این پرسش باید قدری بیشتر زمان سپری شود تا ببینیم فضا به چه سمت و سویی پیش خواهد رفت. اما تاکنون روابط ایران – سعودی عملاً به معنای توقف عادی‌سازی پیمان ابراهیم و در واقع به مفهوم به تعلیق درآمدن این پیمان است که از جمله این موارد تعلیق رابطه ریاض- تل‌آویو قلمداد می‌شود. از آنجا که عربستان پدرخوانده کشورهای عربی محسوب می‌شود چنانچه کمی کوتاه بیاید بقیه کشورها تبعیت خواهند کرد. البته قضیه امارات کمی متفاوت است. این کشور تلاش می‌کند بیشتر از دیگران استقلال خود را حفظ کند اما امارات هم در هر حال تابع شرایط منطقه‌ای خواهد بود. چنانچه منطقه از تل‌آویو فاصله بگیرد این کشور نیز فاصله خواهد گرفت.

در حوزه اختلافات داخلی رژیم صهیونیستی در ماه‌های آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؟ آیا شاهد تداوم بحران داخلی خواهیم بود؟
شرایط به این نحو امکان تداوم ندارد، بالاخره باید متوقف ‌شود. تحولات آینده شامل چند احتمال است اما محتمل‌ترین آن، ادامه کابینه نتانیاهو و پیشبرد اصلاحات قضایی است که اگر این اتفاق رقم بخورد اسرائیل دچار تحولات ساختاری جدی خواهد شد. تاکنون نتانیاهو دوام آورده و پس از این هم بعید نیست کابینه‌اش تداوم داشته باشد. البته در روزهای اخیر درگیری این رژیم با جهاد هم عملاً اعتراضات را به تعلیق درآورده است.
احتمال دیگری هم وجود دارد که پیروزی مخالفان است. اما مسئله این است که رژیم صهیونیستی در مرحله انسداد سیاسی قرار دارد، حتی کنار رفتن نتانیاهو هم ممکن است مشکلات را برای مدتی به تعویق بیندازد اما چون مشکلات ریشه‌ای است ساختار کنونی به‌راحتی توان حل آن را ندارد. در صورت کنار رفتن نتانیاهو، بنی‌گانتز محتمل‌ترین گزینه است، حتی در نظرسنجی‌ها رأی بالاتری نسبت به نتانیاهو دارد.

درباره بحث ضرورت تسلیح کرانه باختری به عنوان یک عامل مؤثر بر رفتار و فشار بر رژیم صهیونیستی، به نظر می‌رسد با حوادث اخیر تا حدی این روند، محقق و فشارهای چندجانبه‌ای به اسرائیل وارد شده است. آیا جبهه‌های درگیر علیه اشغالگران گسترش خواهد یافت؟
نیروهای کرانه باختری به سلاح‌های انفرادی مسلح شده‌اند. اما باید به سمت سلاح خودکار و نیمه سنگین حرکت کرد. اکنون این منطقه نیاز به آرپی‌جی و سلاح‌های نیمه سنگین و ضد زره دارد. در این وضعیت می‌توانند معادلات نظامی علیه اسرائیل را به‌خوبی جابه‌جا کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.