نهضت عاشورا دربردارنده مشخصهها و ابعاد مختلف شئون بشری است، بهگونه ای که سالهای سال است فکر بشر را به خود جلب کرده و انسان امروز، هر روز از آن واقعه، ابعاد جدیدتری را مییابد و تشنه تر از همیشه به بررسی ابعاد و آموزه های آن میپردازد.
شخصیت وجودی حضرت سیدالشهدا(ع) و قیام الهی او، مشتمل بر جلوه های متنوعی از هدایت انسانهاست و همین امر سبب جلب افکار اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان به این حقیقت بوده و هر کسی از زاویه ای به بررسی و تحقیق درباره شخصیت، سیره و سنت او نشسته و در این میان به نتایج مفیدی هم دست یافته است. از جمله مسائل مورد بحث در زمینه عبرت گیری از حماسه عاشورا، بررسی موقعیت عوام و خواص در این حادثه است؛ مسئله ای که رهبر معظم انقلاب بارها به آن اشاره کرده و تذکر داده اند.در گفتوگو با حجتالاسلام دکتر حسن رضایی مهر، پژوهشگر و محقق سیره اهل بیت(ع) موقعیت عوام و خواص و نقش جعل حدیث در به شهادت رسیدن آقا سیدالشهدا(ع) را مورد واکاوی قرار دادیم.
احادیث جعلی، عوام را برای کشتن امام حسین(ع) به کربلا کشاند
دکتر رضایی مهر در ابتدای گفتوگو با اشاره به اینکه حادثه عاشورا دربردارنده دو گونه از خواص بود، تشریح میکند: خواص مثبت و حق که در لشکرگاه امام(ع) طریق سعادت را پیمودند و خواص منفی و باطلی که در مقابل امام(ع) صف کشیدند و هر یک گروه زیادی از عوام را پشت سر داشتند و متأسفانه، شمار خواص منفی و منحرفی که در زمینه سازی و پیدایش حادثه عاشورا و راهاندازی عوام علیه امام(ع) تأثیر بسزا داشته اند، کم نبودند. حضور قبایل مختلف کوفه در لشکرکشی علیه امام حسین(ع) گواه این مطلب است.
او ادامه میدهد: نقش جاعلان حدیث و ارزیابی و مواجهه آنها با حرکت امام حسین(ع) بسیار مهم است. برای ارزیابی مواجهه آنها با حرکت امام حسین(ع) و آسیبشناسی عملکرد و عبرت از آنان میتوان به حدیثسازان اشاره کرد. جریان جعل حدیث در مواجهه با حرکت سیدالشهدا(ع) بسیار فعال بود و در مسیر تخریب نهضت عاشورا و حرکت مقدس امام(ع) و در نتیجه، شهادت آن حضرت و فرزندان و یاران او نقش فراوان داشت.
این استاد حوزه و دانشگاه یادآور میشود: واقعه عاشورا معلول عوامل مختلفی بود؛ یکی از آنها وجود متنفذان و خواصی است که کارشان جعل حدیث بوده و سبب شدند با احادیث جعلی، عوام را برای کشتن امام(ع) به کربلا بکشانند. این گروه از خواص، به نفع دستگاه حکومتی اموی جعل حدیث میکردند و از طرفی نه تنها قیام امام حسین(ع) را غیرمشروع جلوه میدادند و آن را خروج بر خلیفه مسلمین قلمداد میکردند، بلکه عوام را نیز بهدنبال خود کشیده و آنها را تحریک به جنگ علیه امام(ع) میکردند. فضای بیمار سیاسی کوفه نیز چنین نغمههای شومی را پذیرا میشد و به همین علت بود که از عوام تا خواص، از رعیت تا اشراف و سران قبایل از مقاتله با فرزند رسول خدا(ص) مضایقه نکردند.
خواص جبهه باطل، عاملان جعل حدیث
این پژوهشگر دینی در توضیحی مختصر در مورد جعل حدیث میگوید: جعل حدیث به معنای حدیث ساختن است و در منابع مربوط با وضعالحدیث از آن یاد میشود، چنانکه حدیث جعلی را «حدیث موضوع» مینامند. بر این اساس، جعل حدیث یعنی ساختن حدیث و نسبت دادن آن به پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع). البته جعل حدیث گاهی در شکل ساختن یک حدیث بهطور کامل و گاهی با کم و زیاد کردن کلمات حدیث غیرمجعول است، یعنی برخی کلمات و یا حروف و یا حرکات حدیث معصوم، برای رسیدن به اهداف مدنظر تغییر داده میشود بهگونهای که معنا منقلب شده و به معنای مورد نظر جاعل حدیث، تغییر پیدا کند. جعل حدیث به زمان حیات پیغمبر(ص) برمیگردد و در عهد معاویه شیوع پیدا کرد و بیشتر آنها مربوط به تخریب مقام منیع امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) بود. معمولاً جعل حدیث با اهدافی از قبیل محو کردن فضائل امام علی(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) و توطئه در مسیر محو فیزیکی و شخصیتی آن وجودات مقدسه و نیز مشروعیتسازی برای حکومت حکام و خلفا صورت میگرفته است. ابوهریره، کعبالاخبار، اُبَی بن کَعب و اِبن اَبیالعَوجاء ازجمله راویان احادیث جعلی بودهاند.
حجتالاسلام رضاییمهر تأکید میکند: جریان جعل حدیث در شکلگیری واقعه عاشورا و به شهادت رسیدن حضرت سیدالشهدا(ع) نقش اساسی داشت و بدیهی است راهبری چنین جریانی فقط از ناحیه خواص جبهه باطل انجام شده است و البته عوام هم به عنوان گروههای پیرو، از آنها پیروی کرده و متأثر از محتوای این احادیث و تحریک خواص و سران خویش، در کربلا برای جنگ با فرزند رسول خدا(ع) حاضر شدند.
او به محتوای احادیث موضوعه در خصوص سیدالشهدا(ع) و واقعه عاشورا نیز اشاره و بیان میکند: در این احادیث ضمن توجیه و تجویز قتل امام(ع)، قاتلان را معذور و عاملان به وظیفه قلمداد میکرد. حمد بن عبدالرحمان میگوید: نزد بشیر بن عمرو انصاری رفتم در حالیکه یزید خلیفه شده بود. او چنین اظهار کرد: «مخالفان یزید میگویند یزید بهترین فرد برای مدیریت جامعه نیست و من هم این را قبول دارم، اما اگر رهبری یزید پذیرفته شود بهتر از آن است که اختلاف پدیدار شود زیرا از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود: «لا یأتیک فی الجماعة اِلاّخَیْر، یعنی از ناحیه جماعت، چیزی غیر از خیر نصیب شما نمیشود». بر اساس این حدیثی که بشیر بن عمرو انصاری ساخته، در صورتی که جامعه یزید را قبول کرد، مخالفان او نباید حرفی بزنند زیرا پیامبر(ص) اصالت را به جامعه داده است. یزید هر چند شخصی بدکاره و نالایق بوده ولی تا زمانی که نماز میخواند و جماعت و جمعه اقامه میکند، دیگر نباید علیه او قیام کرد... و هر کس برخلاف این جریان حرکت کند، باید او را کشت». چنانکه روشن است با این حدیث جعلی، امام حسین(ع) مقابل جدش قرار داده شده و ریختن خونش نیز مباح دانسته شده است.
بیتفاوتی به دین و ظلمپذیری، دستاورد جعل حدیث
این استاد حوزه و دانشگاه به حدیثی دیگر از پیغمبر(ص) اشاره کرده و میگوید: حضرت(ص) فرمود امت بر گمراهی اجتماع نمیکند. نتیجه چنین حدیثی آن است که اگر جامعه بر هر امیری اگر چه فاسق و ستمگر باشد، اجتماع کند، او خلیفه رسول خدا و اولوالامر است، چون اجتماع امت به ضلالت منتهی نمیشود. اما این حدیث بر فرض قبول صحت سند آن، در خصوص دلالتش باید گفت قطعاً مراد از حاکمی که امت بر او اجتماع کنند، فردی مانند یزید و حاکمانی که در مستی نماز صبح میخواندند و میگفتند امروز نشاط ما زیاد است اگر مایلید بیشتر بخوانیم و یا از جریان جعل حدیث برای ریختن خون اهلبیت(ع) و تحریف واقعیت برای تثبیت جایگاه خود، استقبال و حمایت میکردند، نیست بلکه منظور حاکمانی است که مشروعیت الهی داشته باشند. با استناد به چنین احادیث موضوعهای بود که عمربن حجاج، فرمانده سپاه عبیدالله بن زیاد در جریان جنگ عاشورا فریاد زد: بکشید کسانی را که از دین خارج و از جماعت جدا شدهاند.
او به محتوای برخی دیگر از احادیث موضوعه نیز اشاره کرده و یادآور میشود: محتوای برخی از احادیث، القای روحیه بیتفاوتی به دین و آموزههای دینی و تبدیل ظلمپذیری به عنوان یک فرهنگ دینی و مقاومت در برابر شریعت نبوی به اسم پیغمبر(ص) بود. نمونهای از این احادیث چنین است: «سلمه بن یزید جعفی از رسول خدا(ص) سؤال میکند اگر حاکمان قدرت را بهدست گرفتند در حالی که حق خودشان را از ما میگیرند و حق ما را از ما بازمیدارند، چه کنیم؟ آن حضرت از او رو برگردانده و پس از اینکه دوباره پرسش را تکرار میکند، آن حضرت بهصراحت پاسخ دادند: شما بشنوید و فرمان برید، آنان گناه خود را حمل میکنند و شما گناه خود را». بر اساس مفاد این حدیث اگر امت با حاکم ظالمی روبهرو شد، وظیفهاش فقط سکوت و پیروی است و هیچگونه حق اعتراضی علیه آن حاکم ظالم نخواهد داشت. از این رو در زمان یزید لعنهالله علیه برخی گفتند اگر چه فاسق است اما ما حق اعتراض و قیام علیه او نداریم و اگر کسی چنین کند به استناد حدیث پیغمبر(ص) خونش مباح است. در حالی که چنین مفادی با روح اسلام و آموزههای اسلامی که مسلمین را به مبارزه با ظلم تکلیف میکند در تضاد است.
جعل حدیث و احادیث مجعول عامل اصلی شهادت سیدالشهدا(ع)
این پژوهشگر تاریخ تشیع اظهار میکند: محتوای برخی احادیث جعلی، تحریم مخالفت با امیران فاسق است. «عوف بن مالک اشجعی میگوید از پیغمبر(ص) شنیدم که فرمود: بهترین پیشوایان شما کسانیاند که شما آنها را دوست دارید و آنها ما را. شما به آنها درود میفرستید و آنها به شما و بدترین پیشوایان کسانیاند که شما آنها را دشمن دارید و آنها شما را. شما لعن میکنید آنها را و آنها شما را. راوی پرسید: آیا از اینان فاصله بگیریم و طردشان کنیم؟ آن حضرت فرمودند: نه، تا زمانی که میآیند و نماز میخوانند، طردشان نکنید. بعد فرمود: هر کس، حاکمی بر او حکومت کند و ببیند او معصیت پروردگار میکند باید قلباً ناخشنود باشد ولی نباید از اطاعتش سرپیچی کند». بدیهی است تبلیغ چنین احادیثی که مخالفت با حاکم ظالم را حرام میشمارد از عوامل مهم زمینهساز حادثه عاشورا بود. وجوب کشتن امام حسین(ع)، محتوای برخی دیگر از احادیث ساختگی بود. جعل چنین احادیثی موجب شد افرادی از خواص منفی بهصراحت بگویند «قتل الحسین بسیف جده» و این است معنای تحریف و انحراف.
حجتالاسلام دکتر رضایی مهر تصریح میکند: خواص جبهه باطل در استفاده از این احادیث ساختگی برای کشتن امام حسین(ع) و نیز توجیه کشتن او، بهگونهای عمل کردند که عوام را هم در مقابل آن حضرت قرار دادند و حتی مهلتی برای تأمل در اینکه چگونه ممکن است امام حسین(ع) مخالف شرع جدش عمل کند، ندادند. جعل حدیث و نیز استفاده از احادیث مجعول، از عوامل اساسی در به شهادت رساندن سید جوانان بهشت و اولاد و اصحاب او بود. این کار بهگونهای تأثیرگذار بود که آن حضرت را خارج از دین و در نقطه مقابل جدش قرار میداد. امید آنکه خواص جوامع اسلامی با بیداری و بصیرت لازم، از عملکرد خواصی که در جریان عاشورا عاقبت بهخیر نشدند عبرت گرفته و در دفاع از امام زمانشان کوتاهی نکنند والا غیر از گناه خویش، مسئولیت پیروانشان هم بر دوش آنها خواهد بود.
نظر شما