به گزارش قدس خراسان، نشست موضوعی کتاب-سینما پیرامون ابعاد شخصیتی شهید بهشتی با نگاهی به کتاب تشکیلات بهشتی و فیلم مصلحت عصر روز دوشنبه ۱۹ تیر در مشهد برگزار شد.
محقق و گردآورنده کتاب تشکیلات بهشتی درخصوص شخصیت این شهید گفت: معتقدم شهید بهشتی طبق گفته امام خمینی(ره) هنوز هم مظلوم است، نه به خاطر دیده نشدنش، به خاطر اندیشههایش که هنوز هم جور دیگری تعریف میشود! من نگاه شهید بهشتی را نگاهی الهی میدانم.
تاکید عجیب شهید بهشتی بر وقتشناسی
محسن ذوالفقاری درخصوص اینکه آیا شهید بهشتی توانسته تمام نظریاتش درمورد تشکیلات را اجرایی کند گفت: در خصوص حزب جمهوری امام موافق تشکیل آن نبودند و مخالفت جدی هم داشتند. دلایل آن را هم شهید بهشتی بیان میکند که حزب امری تدریجی است و با رفتن شهید بهشتی ممکن است از بین برود یا اینکه حزب ممکن است دنبال سیاسی کاری برود. افرادی که در حزب میآیند نقش پدری دارند و نباید درگیر بخشهای دیگر جامعه شوند. درهرصورت شهید بهشتی امام را راضی میکند. خود بهشتی هم تشکیلاتش را اسیب شناسی میکند و یکی ازلایل انحلال حزب را شتابزدگی میداند.
وی درخصوص نظم در زندگی شهید بهشتی خاطرهای را به نقل از اطرافیان او بیان کرد: در زمان فعالیت شهید در مسجد هامبورگ یک روحانی با او جلسهای میگذارد و دو دقیقه دیر میرسد و شهید بهشتی او را راه نمیدهد.
ذوالفقاری ادامه داد: شهید بهشتی در دوران کودکی و نوجوانی هم تجربه کار جمعی و دسته جمعی دارد. در کتاب من محمدحسینی بهشتی هستم زندگی کودکی او گفته شده با زبان خودش و میتوانید از این طریق او را بشناسید.
وی در پایان گفت: شهید بهشتی ویژگیهایی درمورد رهبر تشکیلات ذکر میکند که مهمترین نکته آن اقتدار و محبت است. میگوید رهبر تشکیلات باید مقتدر مهربان باشد و خود او همین ویژگی را دارد.
شهید بهشتی نظم عجیب و غریبی داشت
منتقد، مستندساز و پژوهشگر تاریخ انقلاب درخصوص کتاب تشکیلات بهشتی گفت: تدوین خوبی در کتاب از بابت صحبتهای شهید بهشتی صورت گرفته است. البته خود شهید بهشتی هم شسته رفته صحبت میکرده و ناطق بسیار خوبی بوده است و کار نویسنده را راحت کرده است. با این حال چند نقطه ضعف در کتاب وجود دارد؛ یک اینکه به هرحال بهشتی یک تجربهای از حرفهایی که زده را در حزب جمهوری اسلامی اجرا کرده است و خوب بود در این کتاب به آن اشاره میشد تا عملکرد شهید را مورد نقد قرار بدهیم و ببینیم که ایا شهید بهشتی توانسته حرفها رو اجرایی کند یا خیر. باید روی این مساله حرف زد که چیزهایی که بهشتی از حزب مطرح میکند قبل اجراست یا خیر.
جواد موگویی افزود: دیگر انکه شان نزول برخی مسائل مشخص نیست. ما بعد از ۴۰ سال نمیدانیم منظور و مقصود برخی حرفها دقیقا چیست و در چه جلسهای مطرح شده و در چه شرایطی. بهتر بود در پاورقی به آنها اشاره شود.
وی ادامه داد: به نظرم شهید بهشتی در طول زمان درخصوص مبانی حزب دچار تردید شدند. حزب هم سرنوشت خوبی نداشت و درنهایت منحل شد. اگر شهید بهشتی زنده میماند حزب باز هم منحل میشد. به نظرم مراقبتهایی که شهید بهشتی میگوید در حزب رعایت نشده بود.
موگویی درخصوص تفاوت شهید بهشتی با دیگر شخصیتهای ابتدای انقلاب گفت: شهید بهشتی نظم بسیار عجیبی دارد. در همان بحبوحه انقلاب، اگر مبارزان و فعالان به در خانه او میرفتند برای مشورت یا کارهای دیگر آنها را گاهی نمیپذیرفت و میگفت امروز روز خانواده است.
تغییر نگاه بهشتی درخصوص مبانی حزب جمهوری در نامه محرمانه به امام(ره)
وی افزود : انچه بهشتی را متفاوت کرد، عنصر تشکیلاتی بودنش است. اگر اوایل انقلاب حزب جمهوری اسلامی نبود، انقلاب مستقر نمیشد، این حزب بود که کمیته و جهاد را اداره میکرد. خیلی از دشمنیهای جبهه خودی هم بابت همین قدرت حزب بود. نقل است در همان دوران تا سه میلیون نفر برای شرکت در حزب ثبت نام کردند.
موگویی درخصوص دلایل انحلال حزب جمهوری گفت: ایده مرکزی شهید بهشتی دچار ایرادهایی بود، اینکه ایا میشود همه افراد صرف اینکه امام و انقلاب را قبول دارند با تفکرات مختلف دورهم جمع شوند و کاری را انجام بدهند، ؟. شهید بهشتی وقتی حزب را تشکیل میدهد همه را دعوت میکند، از بنی صدر گرفته تا داریوش فروهر. همه طیفی به حزب میآیند. به نظرم این ایده در نهایت موفق نبود. در ابتدای پیروزی انقلاب در شورای انقلاب هم سعی کرد این ایده را اجرا کند و نگاهش این بود که با همه میتوان کار کرد.
اما در نامهای که در تاریخ ۲۵اسفند ۵۹ به امام (ره) مینویسد، از ایدههایش برمیگردد و میگوید نمیشود با بازرگان و بنیصدر کار کرد.
وی ادامه داد: در این نامه محرمانه از دوگانگی موجود بین تفکرها میگوید و عنوان میکند ما ملتزم کامل به انقلاب و اسلامیم و آنها ملتزم نیم بند! در پایان این نامه مطرح میکند "با همه این احوال، چندیست این اندیشه قدرت گرفته که اگر اداره جامعه با گروه دوم را اصلح میدانید، ما به طلبگی خود بپردازیم!" پس نمیتوان گفت بهشتی همیشه با همه سلیقهها کار میکرد. کار تشکیلاتی مبانی مشترک میخواست و بهشتی به این نتیجه رسیده بود که با بازرگانی و امثالهم مبانی مشترک ندارد و این ایده شکست میخورد.این یک تعریف تحریف شده در مورد بهشتی است که میگویند با همه تفکری کار میکرده است.
موگویی ادامه داد: اساس فکر شهید بهشتی این است که تضارب ارا باید وجود داشته باشد و نتیجهاش هم میشود گفتوگوهایی که بین او و دیگر افراد شکل میگیرد. چیزی که ما الان نداریم.او هیچوقت باب گفتوگو را نمیبندد. با مارکسیست به مناظره مینشیند، در مسجد هامبورگ نشست برگزار میکند اما این روایت که بگوییم او در همه این مسائل موفق بوده، درست نیست.
مصلحت را با ترس اشتباه نگیریم
این پژوهشگر تاریخ انقلاب در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر دیدگاه شهید بهشتی درخصوص مصلحت و ماجرای فیلم مصلحت گفت: مصلحت را نباید با ترس اشتباه گرفت. امام در خیلی از موارد، مثل ماجرای بنیصدر مصلت را در سکوت میداند چراکه ۱۱ میلیون رای مردم پشت رئیس جمهور بوده است. در خیلی موارد هم شهید بهشتی به این مصلحت تن میدهد و سکوت میکند. البته این مصلحت هم استانهای دارد. مصلحت نباید با ترس و مماشات قاطی شود. ما این مصلحت را خیلی اوقات تشخیص نمیدهیم. مصلحتها بارها در تاریخ دیده شدهاند و شهید بهشتی آن را به صورت عملی و صحیح نشان داده است.
موگویی در پایان عنوان کرد: متاسفانه جز کتاب زندگینامه شهید بهشتی نوشته اقای جعفر شیرعلینیا زندگینامه کاملی از شهید بهشتی نداریم و این جای تاسف است که با گذشت این همه سال، هنوز هم مرجع خوبی برای شناخت ایدهپردازان اصلی انقلاب جز سخنان خودشان نوشته نشده است.
خبرنگار: محدثه مودی
نظر شما