به گزارش قدس آنلاین، وضعیتی که از تابستان گذشته با دعوای عمران خان با ارتش آغاز و پس از کشوقوسهای فراوان برای نخستین بار در تاریخ این کشور به برکناری نخستوزیر با رأی عدم اعتماد مجلس و روی کارآمدن دولت «شهباز شریف» منجر شد. اما این پایان کار نبود و فراخوان عمرانخان برای راهپیمایی اعتراضی با تلاش به ترور وی بیش از پیش به فضای پرالتهاب پاکستان دامن زد؛ التهاباتی که سرانجام با بازداشت عمران خان و اعلام جرم و دادگاه او همراه شد.
دو ماه پس از اعتراضات خشونتآمیز طرفداران عمرانخان در واکنش به بازداشت او، جدایی بیسابقه دهها تن از اعضای حزب عمرانخان از جمله پرویز ختک، وزیر دفاع دولت سابق بار دیگر خبرساز شده است؛ این اتفاق که رسانههای پاکستانی از آن با عنوان «شورش سیاسی» در حزب تحریک انصاف یاد کردهاند، میتواند در ادامه راه، ضربه سختی به نخستوزیر سابق این کشور وارد کند.
عمرانخان در واکنش به این اتفاق گفته مقامهای حاکم در پاکستان به دنبال سلب صلاحیت او برای نامزدی در انتخابات پارلمانی پیش از پایان دوره نخستوزیری شهباز شریف هستند و حزب تحریک انصاف این اعضای جدا شده را «علفهای هرز» خواند.
فرایند حذف خان از سیاست
به نظر میرسد ایجاد انشعاب سیاسی در «تحریک انصاف» که با احتمال کنارهگیری پیش از موعد «شهباز شریف» نخستوزیر این کشور همراه شده را باید یک سناریو و توطئه منسجم از سوی دولت و ارتش با هدف حذف و انزوای عمرانخان از ساختار سیاسی در آستانه انتخابات تلقی کرد.
محســــن روحـــی صــفت، دیپلمات پیشین ایران در پاکستان و افغانستان در گفتوگو با قدس در این باره گفت: درواقع از آن روزی که پلیس و نیروهای امنیتی برای بازداشت عمران خان به منزل وی مراجعه کردند و این اقدام با اعتراض گسترده طرفداران او به خشونت کشیده شد، فرایند تصمیمگیری برای حذف عمران خان و حزب سیاسی او موسوم به «تحریک انصاف» آغاز شده بود.
روحی صفت ادامه داد: از همان موقع ارتش پاکستان نشان داد عزم خود را برای از بین بردن «تحریک انصاف» و بازگردان کشور به سبک و سیاق دو حزبی یعنی «حزب مردم» و «مسلم لیگ» جزم کرده است؛ با این پیشفرض، تمام مسئولان ارشد کادرهای حزب تحریک توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند و آزادی آنها مشروط به نداشتن فعالیت سیاسی دوباره در قالب حزب تحریک شد؛ چنانکه شاهد بودیم بسیاری از این افراد پس از آزادی اعلام کردند سیاست را کنار گذاشتهاند یا دیگر در حزب تحریک فعالیتی نخواهند داشت یا در برخی موارد علیه حزب پیشین خود مواردی را مطرح کردند.
دیپلمات پیشین ایران در پاکستان تصریح کرد: طبق برنامه قرار است در مرحله نخست، سلب صلاحیت عمران خان را پیش ببرند و اگر در این زمینه موفق نشدند در مرحله دوم دیگر کسی دور و بر او برای انتخابات باقی نمانده باشد و برای جلب آرای مردمی تنها بماند.
دخالت ارتش و دولتهای ناپایدار
وی با بیان اینکه اساساً تصمیمهایی با این سبک و سیاق توسط بخشی از نیروی اطلاعاتی پاکستان (آیاسآی) که در زمینه سیاست داخلی این کشور فعالیت میکند گرفته میشود و ارتش اجراکننده آن است، اظهار کرد: پیش از این نیز در دولتهایی که تصمیمگیریهای آنها برخلاف امیال ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان بود شاهد دخالتها و اعمال فشارها از سوی ارتش از طریق مجلس یا پروندهسازی علیه مقامات ارشد دولت و کشاندن آنها به دادگاه بودیم؛ باید گفت سابقه اینگونه اقدامات به همان سالهای نخست تأسیس و استقلال پاکستان برمیگردد.
به گفته کارشناس ارشد مسائل پاکستان درواقع دخالتهای ارتش و نیروهای اطلاعاتی در سیستم تصمیمگیریهای دولتی و سران سیاسی این کشور به حدی است که تاکنون فقط یک دولت توانسته به صورت عادی دوران تصدیگری خود را به پایان برساند و سایر دولتها به پایان راه نرسیدهاند.
شهباز و سودای نخستوزیری
وی با اشاره به احتمال کنارهگیری زودهنگام دولت «شهباز شریف» پیش از پایان دوره قانونی خود، افزود: به نظر میرسد تصمیمگیری برای انحلال دولت نیز در هماهنگی با اقدامات ارتش و نیروهای اطلاعاتی پاکستان صورت گرفته باشد و از آنجایی که شهباز شریف رهبر حزبی است که در حال حاضر دولت را تشکیل داده (مسلم لیگ) احتمال انتخاب دوباره او به عنوان نخستوزیر پاکستان وجود دارد.
دیپلمات پیشین ایران با بیان اینکه مواضع شهباز شریف، نخستوزیر کنونی و ارتش پاکستان در زمینه حذف تحریک انصاف و سلب صلاحیت از عمران خان به هم نزدیک است، افزود: اما ممکن است در ادامه راه و زمانی که دولت قدرت را در دست گرفت، تصمیمگیریها در زمینه سیاست خارجی و مسائل مختلف داخلی به دلیل تمایل ارتش و نیروهای اطلاعاتی به دخالت در این امور، به بروز اختلاف بین دولت و ارتش بینجامد.
روحی صفت در ادامه با اشاره به انفجارها و حملات تروریستی هفتههای اخیر در بلوچستان پاکستان و کشته شدن تعدادی از نظامیان این کشور تصریح کرد: درواقع افزایش این انفجارها ناشی از بیثباتی سیاسی و عمیقتر شدن اختلافات بین سیاسیون و نیروهای نظامی در پاکستان است. هدف این دست حملات نیز بیشتر نیروهای نظامی و امنیتی پاکستان هستند و تحریک طالبان پاکستان با پشتیبانی طالبان افغانستان مسئولیت این حملات را برعهده دارد که با هدف سهمخواهی و افزایش نفوذ طالبان پاکستان در این کشور رخ میدهد.
نظر شما