«آن وقتها، در نجف نه پنکه بود و نه وسایل خنککننده دیگر. در آن شرایط سخت، من هر روز برای مطالعه به حسینیه شوشتریها میرفتم که تعدادی کتب ارزشمند کهن در آن یافت میشد. زمانی که کتابخانه تعطیل میشد به کتابدار میگفتم: مطالعه من هنوز تمام نشده است. تو میخواهی بروی، برو، ولی اجازه بده من بمانم و مطالعهام را ادامه بدهم. او در حسینیه را میبست و میرفت و مرا در کتابخانه تنها میگذاشت و من ساعتهای دراز روی کتابها میافتادم و مطالعه میکردم و یادداشت برمیداشتم. غرق شدن در مطالعه، مرا بکلی از گذشت زمان غافل میساخت و تنها زمانی به خود میآمدم، که میدیدم قالیای که روی آن نشستهام (از ریزش مداوم عرق) کاملاً خیس شده و بدنم (همچون بیمار تب زده) از گرمای شدید فضای بسته کتابخانه، یک پارچه آتش است!»
کتاب گرانسنگ الغدیر حاصل همین مرارتهای چهل ساله «علامه شیخ عبدالحسین امینی» است.
از قرن دوم تا چهاردهم
عبدالحسین فرزند احمد امینی در سال ۱۲۸۱ خورشیدی درسراب، واقع در استان آذربایجان شرقی در خانوادهای سرشناس متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در تبریز گذراند. در جوانی به نجف رفت و پس از گذراندن مراحل تحصیلی به رتبه اجتهاد رسید.
او شیفته پژوهش و نگارش بود و در عمر 68 سالهاش، بیست و چند کتاب به رشته تحریر درآوردکه مهمترینشان کتاب الغدیر است.
الغدیر نام کتابی است که به قلم علامه عبدالحسین امینی (از علمای شیعه) در اثبات ولایت بلافصل علی بن ابیطالب بعد از پیامبر اسلام و اثبات مذهب شیعه نوشته شده است. این کتاب به عربی نگارش شده است.
کتاب الغدیر، یک کتاب ۲۰ جلدی است که ۱۱ جلد آن به زبان عربی چاپ شده و 9 جلد آن همچنان به چاپ درنیامده است. این ۹ جلد چاپنشده هم پژوهشی فراگیر دربارهٔ احادیث ولایت است. ۱۱ جلد الغدیر، در ۲۲ جلد به زبان فارسی ترجمه شده است.
نویسنده در این کتاب به ۱۱۰ تن از صحابه و ۸۴ نفر از تابعین پیامبر که حدیث غدیر را روایت کردهاند اشاره میکند. آنگاه ۳۶۰ تن از راویان حدیث غدیر از قرن دوم تا چهاردهم را برمیشمارد. در پایان هم اشعار شاعران مختلف را دربارهٔ این موضوع ذکر میکند.
استنساخ در کتابخانههای تاریک
علامه امینی برای نگارش الغدیر، ابتدا به مطالعه کتاب ها و منابع موجود در کتابخانه های جهان اسلام پرداخت و حدود 10 هزار جلد کتاب را، از ابتدا تا انتها، مطالعه کرد. آن گاه به طبقه بندی میلیونها فیش تحقیقی و یادداشت های خود، از این آثار، مشغول شد. تهیه این یادداشت ها، کاری سخت، سنگین و طاقت فرسا بود. بسیار پیش می آمد که علامه امینی، اجازه تهیه تصویری از کتاب یا بیرون بردن آن از کتابخانه را پیدا نمی کرد؛ آن گاه مجبور بود کتاب را استنساخ کند؛ کاری که امروزه حتی تصورش مشکل است.
علامه امینی، گاه ناچار می شد، برای نسخه برداری از کتاب ها، شب را در کتابخانه بماند و با هوای گرم و تاریکی آن کنار بیاید و در نور شمع یا چراغی کوچک، کار نسخه برداری را ادامه دهد. این تلاش بی وقفه، سلامت علامه را به مخاطره میانداخت، اما او حاضر به متوقف کردن تحقیق و پژوهش نبود.
علامه پس از مطالعه و تحقیق در کتابخانه های عراق و ایران، به هندوستان رفت و تمام کتابخانه های کوچک و بزرگ را در حیدرآباد، دَکَن، الیگره، لکنهو، کانپور، جلالی و رامپور زیر پا گذاشت.
او در سال 1343، به سوریه رفت و در کتابخانه های قدیمی این کشور، در شهرهای حلب، حُمص و دمشق، به بررسی کتاب ها و اسناد موجود پرداخت. وی پس از آن، در سال 1346، راهی ترکیه شد و از کتاب ها و نسخ خطی موجود در این کشور نیز، نسخه برداری کرد. علامه امینی برای دستیابی به اسناد بیشتر، مدتی به مصر رفت و در کتابخانه های قاهره و فوعه به تحقیق و پژوهش پرداخت.
او شرح این سفرهای طولانی و سخت پژوهشی را در کتابی دو جلدی، با عنوان «ثمرات الاسفار الی الامطار»، به رشته تحریر درآورده است. «الغدیر» حاصل همه این تلاشها و رنجهاست.
علامه امینی صاحب کتاب ارزشمند الغدیر ظهر روز جمعه ۲۸ ربیع الثانی ۱۳۹۰ هجری قمری (برابر با ۱۲ تیر ۱۳۴۹ خورشیدی) با زمزمه مناجات خمسه عشر امام سجاد(ع) «اللهم انَّ هذه سکرات الموت قد حلّت فأقبل إلیّ بوجهک الکریم» جان به جان آفرین تسلیم کرد و در جوار رحمت حق آرمید. پیکر او به کتابخانهای در نجف (کتابخانه امیرالمؤمنین) که خود بنیانگذارش بود انتقال و به خاک سپرده شد.
ناصر نیازی
نظر شما