تحولات منطقه

در منشور روحانیت، آخرین درد دل‌های امام(ره) مربوط به جریان متحجرین است که در آنجا تعابیر صریح و تندی هم دارند، ضمن آن که نسبت به جریان‌های لیبرال و روشنفکر هم امام، صراحت بیان خاصی داشت.

آخرین هشدار امام خمینی(ره) درباره اسلام، پرهیز از تحجر بود
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

حجت‌الاسلام محسن قنبریان نویسنده و پژوهشگر حوزوی طی سخنانی در ششمین محفل گفت‌وگو محور فکرت که با موضوع «بازخوانی ایده سیاسی و فرهنگی امام(ه) در مواجهه با تحجر و تجدد» در مؤسسه شناخت و رسانه‌ای فکرت برگزار شد، با اشاره به لزوم بازخوانی اندیشه و آثار امام خمینی(ره) به خصوص از سوی جریان انقلابی و حزب‌اللهی اظهار داشت: امام به عنوان یک فقیه و عارف و یک مرد الهی برای ساختن عصر دینی اقدام کرد و به نظر می‌رسد که فوق‌العاده در این امر موفق بوده است. ضمن آن که خودش نیز حقیقتاً تجسم دین و ارزش‌های دینی بود.

رشد اخلاق و معنویت پس از پیروزی انقلاب

وی افزود: رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانیه گام دوم به نکته مهمی اشاره می‌کند و آن هم بحث افزایش چشمگیر اخلاق و معنویت در فضای جامعه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است و این‌ها از برکات هدایت و رهبری حضرت امام (ره) بوده است. چه خود این بزرگوار، چه رفتار و منش و چه کلامش، زمینه‌ساز اخلاق و معنویت بوده است.

گلایه حضرت امام از متحجرین

این نویسنده و پژوهشگر حوزوی همچنین گفت: امام (ره)، عارف و فقیهی بود که به اقتضائات روز جامعه نیز توجه جدی داشت بنابراین اندیشه و سیره امام از تحجر به دور است. ضمن آن که به هیچ‌وجه دچار آفت‌های مربوط به تجدد نشد.در منشور روحانیت آخرین درد دل‌های امام(ره) مربوط به جریان متحجرین است که در آنجا تعابیر صریح و تندی هم دارند، ضمن آن که نسبت به جریان‌های لیبرال و روشنفکر هم امام، صراحت بیان خاصی داشت.

همکاری تحجر و تجدد در تقابل با امام

وی بیان داشت: به تعبیر مقام معظم رهبری، جریان روشنفکری جامعه ما از ابتدا بیمار متولد شد، چرا که بی‌اعتنا به ایران و اسلام بود و در طول انقلاب اسلامی نیز دیدیم که برخی از این روشنفکران که به ظاهر با امام در مقطعی همراهی کردند، به طور جدی با فقه و احکام اسلام سر ناسازگاری گذاشتند. فقه امام (ره) باعث ایجاد انقلاب اسلامی شد و لذا پیشنهاد بنده به دوستان انقلابی این است که یک بار دیگر کتاب «امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)» و  کتاب «تحریرالوسیله» امام را بخوانند تا متوجه شوند که فقه امام(ره) زمینه‌ساز انقلاب شد و این در حالی است که جریان تحجر و جریان تجدد از ایشان و راهشان جدا شدند.

وی ابراز داشت: حضرت امام (ره)، تیزترین و صریح‌ترین جملات را در خصوص جریان تحجر دارد، به نحوی که حتی صراحت بیان ایشان در این جا شدیدتر از جریان لیبرال‌هاست. جریان متحجر و لیبرال‌ها در جاهایی  همچون بحث نفی حکومت دینی و مخالفت با آن به نقطه اشتراک می‌رسند. در این عرصه‌ها به لحاظ انگیزه‌ها و منافع به هم می‌رسند. ضمن آن که باید توجه داشت گاهی اوقات افراط در یک بخش، منجر به تفریط در سوی دیگر ماجرا می شود.

وی افزود: امام خمینی(ره) خورشید عالم تابی بود که با دیگران و از جمله علمای بزرگوار دیگر، تفاوت‌هایی داشت.آن چه ضرورت دارد این است که اندیشه و سیره و آثار امام به درستی تبیین شده و بازخوانی شود. باید تاریخ شفاهی جریانات متحجر و لیبرال و تقابل آن‌ها با خط ناب امام (ره) گفته شده و ثبت و ضبط شود تا آحاد مردم به خصوص نسل جدید با این حقایق آشنا شوند.

تبیینی از حقیقت ولایت‌فقیه

وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه ولایت‌فقیه امام، مطلقه است و فهم ایشان از مسأله ولایت یک مساله عمیقی است، گفت: امام، فقیه را مجری احکام نمی‌داند بلکه بالاتر مراد ایشان ولایت بر احکام است و خود ایشان در آثارشان تأکید می‌کنند که فقها دژ اسلام هستند. وقتی این گونه است باید از اسلام و احکام آن دفاع کنند. اسلام، سیستم حکومتی است که احکام، قوانین این حکومت به شمار می‌روند و لذا در اندیشه امام راحل، هیچ راهی برای استبداد دینی وجود ندارد. باید توجه داشت که ولایت مطلقه‌ای که امام می‌گوید به معنای نادیده گرفتن نقش مردم و خدشه بر جمهوریت نظام نیست.

وی گفت: براساس نگاه و اندیشه حضرت امام(ره)، ولایت مطلقه، مقدم بر حق اساسی نیست و ولایت از ابتدا با مردم شکل می‌گیرد و اگر مردم بیعت نکنند اساساً حاکمیت تحقق پیدا نمی‌کند. بنابراین امام به صراحت به بحث اکثریت رأی مردم اشاره می‌کند، ضمن آن که از ولایت مطلقه دیوان سالاری حداکثری نیز در نمی‌آید. در سال‌های گذشته برخی روشنفکران از سر کج فهمی گفتند که ولایت فقیه راهی برای عرفی‌سازی است که منظور این‌ها ترویج سکولاریسم است و این در حالی است که باید مبانی ولایت فقیه به درستی در جامعه تبیین شود.

منبع: خبرگزاری فارس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.