حل پروندههای منطقهای، حداقلیسازی تنشها، توسعه روابط با کشورهای پیرامونی با تأکید بر مسائل اقتصادی را می توان نقطه عطفی در سیاست راهبرد همسایگی دولت سیزدهم عنوان کنیم. البته این راهبرد محدود به حلقه کشورهای پیرامونی نشده و در ادامه گسترش تعمیق روابط با کشورهای پنج قاره دیگر و توازنبخشی به سیاست خارجه را مشاهده کردیم و این پرونده در جریان است.
توازن در سیاست منطقهای و فرامنطقه در سیاست خارجی این دولت با سرعت قابل قبولی توانسته به مهمترین ابزار مستهلکسازی سیاستهای رژیم صهیونیستی، کاهش روابط دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس با اشغالگران قدس و پیشروی صلح منطقهای با محوریت ایران اسلامی تبدیل شود. سیاست خارجی ایران با دو بال دیپلماتیک و مقاومت همزمان توانسته برای کشور ما تأمین منافع ملی و افزایش امنیت ملی و تزلزل در حوزه سیاست خارجی رژیم صهیونیستی را به ارمغان بیاورد. هرچقدر توازن در سیاست خارجی دولت سیزدهم افزایش یابد و نگاه فرامنطقهای ما در پنج قاره به سمت و سوی متنوع همانند یک محور قوی چرخنده در روابط بینالملل حرکت کند، قطعاً شاهد جبران یک دهه عقبماندگی دیپلماسی ایران خواهیم بود.
به عنوان مثال با توجه به آمد وشدها بین ایران و قاره آفریقا، قطعاً توسعه روابط و تجارت ایران با قاره سیاه و همچنین تلاش برای دیپلماسی فعال در حل پرونده سودان میتواند وجاهت سیاست خارجی ما را قوام بخشد. بدین سبب دریچههای جدیدی برای توانمندی ملت ایران در حوزه صادرات، استفاده از واردات منفعت آور و همچنین گسترش نفوذ انقلاب اسلامی با نگاه دقیق به منافع ملی به ثمر خواهد رسید. مهمترین شاخصه و هنر دیپلماتیک دولت سیزدهم فهم دقیق از ضرورت فعالسازی ظرفیتهای کشورهای مختلف در راستای منافع ملی است.
شاخصه دیگر، نگاه همهجانبه به توانمندیهای داخلی و دقت عمل در رویکرد مسائل دیپلماتیک و روابط خارجی بدون منحصر کردن سیاست خارجی کشور به غرب است. در واقع دولت سیزدهم با بهرهمندی از اسناد بالادستی، توانسته است از همه ظرفیتهای خالی سیاست خارجی استفاده کند و با استفاده از تجربیات «دیپلماسی در مذاکره و مقاومت در میدان» نگاهی جامع به نظام بینالملل داشته و با عنایت ویژه به تغییر هندسه قدرت سیاسی راه خود را بپیماید. توصیه من به دولت سیزدهم در زمینه سیاست خارجی، ابتدا پیگیری مستمرانه توافقنامهها و معاهدات فیمابین با کشورهای دوست برای رسیدن به اهداف بیان شده در چارچوب نقشه راه سیاست بین الملل کشور است و در این فرایند باید استمرار واقعی وجود داشته باشد. توصیه به دولت و خطاب به رئیس دولت؛ اراده همهجانبه رئیس جمهور برای همراه کردن همه بخشهای دولت اعم از دستگاه سیاست خارجی، همه وزارتخانهها و نهادهای ذیل قوه مجریه برای به ثمر رساندن حداکثری پروندههای فعال اقتصاد، دیپلماتیک و مسائلی از این دست است.سومین توصیه ما خطاب به دستگاه سیاست خارجی است که باید به سراغ نیروهای جوان خوشفکر، متعهد به منافع ملی و اسلامی، علاقهمند به تأمین دیپلماسی موفق برای کشور بروند و باید در تنظیم روابط
صف-ستاد یعنی رویکردهای وزارت خارجه با سفارتخانهها اهتمام ویژه شود و توصیه چهارم اهمیت بهکارگیری ابزار دیپلماسی عمومی برای افزایش اشراف افکار عمومی داخلی و خارجی نسبت به سیاستهای جمهوری اسلامی ایران است. به عنوان مثال سخنگوی دستگاه سیاست خارجی به صورت مستمر در حال گفت و گو با رسانههاست. این اقدام مؤثری در جلوگیری از ابهامات و شفافیت مواضع جمهوری اسلامی است. اما در زمینه هستهای به عنوان یک عامل مؤثر در روابط خارجی شاهد ضعف دیپلماسی عمومی هستیم و لازم است سخنگوی این وزارتخانه پیدرپی با رسانهها گفتوگو کند تا دریچههای سوءاستفاده رسانههای خارجی نسبت به منافع ملت ایران بسته شود. این تعامل میتواند در راستای نیل به اهداف عالی سیاست خارجی دولت سیزدهم، کمک مؤثری کند؛ زیرا دیپلماسی عمومی، توازنبخش دیپلماسی مذاکره و معادلات میدان مقاومت است.
نظر شما