به گزارش قدس آنلاین، چهل روزی از وفات اندیشمند فرزانه و انقلابی، مرحوم عماد افروغ گذشت. جامعهشناس، نویسنده و پژوهشگری که همواره با دغدغه و دلسوزی خود در پی این بود به عنوان یک روشنفکر واقعی و برخلاف آنان که ژست روشنفکری میگیرند همدلانه به بیان نقص و کاستیها بپردازد و حتیالامکان خودش نیز باری را به دوش بگیرد. درباره تبار فکری و اهمیت روش و منهج این استاد فرزانه با مهدی سیاوشی عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین (ع) گفتوگویی داشتیم.
چرا باید به امثال عماد افروغ توجه شود؟
سیاوشی در ابتدا گفت: درابتدا باید گفت بر اثر جنگ و تصویرسازی برآمده از غرب ما شاهد آن هستیم که شاید یک سلبریتی اهمیت و ارزشش در بین جامعه از یک نخبه اجتماعی بیشتر باشد. متأسفانه اگر اندیشمندی به رحمت خدا برود مردم آنقدر ناراحت و متأثر نمیشوند که یک سلبریتی از دنیا برود. این وضع درحالی است که همواره در تحولات تاریخ معاصر کشورمان مثل نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه، انقلاب اسلامی و... راهبری و هدایت به دست این نخبگان فکری و اندیشهای بوده است، بنابراین باید بگویم اهمیت پرداختن به افرادی نظیر مرحوم افروغ بسیار مهم و حائز اهمیت است. این اهمیت زمانی دوچندان میشود که او یک جامعهشناس نیز بوده است.
متفکر مسلمانی که ایران را به شدت دوست داشت
وی افزود: درباب مرحوم افروغ من سخنم را بنا به متن تسلیت مقام معظم رهبری بیان میکنم. حضرت آقا در توصیف ایشان از عبارت «دانشمند فرزانه و انقلابی» استفاده کردند و این دو صفت بسیار قابل توجه است. در عقیده من مرحوم افروغی کسی است که مبانی فکری آن برآمده از اسلام است و به شدت وطن خودش را دوست دارد. متأسفانه در طی سالیان گذشته و با ورود تفکرات غربگرایی چنین انگارهای وجود داشت که شخص حبالوطن را در برابر اسلام قرار میداد و معتقد بود علاقه به ایران با مسلمانی جمع نمیشود. اما در مقابل مرحوم افروغ جزو کسانی است که نشان داد که اتفاقا با اسلام و تفکرات برآمده از این دین است که میتوان ایران را به معنای حقیقی کلمه دوست داشت.
انقلاب اسلامی در نظر مرحوم افروغ آخرین مرحله برای رسیدن به تمدن است
این عضو هیأت علمی دانشگاه جامع امام حسین ادامه داد: عماد افروغ به شدت متمایل به نظام فلسفی صدرایی بود و در فضای فلسفه مادی غرب که از آن توسعه به معنای غربی بیرون میآید او به فلسفهای عقیده داشت که انسان را به خدا برساند و شکوفایی مادی و تعالی روحی و معنوی را توأمان به ارمغان بیاورد. یکی از مهمترین بحثهای وارد شده در آثار مرحوم افروغ بحث هویت و ملیگرایی به معنای صحیح و اصیل آن است. ناسیونالیسم غربی تنها منفعتگرایی برای شخص و اطرافیان را فراهم میکند و با آنچه که با ملیگرایی میخوانیم متفاوت است. ما درحال حاضر با یک موضوع دست و پنجه نرم میکنیم و آن مسأله هویت است. اغتشاشات اخیر و کشف حجاب نوجوانان و برخی دیگر از ناهنجاریهای مدنی و اجتماعی را باید ذیل مفهوم هویت تحلیل کرد که جوان ما را با دوگانه دروغین اسلام ـ ایران مواجه ساخته است. برای پاسخ به این دوگانه من تأکید دارم که مخاطبان حتما اثر «هویت ایرانی در گذر تاریخ» از مرحوم افروغ را مطالعه کنند. طبق بیان و تحلیل مرحوم افروغ، او انقلاب اسلامی و به تبع آن برآمدن جمهوری اسلامی را آخرین مرحله برای ایجاد یک حرکت تمدنی میدانند و در راستای حکمت متعالیه صدرایی امام خمینی را ادامهدهنده همان روش و منهج معرفی میکنند.
دغدغهمند برای مردم
سیاوشی گفت: آنچه که بیان شد جنبه دانشگاهی مرحوم افروغ بود، اما زیست و حیات این متفکر رویِ دیگری هم دارد و آن مربوط به دوران سیاسی افروغ است. ایشان تقریبا از اوایل دهه ۷۰ مناصبی را عهدهدار میشوند اما مهمترین منصب مرحوم افروغ نمایندگی در مجلس شورای اسلامی است. او دالان تبلور تفکرات و اندیشههای انقلابی را در جریان اصولگرایی آن زمان میدید و برای همین از طریق این کانال وارد مجلس شد. اما مشکل معمول احزاب و ترجیح منافع شخصی بر آن ایده و تفکر، ایشان را با نوعی سرخوردگی روبهرو کرد. از آنجا به بعد ایشان وارد فاز نقد شد، البته نقد از سر دلسوزی و همدلی و سعی داشت که با بیان اهمیت اصلاح ساختارهای مجلس بار دیگر اهمیت حضور بیش از پیش مردم را جا بیندازد.
نظر شما