زردی مزارع گندم «خواف» بر سبزی یونجهزار بلوک «محمدآباد» فخر میفروشد. رعایای «مهدی قلی خان قرائی» یک ماه تمام است که بر سر کلههای مزارع ماندهاند و به خانه و آشیانه نمیروند. کار طاقتفرسای درو گندم تماماً وابسته به زور بازوی مردانه است. خوشههای طلایی گندم و جو مزارع تربت حیدریه، هر روز با داس درو میشود، ساقهاش جدا و در جوال پیچیده شده، بار الاغ و استر میشود تا به بلوک محمدآباد برود.
اینجا در بلوک محمدآباد، صدای مداوم آسیاب دوتنوره، در تمام قلعه و دهات میپیچد. دو باب طاحونه مدام در گردش است. سنگهای گردی که هر روز بر یک محور میگردد تا از برخورد سنگ آسیاب، گندمهای مزارع بلوک محمدآباد را خُرد کنند.
کشاورزان منتظرند حاصل یک سال تلاش خود را ببینند. دو سوم گندم تولید شده از زمینشان، سهم ارباب است. ارباب مالک زمین و آب است و کشاورز تنها اجارهدار. دو سهم گندمِ درو شده که کم شد، باقی میشود قوت لایموتی که باید یک سال خرج زن و بچه کشاورز شود. بخور و نمیر تا بهار سال بعد و تلاشی دوباره، جان کندنی مدام بر ملک اربابی.
«مهدی قلی خان قرائی» صاحب آسیاب محمدآباد است. دو سنگ آسیاب بزرگ که جوالهایی را که تا سقف چیده شده، به نوبت آسیاب میکند. ولی مهدی قلی خان، تنها آسیابان نیست. او مالک زمینهای محمدآباد است. کل مزرعه محمدآباد در بلوک سنجان خواف و قناتی که با آن زمینهایش مشروب میشود، همچنین اراضی مزرعه زیرآباد و ۲۰ خروار بذرافشان از اراضی سرآسیای محمدآباد و یک قطعه باغ مشجر در علیای مزرعه محمدآباد و تمامی اراضی میان دو جوی خلف قلعه محمدآباد که تخمیناً ۱۲۰ من بذرافشان دارد و دو قطعه محوطه یونجهزار کنار نهر محمدآباد و ۹ سهم از آسیاب دوار محمدآباد سفلی. املاکی که مرده ریگ پدرش است.
اینجا در بلوک محمدآباد، صدای مداوم آسیاب دوتنوره، در تمام قلعه و دهات میپیچد. دو باب طاحونه مدام در گردش است. سنگهای گردی که هر روز بر یک محور میگردد تا از برخورد سنگ آسیاب، گندمهای مزارع بلوک محمدآباد را خُرد کنند.
کشاورزان منتظرند حاصل یک سال تلاش خود را ببینند. دو سوم گندم تولید شده از زمینشان، سهم ارباب است. ارباب مالک زمین و آب است و کشاورز تنها اجارهدار. دو سهم گندمِ درو شده که کم شد، باقی میشود قوت لایموتی که باید یک سال خرج زن و بچه کشاورز شود. بخور و نمیر تا بهار سال بعد و تلاشی دوباره، جان کندنی مدام بر ملک اربابی.
«مهدی قلی خان قرائی» صاحب آسیاب محمدآباد است. دو سنگ آسیاب بزرگ که جوالهایی را که تا سقف چیده شده، به نوبت آسیاب میکند. ولی مهدی قلی خان، تنها آسیابان نیست. او مالک زمینهای محمدآباد است. کل مزرعه محمدآباد در بلوک سنجان خواف و قناتی که با آن زمینهایش مشروب میشود، همچنین اراضی مزرعه زیرآباد و ۲۰ خروار بذرافشان از اراضی سرآسیای محمدآباد و یک قطعه باغ مشجر در علیای مزرعه محمدآباد و تمامی اراضی میان دو جوی خلف قلعه محمدآباد که تخمیناً ۱۲۰ من بذرافشان دارد و دو قطعه محوطه یونجهزار کنار نهر محمدآباد و ۹ سهم از آسیاب دوار محمدآباد سفلی. املاکی که مرده ریگ پدرش است.
وقف؛ بهترین باقیات الصالحات و ذخیره اخروی
شاید روزی که مهدی قلی خان به آسیابش سرکشی میکرد، گردش مداوم و به تکرار سنگ آسیاب، او را به فکر فرو میبرد. نمیدانیم سنگ آسیاب بلوک محمدآباد با چه به گردش در میآمده است، با آب یا باد؟ شاید هم حمار طاحونهای سنگ آسیاب را به تکرار میگرداند. در گردش مداوم الاغی که دور خودش میچرخید، مهدی قلی خان به فکر دنیای دواری میافتد که قرنهاست دور خودش میچرخد، شب و روز تکرار میشود و توشهاش ریزههایی است که از این چرخ دوار به بیرون پرتاب میشود و با خود میاندیشد با این همه مزرعه و باغ، کجای این چرخ گردون است!
اگر چه آسیابان نیست که مویش را در آسیاب سفید کرده باشد، اما گرد میانسالی که بر سر هر عاقل مردی بنشیند، به فکر فرو میرود که در تلاشهای شصت و چند سالهاش برای کسب مال دنیا چه سودی برای آخرتش داشته است.
«مهدی قلی خان قرائی» هم صاحب اولاد ذکور است و خانواده. وظیفهای هم در قبال معاش و آتیه آنها دارد. ولی آتیه خودش چه میشود. روزی که به جای سنگ آسیاب، سنگ لحد بر گورش نهادند، دستش نه به دوار فلک میرسد و نه اولاد ذکوری که برایش خیرات کند.او که قتل پدر و برادرش به دستور پسر فتحعلیشاه قاجار را دیده بود، میدانست خدمت پادشاهان، ضررش بیش از منفعتی است که تو را مالک تمام «تربت حیدریه» بدانند. مهدی قلی خان که خیرات را نه در بخشش زمینهایش به رعایا میدید که ذخیره اُخروی را در وقف املاکش میجست، میخواست این املاک وقف شاه خراسان شود نه آنکه با غضب شاه، به نفع دربار مصادره شود و از آنجا که زمینهای اطراف ملک محمدآباد وقف حرم رضوی شده بود، او هم به نیت وقف املاک و اشجار و انهارش، روزی به زیارت شاه خراسان میرود.
یادگار ماندگار مهدی قلی خان
کسی چه میداند شاید در ۱۵۶سال پیش که مهدی قلی خان قرائی به پابوس امام هشتم(ع) میرود، محرم و صفر سال ۱۲۸۹قمری بوده است. هنوز سالهای زیادی مانده بود تا اصلاحات ارضی شود و املاک اربابها از سوی دولت به رعایا برسد، ولی خان محمدآباد خواف، خودش را رعیت امام هشتم(ع) میدانست و شاید بر همین اساس بود که املاکش را به نیت هزینهکرد برای مجالس سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) در حرم رضوی، وقف کرد.
آن روز که به نیت وقف اموالش پا به آستان قدسی امام رضا(ع) که هنوز این همه جلال و جبروت و شوکت نداشت، گذاشت در یکی از صحنهای حرم مطهر، تعزیهگردانها شبیهخوانی میکردند. مجلس به میدان رفتن امام حسین(ع) بود یا سقایی علمدار کربلا و شاید هم سر بریدن دو طفلان مسلم. هر چه بود این نمایش آئینی برای خان محمدآباد خوشایند بود که در وقفنامهاش قید کرد «جهت مصارف تعزیتداری خامس آلعبا گلگون کفن صحرای کربلا حضرت سیدالشهداء روحنا له الفداء که در شهر محرم و صفر هر یک ممکن شود در عمارات متبرکه هر سالی ۱۰ شب روضهخوانی نمایند: ۱۴۰ تومان».او که سهم هزینه سالانه اولادش را در وقفنامه قید کرده بود، بخشی از اموالش را هم صرف اولاد ایتام کرد تا علاوه بر هزینه تحصیل، سالانه برای خرید لباس نو در نوروز برای ایشان هم هزینه شود.
سنتی که بیش از یک و نیم قرن در حال اجراست
برابر اسناد موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی، هر ساله مطابق طومار موقوفه «مهدی قلی خان قرائی» با آغاز ماه محرم و صفر و شروع مراسمی که به یاد شهدای کربلا در حرم مطهر رضوی برگزار میشود، تأمین مخارج این مراسم نیز مطرح شده و سالی یک بار موقوفه «مهدی قلی خان قرائی» هم بازخوانی میشود.
اگر این روزها به یکی از صحنهای حرم رضوی رفتید و دیدید مراسم تعزیهخوانی برپاست، بدانید هزینههایش پیشاپیش و در ۱۵۶سال پیش پرداخت شده است. نه فقط هزینه تعزیهخوانها که مهدی قلی خان هزینه پذیرایی از سوگواران را هم پیشبینی و حتی برای کفشدار و خدام حرم مطهر رضوی نیز دستمزدی تعیین کرده است.
«مهدی قلی خان قرائی» به وقت وقف اموال، خدام حرم رضوی را هم شاهد وقف نامه قرار داد تا عواید حاصل از مزارع و باغهایش، در جایی هزینه شود که خود خواسته بود.
نظر شما