تحولات منطقه

جد اندر جد خادم بارگاه علی بن موسی الرضا(ع) بوده‌اند. خدمتی که نسل به نسل به عمر ۳۰۰ سال ادامه داشته است. پدرانش از زمان نادرشاه در سقاخانه اسماعیل طلا در صحن عتیق به زائران آقا آب می‌رساندند و نام خانوادگی‌شان هم از همین پیشینه خبر می‌دهد.او نیز از سال ۱۳۶۳ به عنوان فراش در حرم توفیق خدمت دارد.

حسین سقارضوی مشهدی وارث یک خدمت ۳۰۰ ساله در حرم مطهر رضوی است؛ نام‌خانوادگی‌ام نشان می‌دهد خادمم
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

زهرا زنگنه: به قول خودش در هر موقعیتی به خاطر این نام و به سبب مشهدی بودن مورد احترام قرار گرفته است. این احترام را امتیازی می‌داند که از برکت وجود امام رضا(ع) در زندگی کسب کرده است. در حدود ۸۰ سالی که از خدا عمر گرفته با کارهای خیرش گره‌های زیادی را از زندگی مردم حل کرده است. از حسین سقا رضوی صحبت می‌کنیم که یکی از کارآفرینان موفق کشور هم است.

دغدغهمند برای مردم

حسین سقا رضوی مشهدی و در سال ۱۳۲۱ به دنیا آمده است. بسیاری از سال‌های عمرش را در خدمت جامعه و مردم بوده است. در فعالیت‌های اجتماعی زیادی مثل حضور در واحدهای کمک‌رسانی به جبهه در زمان جنگ شرکت داشته است. سال‌ها در شورای مرکزی استان با کمیته امداد و مؤسسات خیریه دیگر در زمینه کمک به ایتام همکاری می‌کرده است. در بنیاد کوثر عضویت دارد و در آنجا راه را برای ازدواج جوانان مساعد می‌کند. در مهدیه مشهد هم در امور مختلف همکاری دارد. اما این‌ها قسمتی از کارهای خیری است که ما از آن خبر داریم.

شغل حاج حسین از جوانی آزاد بوده و سال‌های قبل دستی در حوزه کشاورزی و تأسیسات هم داشته است. علاوه بر همه این‌ها امروز به عنوان یک کارآفرین موفق هم در صنعت کاشی فعال است. به گفته خودش این کار را با هدف تولید، خودکفایی، ارزآوری و اشتغال جوانان انجام می‌دهد.

انجام کار خیر با هر تخصصی ممکن است

حاج حسین از جوانی به فکر گره‌گشایی از مشکلات مردم بوده است. قبل از انقلاب با چند نفر از هم‌فکرانش به فکر تأسیس یک مؤسسه قرض الحسنه می‌افتند. بالاخره در سال ۱۳۵۵ با سختی فراوان مجوز فعالیت صندوق قرض الحسنه انصارالمهدی(عج) را می‌گیرند. او در این باره می‌گوید: " راه‌اندازی این مؤسسه در گره‌گشایی نیازمندان بسیار مؤثر بود. بعدها هم منشأ تأسیس صندوق‌های قرض الحسنه زیادی هم بین مردم و هم در ادارات و اصناف در سطح مشهد و استان شد."

البته او معتقد است برای کار خیر فقط توان مالی لازم نیست. با توان فکری و فرهنگی هم می‌شود به مردم کمک کرد. هرکس در هر حوزه‌ای که تخصص دارد می‌تواند کمک کند. پیشبرد کارهای فکری از کارهای مالی بیشتر هم است. به نظرش در جامعه ما خانم‌ها در مؤسسات خیریه کمک‌های خیلی خوبی دارند و حضورشان از مردان بیشتر است. او به شوخی می‌گوید: "حتی انباشت پول هم در ضریح امام رضا(ع) هم در قسمت خانم‌ها بیشتر است."

سلامت مردم در اولویت کارهای خیر

این خیر مشهدی می‌گوید: " انجام کارهای خیر و اموری که به نفع همه افراد جامعه باشد از طرف عموم مردم مورد پذیرش است. حالا ممکن است زمینه بروز و ظهور آن برای همه پیش نیاید. اما در بحث کارهای خیر مخصوصاً کمک‌رسانی‌ها نمی‌توانیم مذهبی‌ها و غیرمذهبی یا مسلمان و غیرمسلمان را تفکیک کنیم. شاید در ظاهر متفاوت باشند اما نهاد اکثر افراد پاک است‌. مثلاً در همین مشهد افراد زیادی را می‌شناسم که با وجود عقاید متفاوت مذهبی کمک‌های زیادی به بیمارستان‌امید و ناظران و بیمارستان معلولین فیاض بخش کرده‌اند. "

البته خود او در این حوزه پیش‌روبوده است. او در سال ۱۳۴۴ فروشگاه لوازم خانگی در خیابان امام رضا(ع) داشته است. از همان زمان با همکاری با درمانگاه خیریه علی بن موسی الرضا(ع) و درمانگاه امام رضا(ع) شروع به فعالیت خیرخواهانه در حوزه سلامت می‌کند. در ادامه هم در مؤسسات خیریه‌ای درمانی مختلفی حضور فعال دارد. در سال ۱۳۵۷ هم بنای بیمارستان خیریه امام سجاد(ع) را با کمک جمعی از خیران می‌گذارند. این بیمارستان ۱۲۵ تخت خوابی در خیابان شهید آوینی قرار دارد و به مردم منطقه گلشهر خدمت‌رسانی می‌کند.

عشقی مشترک فرای مذهب

همه ما بارها و بارها از کرامات امام مهربانی شنیده‌ایم. این لطف و مرحمت نه تنها شامل ما شیعیان بلکه شامل غیرمسلمانان نیز شده است. این خادم آقا خاطره‌ای از یکی از این عنایات را برای ما تعریف می‌کند: "اوایل دهه ۵۰ دوستی داشتم که نمایندگی یکی از کارخانه‌های تلوزیون ایرانی را داشت. صاحب این کارخانه یکی از هم‌وطنان‌یهودی بود. مغازه من هم آن زمان در خیابان‌امان رضا(ع) بود. یک روز همین دوستم به آنجا آمد و گفت یک چادر نماز می‌خواهم. وقتی برگشت ماجرا را برایمان گفت. چادر نماز را برای خانم رئیس کارخانه برده بود. ماجرا از این قرار بود که دخترش به سرطان خون مبتلا بوده است. آن‌ها او را برای درمان به کشورهای زیادی می‌برند اما بی‌فایده بوده است. همسایه مسلمانی داشتند که به آن‌ها می‌گوید: " ما امام رضا(ع) داریم و در این شرایط سراغ او می‌رویم. " مادر این دختر کلیمی آن زمان نذر می‌کند که اگر دخترش شفا یابد هر ماه به زیارت آقا بیاید. حالا دخترش شفا پیدا کرده است و او برای ادای نذرش به مشهد آمده است. "

اومی‌گوید: امثال این موارد زیاد است و یقیناً اگر عنایتی ندیده باشند انقدر عاشقانه به امام رضا(ع) اعتقاد نخواهند داشت. به خاطر دارم سال‌ها پیش در یک جمعی در اوکراین بودیم. با تعدادی از هم‌وطنان غیرمسلمان که به آنجا مهاجرت کرده بودند، گفت‌وگو می‌کردیم. از روی‌فامیلم فهمیدند من مشهدی هستم. بعد از تمام شدن جلسه یک نفر از آن‌ها یک صد دلاری به من داد گفت: لطفاً این را در ضریح بیاندازید. " علی رغم همه اختلاف نظرهای سیاسی یک چیز بین ما مشترک بود و آن عشق به امام رضا(ع) بود. "

ارادتی از آن طرف مرزها

خادم آستان امام رئوف(ع) یکی دیگر از خاطرات دوران خدمتش در حرم مطهر را برایمان بازگو می‌کند: " من چند سالی سرپرست بخشی از خدام بودم. حدود سی سال پیش بود. یکی از آن روزها نزدیک ضریح‌ایستاده و مشغول راهنمایی زوار بودم. تلفن دفتر خدام در دستم بود که زنگ خورد. خانمی ایرانی از یکی از ایالات آمریکا با تماس گرفته بود. از من خواست تا گوشی را سمت حرم بگیرم تا به آقا سلام دهد. "

سلام دادنش که تمام می‌شود حاج حسین از او می‌پرسد: "چطور با این شماره تماس گرفتید؟ " خانم داستان را این‌طور تعریف می‌کند: "چند سال پیش برای زیارت به مشهد آمدم. از دفتر خدام شماره‌ای خواستم تا هر زمان دلم برای حرم تنگ شده تماس بگیرم. آن روز آن خادم یک شاخه نبات و یک تکه پارچه سبز به من داد و گفت تبرک حضرت است. من هم آن‌ها را نگه داشتم. هر زمان بچه‌هایم مریض می‌شوند یا مشکلی پیدا می‌کنم از امام رضا (ع) کمک می‌گیرم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.