هر سال محرم که میشد، پرچمهای دستدوزی که خودش دورتادور آنها کوک زده بود از توی بقچه درمیآورد و دورتادور خانه میزد. یکی را بالای در اتاق، یکی روبهروی آشپزخانه، یکی را هم روی پرده بزرگ پذیرایی میزد. اما جای یکی از پردهها دم در خانه بود. از رنگ و روی پارچهاش معلوم بود که آفتاب خورده ولی بیبی جان حاضر نبود آن را با پردههای امروزی عوض کند؛ میگفت: این یکی شناسنامهدار است. منظورش از شناسنامه قدمت پرده بود. میگفت: همسایهها به این خط سبز گلدوزی عادت دارند؛ اصلاً اصل دعوت کردن هم باید با همین رنگ سبز باشد. چه معنی دارد که با قرمز مینویسند؛ خط پرچم روضه امام حسین(ع) باید سبز باشد. آخرش هم همان پرچم را با خودش برد و برای کسی نگذاشت. وصیت کرده بود موقع دفن پرچم را روی او بیندازند. پرچمی که با خط سبز روی آن نوشته بود: بفرمایید روضه اباعبدالله(ع).
این خانه، خانه ائمه(ع) است
این خاصیت شهرهای مذهبی مثل مشهد است که دم محرم، کوچهها و سردر بسیاری از خانهها به یاد اباعبدالله(ع) سیاهپوش میشود. مردم انگار که عزیزی را از دست دادهاند با کتیبهها، پردهها و پرچمهای سیاه، بیصدا میگویند چند وقتی را در غم از دست دادن عزیزی، عزادارند.
روضههای محله نوغان
محله نوغان از محلات قدیمی نزدیک به حرم مشهد است. بافتی مذهبی و قدیمی دارد. ماه محرم که میشود سردر خیلی از خانههای این محله پارچه سیاه میزنند و پردههای مربع و مستطیلی کوچکی در خیلی از خانهها به چشم میخورد که نوشته شبها بفرمایید روضه، صبحها بفرمایید روضه، اینجا روضه اباعبدالله(ع) است و... .
راسته خیابان اصلی در یکی از خانهها باز است. از آن خانههای قدیمی یک طبقه که هنوز بیل مکانیکی به تن آجری آنها نخورده است. حیاط را دم صبحی آب و جارو کردهاند و هنوز موزائیکهای جارو خورده خیس هستند. در آلومینیومی خانه رو به پذیرایی باز است. دورتادور خانه روی قالیهای گلی، پشتی چیدهاند و صدای مداح که زیارت عاشورا میخواند میآید. روضههای خانه خانم بابایی از روضههای قدیمی محله نوغان است. خود حاجخانم ۸۰ سالی سن دارد و خیلی از همسن و سالهایش دار فانی را وداع گفتهاند. او این روضهها را پیش از انقلاب شروع کرده؛ از آن وقتی که روضه ممنوع شده بود. میگوید: مادرم از پیش از انقلاب روضه میخواند و به من وصیت کرده بود این دهه اول محرم را حتماً روضه بگیرم. حتی یک مدتی هم که شاه روضه را ممنوع کرده بود ما مخفیانه مجلس عزای امام حسین(ع) داشتیم. اکنون ۵۰ سالی میشود که من بانی روضه هستم و پس از من هم دخترم قرار است ادامه دهد. هر روز زیارت عاشورا میخوانیم و مداحی و سخنرانی داریم. چند سال پیش هم خادمان آقا امام رضا(ع) به روضه ما آمدند و نمک متبرک به خانمها دادند. برکت این خانه از قدیم تا الان از همین روضهها بوده است. محله نوغان از آن محلههای پرروضه است. از صبح تا عصر روضه زنانه داریم و شب که میشود روضههای مردانه و زنانه برگزار میشود.
روضه حاج ماشاالله آخوندی
این روضه از روضههای پرجمعیت بولوار سازمان آب است. هر شب محرم روضه میخوانند و به میهمانان شام میدهند. زنانه و مردانه آن قدر شلوغ میشود که جای سوزن انداختن ندارد. خوبیاش این است که در کنار آن یک حسینیه هم برای بچهها تعبیه کردهاند تا بزرگترها راحت به دعا و زیارت خود برسند. حاجآقای آخوندی که پرچمدار این خیمه و مجلس است، اهل صحبت کردن نیست ولی یکی از قدیمیهای این روضه میگوید: این مجلس روضه از مجلسهای قدیمی است که در ماه محرم برگزار میشود. آنها یک گروه از رزمندههای دفاع مقدس هستند که در تیم تخریب بودهاند و پس از جنگ خیمهالانتظار را راه انداختهاند تا به اهداف خود ادامه دهند. در این خیمه نه تنها مجلس روضه بلکه کلاسهای آموزشی و پرورشی نوجوان و جوان هم برگزار میشود. شبها برای روضه مردم زیاد میآیند شاید هزار نفری به چشم بیاید. هزینههای خیمه هم همه مردمی است. اگر پولی رسید شام میدهند اگر نرسید که التماس دعا.
روضه خانگی حاجخانم
نشانی خانهاش بعد از اسم کوچه، سردر خانه است، خانهای که عکس یک شهید روی دیوار آن نصب شده است. در آلومینیومی قدیمی وقتی که باز میشود پس از چند پله، دوباره دری چوبی است که شیشههای مشجر آن خاطرات زیادی از گذشته را در دل رنگرنگی خود نهفته کردهاند. حاجخانم قاسمخانی از قدیمیهای محله کامیاب است که از پیش از انقلاب به همراه پسران خود که الان یکی از آنها شهید شده و دیگری مجروح جنگ است فعالیتهای زیادی داشته است. او به سفارش پسرش علیرضا که شهید طلبه دفاع مقدس است طبقه پایین خانه را از همان زمان جنگ، حسینیه کرده و در مناسبتهای مختلف در آن روضه و مجلس برگزار میکند. یکی از برنامههای ثابت او روضه امام حسین(ع) در دهه اول محرم است. میگوید: پسرم علیرضا از همان زمان جنگ خواست یک طبقه از خانه را حسینیه کنیم. من هم به سفارش او این کار را کردم. البته کل خانه را وقف طلاب کردهام اما تا زندهام در این خانه روضه برگزار خواهد شد و وصیت کردهام پس از فوت من هم این کار را ادامه دهند. این مجالس خیر کثیری است که باقیات صالحات دارد و کمتر از ساخت یک مدرسه نیست؛ چرا که ترویجدهنده فرهنگ شهادت و ایثار است.
روضه ۴۰ ساله عیدگاه
پرچمهای عزای امام حسین(ع) در این خانه دو روز مانده به محرم بالا میرود و دو ماه محرم و صفر بالای در و دیوارهای خانه است. خانه حاجی سلحشور در محله عیدگاه، خاطرات زیادی را از ولیمهها، جشنها و عزاداریهای اهل بیت(ع) در خود دارد.
از همان ابتدای کوچه، نشانههای خانهای که در آن روضه برپاست، آشکار است. دورتادور حیاط خانه و سردرش را با پرچمهای مشکی سیاهپوش کردهاند؛ خانهای دوطبقه که ورودی آن پرچم السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) و صبحها بفرمایید روضه نصب شده است.
آدمهای این خانه، کوچک و بزرگ و دختر و پسر صفای خاصی دارند. اینجا همه عاشق حسین(ع) هستند. رسم خانهتکانی از چند روز مانده به محرم و آغاز سال جدید قمری، در این خانه تمام و کمال انجام میشود. شستوشوی فرشها و نظافت در و دیوارها که برای پذیرایی از میهمانان سفره اهلبیت(ع) و روضه حسینی به پایان میرسد، نصب پرچمها و سیاهپوش کردن خانه شروع میشود. حالا دو نسل دیگر از این خاندان هم پای کارند. فرهنگ عاشورایی و جلوهآرایی محرم به احترام خون سیدالشهدا(ع) و یاران باوفایش بیش از ۴۰ سال است در این خانه جریان دارد.
طبقه پایین برای حضور بانوان و طبقه بالا برای آقایان آماده شده است. هر سال ۱۲روز اول محرم در این خانه در سوگ مولایمان حسین(ع) و شهدای صحرای کربلا عزاداری پرشوری برگزار میشود. هنوز هیچ اتفاقی موجب نشده است این روضه قدیمی و بیریا متوقف شود.
مراسم امروز با پذیرایی از میهمانان به صرف نان، پنیر، تخممرغ و گوجهفرنگی به پایان رسیده است. پذیرایی این چند روز متنوع است و هر روز با روز قبل فرق دارد. ظهر عاشورا هم علاوه بر صبحانه، برنامه ناهار و آش رشته برپاست.
حاجخانم ظریف درباره روضههایی که در خانهاش برگزار میشود، میگوید: قصه محرم و روضههای این خانه به حسینیه گدایعلی برمیگردد که همسرم با پسرعموی پدرم خدابیامرز دهه اول محرم را آنجا مراسم برگزار میکردند. گذشت تا ما از اجارهنشینی درآمدیم و این خانه را خریدیم. محرم بود و همسایه کناریمان بنایی داشتند. از حاجآقا خواستند فضای خانه ما برای روضههای دهه اول در اختیارشان قرار گیرد. وقتی این ۱۰روز تمام شد، حاجآقا به این فکر افتاد که به جای اینکه روضهها را در حسینیه برگزار کنیم، در خانه خودمان برپا کنیم. از آنجا به بعد دیگر روضهها به خانه آمد و به برکت امام حسین(ع) هر سال ادامه داشت.
روضه ۲۵۰ ساله بهارستان
خانه بوی حسینیه میدهد. یک حسینیه کوچک خانگی در دل محله بهارستان. روضهشان به جا مانده از یک مجلس قدیمی در دل بمرود شهرستان قائن است. این روضه اکنون متعلق به میرزا محمدعلی دانش متولد بمرود قائن در تاریخ ۱۱/۴/۱۳۲۵ است. تاریخچه زندگی اجدادشان به وزارت در دربار صفوی و سپس نادرشاه بازمیگردد. حتی نقل است کسی که تاج نادر را بر سرش گذاشت جد پدریشان میرزا محمداکبر منشی است. او نویسنده یکی از منظومههای قدیمی عاشورایی در سال ۱۱۷۰ هجری با نام «مقامات حسینی» است که نسخ خطی آن در کتابخانه و مرکز اسناد مجلس به شماره ۹۰۹۴۶ موجود است. سند روضهشان را از زمان منشی بمرودی دارند تا ادعای ۲۵۰ ساله بودن روضهشان مستند باشد.
این روضه با همین سیاق از زمان جناب منشی به آنها رسیده است. آنها از اشعار اجدادمان در روضهها میخوانند. افزون بر اشعار جناب منشی از دیگر شاعران ذکرهای متفاوت با آهنگهای متفاوت را هم میخوانند. طبق رسم روضه دو عده میشوند؛ یک گروه یک شعر را میخوانند و پیخوانی را گروه دوم میخوانند. گروه اول قسمت دیگری از شعر را میخوانند و این روال تا پایان آن قصیده ادامه پیدا میکند. در هر روضه حدود ۳۰ دقیقه این ذکرخوانی ادامه پیدا میکند.
در گوشه و کنار این شهر هستند عزاخانههای جدید و قدیمی که برخی هنوز پس از حدود یک قرن، میزبان مجالس ذکر مصیبت اباعبدالله(ع) میشوند. یکی از این بزرگترین خاندانها، خاندان سادات رضوی است که سالها نائب التولیت آستان قدس بودند. عزاداری سادات رضوی به دوران قاجار بازمیگردد. سابقه روضه متعلق به خاندان آیتالله سیستانی نیز مظفرالدین شاهی است و بیشتر از یک قرن را گذرانده است. روضه شیخ محمدتقی بجنوردی(معروف به تکیه شیخ) هم از روضههای قدیمی است. منزل ایشان پیشتر در خیابان شیرازی یک بود و سال ۷۶ تخریب شد و در حال حاضر در میدان شهدا، کوچه سجادی است که روضه آن هم از روضههای پر سابقه شهر است.روضه آقای شاهحیدری در منطقه گنبد سبز، روضه آقای واعظ عیدگاهی و روضه منزل آیتالله مجتهدی واقع در کوچه شوکت الدوله از دیگر روضههای قدیمی و نامآشنای مشهد است که در کنار آنها روضههای قدیمی و جدید کمتر به گوش خورده نیز برگزار میشود که همه به یک نیت است آن هم زنده نگه داشتن نام حسین(ع).
خبرنگار: لیلا لاریچه
این خانه، خانه ائمه(ع) است
این خاصیت شهرهای مذهبی مثل مشهد است که دم محرم، کوچهها و سردر بسیاری از خانهها به یاد اباعبدالله(ع) سیاهپوش میشود. مردم انگار که عزیزی را از دست دادهاند با کتیبهها، پردهها و پرچمهای سیاه، بیصدا میگویند چند وقتی را در غم از دست دادن عزیزی، عزادارند.
روضههای محله نوغان
محله نوغان از محلات قدیمی نزدیک به حرم مشهد است. بافتی مذهبی و قدیمی دارد. ماه محرم که میشود سردر خیلی از خانههای این محله پارچه سیاه میزنند و پردههای مربع و مستطیلی کوچکی در خیلی از خانهها به چشم میخورد که نوشته شبها بفرمایید روضه، صبحها بفرمایید روضه، اینجا روضه اباعبدالله(ع) است و... .
راسته خیابان اصلی در یکی از خانهها باز است. از آن خانههای قدیمی یک طبقه که هنوز بیل مکانیکی به تن آجری آنها نخورده است. حیاط را دم صبحی آب و جارو کردهاند و هنوز موزائیکهای جارو خورده خیس هستند. در آلومینیومی خانه رو به پذیرایی باز است. دورتادور خانه روی قالیهای گلی، پشتی چیدهاند و صدای مداح که زیارت عاشورا میخواند میآید. روضههای خانه خانم بابایی از روضههای قدیمی محله نوغان است. خود حاجخانم ۸۰ سالی سن دارد و خیلی از همسن و سالهایش دار فانی را وداع گفتهاند. او این روضهها را پیش از انقلاب شروع کرده؛ از آن وقتی که روضه ممنوع شده بود. میگوید: مادرم از پیش از انقلاب روضه میخواند و به من وصیت کرده بود این دهه اول محرم را حتماً روضه بگیرم. حتی یک مدتی هم که شاه روضه را ممنوع کرده بود ما مخفیانه مجلس عزای امام حسین(ع) داشتیم. اکنون ۵۰ سالی میشود که من بانی روضه هستم و پس از من هم دخترم قرار است ادامه دهد. هر روز زیارت عاشورا میخوانیم و مداحی و سخنرانی داریم. چند سال پیش هم خادمان آقا امام رضا(ع) به روضه ما آمدند و نمک متبرک به خانمها دادند. برکت این خانه از قدیم تا الان از همین روضهها بوده است. محله نوغان از آن محلههای پرروضه است. از صبح تا عصر روضه زنانه داریم و شب که میشود روضههای مردانه و زنانه برگزار میشود.
روضه حاج ماشاالله آخوندی
این روضه از روضههای پرجمعیت بولوار سازمان آب است. هر شب محرم روضه میخوانند و به میهمانان شام میدهند. زنانه و مردانه آن قدر شلوغ میشود که جای سوزن انداختن ندارد. خوبیاش این است که در کنار آن یک حسینیه هم برای بچهها تعبیه کردهاند تا بزرگترها راحت به دعا و زیارت خود برسند. حاجآقای آخوندی که پرچمدار این خیمه و مجلس است، اهل صحبت کردن نیست ولی یکی از قدیمیهای این روضه میگوید: این مجلس روضه از مجلسهای قدیمی است که در ماه محرم برگزار میشود. آنها یک گروه از رزمندههای دفاع مقدس هستند که در تیم تخریب بودهاند و پس از جنگ خیمهالانتظار را راه انداختهاند تا به اهداف خود ادامه دهند. در این خیمه نه تنها مجلس روضه بلکه کلاسهای آموزشی و پرورشی نوجوان و جوان هم برگزار میشود. شبها برای روضه مردم زیاد میآیند شاید هزار نفری به چشم بیاید. هزینههای خیمه هم همه مردمی است. اگر پولی رسید شام میدهند اگر نرسید که التماس دعا.
روضه خانگی حاجخانم
نشانی خانهاش بعد از اسم کوچه، سردر خانه است، خانهای که عکس یک شهید روی دیوار آن نصب شده است. در آلومینیومی قدیمی وقتی که باز میشود پس از چند پله، دوباره دری چوبی است که شیشههای مشجر آن خاطرات زیادی از گذشته را در دل رنگرنگی خود نهفته کردهاند. حاجخانم قاسمخانی از قدیمیهای محله کامیاب است که از پیش از انقلاب به همراه پسران خود که الان یکی از آنها شهید شده و دیگری مجروح جنگ است فعالیتهای زیادی داشته است. او به سفارش پسرش علیرضا که شهید طلبه دفاع مقدس است طبقه پایین خانه را از همان زمان جنگ، حسینیه کرده و در مناسبتهای مختلف در آن روضه و مجلس برگزار میکند. یکی از برنامههای ثابت او روضه امام حسین(ع) در دهه اول محرم است. میگوید: پسرم علیرضا از همان زمان جنگ خواست یک طبقه از خانه را حسینیه کنیم. من هم به سفارش او این کار را کردم. البته کل خانه را وقف طلاب کردهام اما تا زندهام در این خانه روضه برگزار خواهد شد و وصیت کردهام پس از فوت من هم این کار را ادامه دهند. این مجالس خیر کثیری است که باقیات صالحات دارد و کمتر از ساخت یک مدرسه نیست؛ چرا که ترویجدهنده فرهنگ شهادت و ایثار است.
روضه ۴۰ ساله عیدگاه
پرچمهای عزای امام حسین(ع) در این خانه دو روز مانده به محرم بالا میرود و دو ماه محرم و صفر بالای در و دیوارهای خانه است. خانه حاجی سلحشور در محله عیدگاه، خاطرات زیادی را از ولیمهها، جشنها و عزاداریهای اهل بیت(ع) در خود دارد.
از همان ابتدای کوچه، نشانههای خانهای که در آن روضه برپاست، آشکار است. دورتادور حیاط خانه و سردرش را با پرچمهای مشکی سیاهپوش کردهاند؛ خانهای دوطبقه که ورودی آن پرچم السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) و صبحها بفرمایید روضه نصب شده است.
آدمهای این خانه، کوچک و بزرگ و دختر و پسر صفای خاصی دارند. اینجا همه عاشق حسین(ع) هستند. رسم خانهتکانی از چند روز مانده به محرم و آغاز سال جدید قمری، در این خانه تمام و کمال انجام میشود. شستوشوی فرشها و نظافت در و دیوارها که برای پذیرایی از میهمانان سفره اهلبیت(ع) و روضه حسینی به پایان میرسد، نصب پرچمها و سیاهپوش کردن خانه شروع میشود. حالا دو نسل دیگر از این خاندان هم پای کارند. فرهنگ عاشورایی و جلوهآرایی محرم به احترام خون سیدالشهدا(ع) و یاران باوفایش بیش از ۴۰ سال است در این خانه جریان دارد.
طبقه پایین برای حضور بانوان و طبقه بالا برای آقایان آماده شده است. هر سال ۱۲روز اول محرم در این خانه در سوگ مولایمان حسین(ع) و شهدای صحرای کربلا عزاداری پرشوری برگزار میشود. هنوز هیچ اتفاقی موجب نشده است این روضه قدیمی و بیریا متوقف شود.
مراسم امروز با پذیرایی از میهمانان به صرف نان، پنیر، تخممرغ و گوجهفرنگی به پایان رسیده است. پذیرایی این چند روز متنوع است و هر روز با روز قبل فرق دارد. ظهر عاشورا هم علاوه بر صبحانه، برنامه ناهار و آش رشته برپاست.
حاجخانم ظریف درباره روضههایی که در خانهاش برگزار میشود، میگوید: قصه محرم و روضههای این خانه به حسینیه گدایعلی برمیگردد که همسرم با پسرعموی پدرم خدابیامرز دهه اول محرم را آنجا مراسم برگزار میکردند. گذشت تا ما از اجارهنشینی درآمدیم و این خانه را خریدیم. محرم بود و همسایه کناریمان بنایی داشتند. از حاجآقا خواستند فضای خانه ما برای روضههای دهه اول در اختیارشان قرار گیرد. وقتی این ۱۰روز تمام شد، حاجآقا به این فکر افتاد که به جای اینکه روضهها را در حسینیه برگزار کنیم، در خانه خودمان برپا کنیم. از آنجا به بعد دیگر روضهها به خانه آمد و به برکت امام حسین(ع) هر سال ادامه داشت.
روضه ۲۵۰ ساله بهارستان
خانه بوی حسینیه میدهد. یک حسینیه کوچک خانگی در دل محله بهارستان. روضهشان به جا مانده از یک مجلس قدیمی در دل بمرود شهرستان قائن است. این روضه اکنون متعلق به میرزا محمدعلی دانش متولد بمرود قائن در تاریخ ۱۱/۴/۱۳۲۵ است. تاریخچه زندگی اجدادشان به وزارت در دربار صفوی و سپس نادرشاه بازمیگردد. حتی نقل است کسی که تاج نادر را بر سرش گذاشت جد پدریشان میرزا محمداکبر منشی است. او نویسنده یکی از منظومههای قدیمی عاشورایی در سال ۱۱۷۰ هجری با نام «مقامات حسینی» است که نسخ خطی آن در کتابخانه و مرکز اسناد مجلس به شماره ۹۰۹۴۶ موجود است. سند روضهشان را از زمان منشی بمرودی دارند تا ادعای ۲۵۰ ساله بودن روضهشان مستند باشد.
این روضه با همین سیاق از زمان جناب منشی به آنها رسیده است. آنها از اشعار اجدادمان در روضهها میخوانند. افزون بر اشعار جناب منشی از دیگر شاعران ذکرهای متفاوت با آهنگهای متفاوت را هم میخوانند. طبق رسم روضه دو عده میشوند؛ یک گروه یک شعر را میخوانند و پیخوانی را گروه دوم میخوانند. گروه اول قسمت دیگری از شعر را میخوانند و این روال تا پایان آن قصیده ادامه پیدا میکند. در هر روضه حدود ۳۰ دقیقه این ذکرخوانی ادامه پیدا میکند.
در گوشه و کنار این شهر هستند عزاخانههای جدید و قدیمی که برخی هنوز پس از حدود یک قرن، میزبان مجالس ذکر مصیبت اباعبدالله(ع) میشوند. یکی از این بزرگترین خاندانها، خاندان سادات رضوی است که سالها نائب التولیت آستان قدس بودند. عزاداری سادات رضوی به دوران قاجار بازمیگردد. سابقه روضه متعلق به خاندان آیتالله سیستانی نیز مظفرالدین شاهی است و بیشتر از یک قرن را گذرانده است. روضه شیخ محمدتقی بجنوردی(معروف به تکیه شیخ) هم از روضههای قدیمی است. منزل ایشان پیشتر در خیابان شیرازی یک بود و سال ۷۶ تخریب شد و در حال حاضر در میدان شهدا، کوچه سجادی است که روضه آن هم از روضههای پر سابقه شهر است.روضه آقای شاهحیدری در منطقه گنبد سبز، روضه آقای واعظ عیدگاهی و روضه منزل آیتالله مجتهدی واقع در کوچه شوکت الدوله از دیگر روضههای قدیمی و نامآشنای مشهد است که در کنار آنها روضههای قدیمی و جدید کمتر به گوش خورده نیز برگزار میشود که همه به یک نیت است آن هم زنده نگه داشتن نام حسین(ع).
خبرنگار: لیلا لاریچه
نظر شما