به گزارش قدس آنلاین: خدای رحمان در آیه ۳۰ سوره ملک میفرماید: قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ یعنی بگو، به من خبر دهید، اگر آب به زمین فرو رود، چه کسی آب روان برایتان خواهد آورد؟ عدهای این آیه را بر حسب روایاتی که در تأویل آن وارد شده است تفسیر پنداشتهاند. علی بن ابراهیم میگوید: «معنای آیه این است: چه میپندارید؟ اگر امام شما از نظرها پنهان گردد چه کسی امامی مثل او را برایتان خواهد آورد؟» او به همین جمله اکتفا کرده و به حدیث امام علی بن موسی الرضا(ع) استشهاد میکند که از حضرت درباره آیه پرسیدند. فرمود: «ماؤکم به معنای ابوابکم یعنی ائمه است و ائمه(ع) دروازههای رحمت الهی میان خدا و خلق اند».
اما نزول رحمت الهی به چه شرایطی نیاز دارد؟
برای استعداد دریافت رحمات الهی، باید سراغ قرآن کریم و روایات شریف برویم و پاسخ به این سؤال را در کلام خدا و اولیاءالله جویا شویم. قرآن کریم در مورد شرایط نزول رحمت الهی پاسخ بسیار روشنی ارائه کرده است. پاسخی که آن را میشناسیم اما عملیاتی نمیکنیم.
خدای بزرگ در آیه ۹۶ سوره اعراف فرموده است: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ» یعنی چنانچه مردم شهر و دیارها همه ایمان آورده و پرهیزکار میشدند همانا ما درهای برکاتی از آسمان و زمین را بر روی آنها میگشودیم ولیکن چون آیات و پیغمبران ما را تکذیب کردند ما هم آنان را سخت به کیفر کردار زشتشان رسانیدیم. این آیه راه گشاست.
«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا» یعنی اگر مردمان شهرها و دیارها همه ایمان آورده و پرهیزکار باشند... ایمان یعنی خدا را به عنوان مالک و رازق و مدیر و رب جهان هستی، به رسمیت بشناسند. نه فقط اینکه بدانند، بلکه باور کرده باشند. مقوله باور از علم جداست. دلشان به او گره خورده باشد که به فرموده استاد جوادی آملی معنای ایمان نیز همین است.
«آمنوا» یعنی باور کنید جهان هستی خدایی دارد و اوست که جهان را مدیریت میکند اما این باور کفایت نمیکند. «َاتَّقَوْا» یعنی باید حریم خدا را پاس بداریم و رفتارهایمان بر اساس این ایمان باشد. خدا را بعنوان مولا بپذیریم. واجباتی که او فرموده انجام دهیم و محرمات پر از مفسده و گناه را ترک کنیم. در طول فعالیتهای شبانهروزی اهل مراقبه باشیم. خطرها و مفسدههایی در ترک واجبات وجود دارد. متقی با انجام واجب و ترک محرم از آن مفاسد سپری تهیه میکند. مفهوم قرآنی تقوا یعنی پاسداشت حریم خدا، یعنی انسان خدا را در زندگی خود به رسمیت بشناسد و در مقابل او خضوع داشته باشد که بالاترین وسیله نجات و معبری به سوی تمام کمالات است.
«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا» ایمان به علاوه عمل کامل و تقوا ارزشمند است و چنانچه فاقد ایمان باشیم، مشمول این آیه نمیشویم. اگر مؤمن به خدا باشیم اما اهل تقوا و عمل صالح نباشیم باز هم مصداق آیه نمیشویم اما اگر ایمان همراه تقوا اتفاق افتاد، آنگاه «لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ». یعنی آن هنگام صد در صد و بدون تخلف درهای ناز و نعمت از آسمان و زمین به روی جامعه باز میشود.
چگونه میتوانیم مشمول رحمت الهی شویم؟
رحمت الهی شدن در مقیاس فرد و اجتماع صادق است. بعنوان یک فرد برای دریافت برکات زمین و آسمان، باید ایمان و تقوای خود را هر روز زیاد کنیم و اگر جامعه میخواهد مشمول نزول برکات آسمان و زمین شود، باید در مقیاس جامعه، مؤمن و متقی شود. راه آن هم این است که امر به معروف و نهی از منکر موضوعیت پیدا کند. حق من این است که در جامعهای مرفه و پر از برکات زندگی کنم و برای برخورداری از این حق باید با استفاده از تکنیکهای مشروع و رحمانی برای اصلاح جامعه اقدام کنم.
برکات در این آیه به موهبتهای ثابت و پایدار در مقابل چیزهای گذرا گفته میشود. امری که در آن کثرت، خیر و افزایش وجود دارد. برکاتی که هم مادی و هم معنوی هستند. برکات هر خیر کثیری است. مثل امنیت، آسایش، سلامتی، مال و اولاد و...
وفور معصیتهای الهی و مانور معصیت کاران در جامعه همانند آنچه این روزها در سطح خیابانها میبینیم همه سبب محرومیت جامعه از برکات زمین و آسمان میشود. اولین محرومیت، محرومیت از امنیت اخلاقی و استحکام نظام خانواده است. برکات زمین و آسمان فقط اقتصادی نیست.
در ادامه آیه هم میخوانیم: «وَلکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ» اما مردم تکذیب کردند ما را، به حقانیت توحید و معاد و اصول دین ایمان نیاوردند و تکذیب عملی داشتند. مؤمن بودند اما نماز را ترک کردند، عفت، رزق حلال را ترک کردند، ما هم آنان را سخت به کیفر کردار زشتشان رساندیم.
این آیه به الحان و تعابیر مختلف در قرآن کریم تکرار شده است. خدای متعال در سوره طه آیه ۱۲۴ فرموده است: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِن لَهُ مَعِیشه ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَی» یعنی هر کسی از یاد من رویگردان باشد همانا در دنیا معیشتش تنگ شود و روز قیامت نابینا محشور کنیم. تنها راه نجات از مشکلات که دست و پاگیر زندگی ما شده مراقبت از ایمان و تقوا و وفور یاد خدای بزرگ است.
در سوره نحل آیه ۹۷ خدای بزرگ به حیات طیبه اشاره کرده است. در این آیه میخوانیم: «مَنْ عَمِلَ صلِحاً مِّن ذَکرٍ أَوْ أُنثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَوةً طیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسنِ مَا کانُوا یَعْمَلُون». هر شخصی عمل صالح انجام دهد در حالی که مؤمن است، خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه میبخشیم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام دادند، خواهیم داد.
تمامی انسانها به زندگی سالم و لذتبخش تمایل دارند. خدای متعال با نگاهی عدالت محور و متعالی میفرماید چه زن و چه مرد، هر شخصی باید کار خوب انجام دهد و عمل صالح از دل او بجوشد. ریشه اعمالمان به ایمان و توحید گره بخورد تا ابدیت و سعادت ابدی ما تضمین و تأمین شود. به همین دلیل ایمان و عمل صالح در قرآن کریم همیشه کنار هم یاد میشود. متاسفانه بسیاری از مردم زندگی نباتی و حیوانی را تجربه میکنند و از زندگی در شأن انسان محروم هستند. ولی قرآن کریم که مهندسی و معماری جامعه انسانی را عهدهدار است، فرمولی کلان شامل راهبرد معماری جامعه انسانی را بیان کرده است.
متاسفانه زمانی است که خدانشناسی، خداناباوری و خدا نامهربانی را در جامعه مزهمزه میکنیم. در صورتی که خدای دوست داشتنی، خدای رحیم، خدای مهربان، خدایی که کل الکمال است و ما را به بینهایت کمال دعوت میکند را به نسل جوان و خانوادهها معرفی نمیکنیم. از خدایی که مار و عقرب و آهن گداخته دارد میگوییم و جامعه را از او میترسانیم. گر چه این هم لازم است اما باید رحمت واسعه الهی که سنت او سبقت رحمت بر غضب است و ارحم الراحمین بودن خدا به قول مطلق و خدای بینهایت کمال را برای جامعه معرفی کنیم تا جاذبه اصلی و کشش قلبها به سمت او را فعال کنیم. البته که این خدای مهربان، أشد المعاقبین نیز هست یعنی مجازات هم میکند. این جامعیت میتواند ما را به سمت کمال هدایت کند.
نظر شما