آیت الله هاشمی علیا ریاست محترم حوزه حضرت قائم(عج) چیذر در جلسه درس اخلاق عمومی و در ادامه مباحث دعای هشتم صحیفه سجادیه با اشاره به اهمیت قناعت، میگوید: قناعت، نقطه مقابل هیجان حرص و غضب نیز رذیلهای اخلاقی است. غضب عوامل بسیاری دارد، اما مهمترین آن عوامل عبارت است از عدم اعتقاد به خدا، عدم محبت به حق، عدم اعتقاد به معاد و حساب و کتاب قیامت، عدم اعتقاد به دین و خسران بیدینی.
او با توجه به آیات الهی قرآن بیان کرد: اگر ایمان و موازین الهی و عقل در انسان وجود داشته باشد و تمام کارهای انسان براساس میزان عقل و شرع انجام گیرد، انسان هیچگاه گرفتار گناه، حسد، ریا و... نمیشود. تمام رذائل اخلاقی کنار رفته و جای خود را به فضائل اخلاقی میدهد. اگر عشق و محبت و ایمان به خدا و ایمان به قرآن کریم و کلمات معصومین(ع) تبدیل به باور شد آنگاه زندگی انسان در مسیر عقل و شرع اداره خواهد شد. عشق به خدا، تمام عشقهای دنیا و ما فیها و من فیها را از دل بیرون کرده و دور میکند.
این استاد اخلاق به مناجات حضرت موسی(ع) نیز اشاره کرده و عنوان میکند: در روایات آمده است که حضرت موسی(ع) هنگام مناجات با خدای رحمان فرمود که دنیا دار عقوبت است، اگر انسان در دنیا با تقوا زندگی کرده و ایمان و محبت به خدا داشته باشد، برکات از زمین و آسمان میبارد. براساس این روایت خداوند میفرماید من اول پدرتان، آدم را عقوبت کردم و او را از بهشت بیرون راندم زیرا بهشت جای انسان گنهکار نیست. انسان گنهکار تا در دنیا آلودگیها را از خودش دور نکرده و به پاکی نرسد، جایی در بهشت نخواهد داشت. حتی اگر این آلودگیها در شیعه باشد. شیعه علی(ع) اگر آلوده به گناه باشد و در این دنیا آلودگی گناه را از خود پاک نکند تا قیامت معذب خواهد بود. او هم باید در برزخ از آلودگی گناهان پاک شود تا سنخیت حضور در بهشت را پیدا کند.
انگیزه بندگان صالح خدا از زهد ورزیدن
آیتالله هاشمی علیا اظهار میکند: خداوند فرمود موسی! ما دنیا را لعن و طرد کردیم، هر چه در دنیا زرق و برق باشد، نزد خدا مطرود است. در روایت داریم که اگر ایمان مؤمنین سست نمیشد برای کافران و مشرکین خانهها و نردبانهایی از طلا و نقره قرار میدادیم. پس خود دنیا و زرق و برق دنیا نزد خدا مطرود است. مگر آنچه که از این دنیا و زرق و برق این دنیا و لذتهای آن، برای من و در راه من به کار گرفته شود. بندگان صالح من در دنیا زاهد هستند.
او در مورد زهد و تلقی صحیح از آن توضیح میدهد: زهد به معنای روی حصیر نشستن و در کوه زندگی کردن نیست. زهد غذای خوب نخوردن و لباس خوب نپوشیدن نیست. پیامبر اکرم(ص) در روایتی فرمود دنیا بهشت کافر و زندان مؤمن است. امام حسن(ع) به فرد کافر فقیر در خصوص ظاهر آراسته خود با توجه به این روایت فرمود اگر دنیای مرا با عالم آخرتم مقایسه کنید، دنیا برای من جهنم است و من در زندانم و اگر تو متوجه شوی که خداوند برای تو چه جهنمی آفریده است، با این لباس کهنه در مقابل آن، تو در بهشت هستی. پس اولیاء خدا در دنیا به مقدار معرفتی که به ما دارند نسبت به ما زاهد هستند. هر قدر به خدا جاهلتر باشند، به گناه و معصیت نزدیکتر هستند. هیچ انسانی نیست که دل به دنیا ببندد و خیر ببیند. بیرغبت به دنیا در عالم، نفع دنیا و آخرت را خواهد برد. پس زهد یعنی این دل فارغ شود برای آخرت و هر چیزی را برای خدا بخواهد.
او با بیان روایتی از امام باقر(ع) میگوید: حضرت فرمود که از نفست برای نفست بگذر. نفس واقعی ما روح ماست که وارد دنیای دیگر میشود که یا بهشتی است یا جهنمی. یک نفس داریم که همان هواهای نفسانی و نفس دیگر روح انسان است. نفس اول یعنی راحتیهای خودت را برخود بار کن. رنجهای روزه گرفتن، رنجهای عبادت و ترک گناه و ذکر گفتن. اینها را بر خودت تحمیل کن. اهل دعا و نماز شب باش و خدایی زندگی کن. این رنجهای الهی را بر آن نفست که میخواهد در دنیا خوش باشد، بار کن تا در دنیای دیگر راحتی داشته باشی. اگر خودت بار خودت را نکشی، کسی بار تو را نخواهد کشید.
آیتالله هاشمی علیا در پایان تصریح میکند: انسان باید خودش طبیب خودش باشد. رذائل اخلاقی درد است. این دردها به ما معرفی شده و دوای آن هم به ما نشان داده شده. باید خودمان درمانش کرده و در مقابل رذایل قیام کنیم. انسان به دو واعظ نیاز دارد یکی واعظ خارجی که همان مواعظ دینی است و دیگری واعظ درونی که در واقع در خود انسان است و انسان همواره باید خودش را موعظه کند.
نظر شما