رمان «ابرهای سفید» نوشته مونا جوان، بهتازگی توسط انتشارات کتابستان چاپ و منتشر شده است. داستان این رمان رئال است و در فضایی روستایی اتفاق میافتد.
این کتاب ماجرای دختر نوجوانی به نام مهرگل است که مثل اکثر نوجوانها دوست دارد دیده شود، اما برای این دیده شدن تلاش بیرونی و ظاهری ندارد. او در دنیای ذهنی و زیبای خودش زندگی میکند.او سعی میکند حتی مادرش را که با او سرد و خشن است دوست بدارد. برای تمام دردهای پیرامونش دلیلی منطقی به سبک کودکانه بیافریند.
تنها همراه و همزبان او پدربزرگ مهربانش که روزگاری جنگلبان بوده، است. پدربزرگ مهرگل بانی رویشوتولد جنگلهای منطقه است. همراهی او مهرگل باعث دلی گرمی اوست. از میان تمام آدم بزرگها هم تنها مهرگل است که میتواند لایق این باشد که جا پای پدربزرگش بگذارد.
رمان «ابرهای سفید» روایت جنگلهایی است که توسط بیتوجهی و زیادهخواهی بزرگترها شروع به سوختن میکند. ولی این بار قرار نیست فقط جنگلها نابود شوند. بلکه قرار است این آتش زندگی مردم آبادی را هم نابود کند. اما داستان اصلی رمان زیر خاکستر همین آتشها شکل میگیرد و قرار است نوجوانان این آبادی از سوختن این جنگلها چون ققنوس دوباره متولد بشوند و داستان تازهای را رقم بزنند.
داستان این کتاب مفهمومی تربیتی درباره جنگل و حفظ محیط زیست دارد که با روایت راوی نوجوان توسط مخاطب بیان شده است. البته داستان مهرگل و جنگلهای بلوط و پدربزرگش شروع داستانهای دیگری است که با پایان روایت مهرگل در این کتاب پایان نمیپذیرد.
این رمان در ۲۲۰ صفحه و قیمت ۱۲۲ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما