یکی از مهمترین مسائلی که در اسلام به آن تأکید و وسیله شستشو از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی معرفی شده، نماز و نقش آن در بهداشت روان و سلامت معنوی است، سلامتی که در پرتو دین تأمین میشود. نماز یکی از عبادات و فرامینی است که خدای بزرگ آن را واجب کرده است. تشبیه نماز در سخن پیامبر گرامی اسلام(ص) به چشمه آب گرم ناظر به همین است؛ چشمهای که روزی پنج نوبت خود را در آن شستوشو دهد. اگر به درستی انجام شود آیا چیزی از آلودگی بر روح باقی میماند؟
گفتوگوی ما با حجتالاسلام دکتر ابوالفضل ساجدی، عضو شورای علمی قطب علمی فلسفه دین اسلامی و عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره)؛ در موضوع رابطه نماز و سلامت معنوی است.
معنویت اسلام خدا محور است
دکتر ساجدی با بیان اینکه سلامت چهار سطح جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی را شامل میشود، میگوید: از بین اینها، سلامت معنوی حتی از نظر غربیها هم ارزش بالاتری دارد. سلامت کامل، باید سلامت معنوی را هم در بر گیرد و در صورت نبود آن، فرد بیمار تلقی میشود. سلامت معنوی در اواخر قرن بیستم به بسته جامع سلامت انسان اضافه شد در صورتی که اسلام از ۱۴۰۰ سال قبل سلامت معنوی را مطرح کرده است. معنویت مد نظر اسلام خدا محور و وحی مدار است که با کمک آن به مدارج عالیه ترقی داده میشویم ولی معنویت غربی نگاه حداقلی به این سطح از وجود انسان و سلامت است.
او توضیح میدهد: سلامت معنوی در غرب تقریباً در کنار سطوح دیگر سلامت و در عرض آنها مورد توجه است و جنبه طولی آن مورد توجه لازم قرار نگرفته است اما در اسلام سلامت معنوی در طول سایر عرصههای سلامت مطرح است. در عمل نیز اگر به درستی حاصل شود تأثیر بسیاری بر سایر سطوح سلامت و ارتقای ابعاد اجتماعی و روانی دارد.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به شاخصههای سلامت روان نیز اشاره کرده و بیان میکند: خداوند انسان را با گرایشهای متفاوت مادی، حیوانی، انسانی، عواطف، الهی و... خلق کرده است. این گرایشهای متفاوت در برخی موارد در تعارض قرار میگیرند. اقتضای سلامت معنوی این است که در مسابقه بین این نیازها، نیاز معنوی که نیازهای سطح بالاتر وجودی است را مقدم کند. اگر این کار را انجام داد، آثارش در زندگی او متجلی میشود. همچنان که یک فرد برای رشد در علم و رسیدن به بلوغ علمی، باید از خواب و استراحت خود بگذرد، برای بلوغ معنوی هم به مدیریت و برنامه ویژهای نیاز دارد تا با اتکا به آن ابعاد، بتواند ظرفیت وجود خود را شکوفا کند.
نماز ابزاری برای رسیدن به سلامت معنوی و روانی
حجتالاسلام ساجدی توضیح میدهد: نیازهای غریزی و باطنی در مواردی با هم تعارض پیدا میکنند. خدای کریم در قرآن به صراحت فرموده است که چرا شما طیبات را بر خود حرام میکنید؟ در روایتی از پیغمبر اکرم(ص) نیز داریم که حضرت فرمود من هم مثل شما از لذات دنیا استفاده میکنم ولی «جعِلَتْ قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلاه» در میان انواع لذات، نور چشم من نماز است. به دلیل وجود تعارض میانامیال، برای رسیدن به درجات والای معنوی باید خداوند که اصلیترین عامل تعالی بخش انسان است در زندگی تبدیل به اهم امور شود در این صورت فرد در مسیر سلامت معنوی حرکت میکند. به همین دلیل پیامبر اکرم(ص) در دعاهایش فرموده است که «ولاَ تَجْعَلِ الدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّنَا وَلاَ مَبْلَغَ عِلْمِنَا» یعنی خدایا دنیا را بزرگترین هم و غم و نهایت دانش و شناخت ما قرار مده.
این استاد حوزه و دانشگاه تشریح میکند: این موارد بیان میکند که دنیا مهم است اما مهمترین نیست و مهمترین امر زندگی انسان در مسیر سلامت معنوی، خداوند است. مدار انسان در فعالیتهای ناظر به بینش، گرایش و کنش و شخصیت باید خداوند باشد و او اهم امور شود. در بُعد گرایشی و قلبی نیز خداوند باید احب یعنی محبوبترین امر باشد. در این حالت انسان در مسیر سلامت معنوی حرکت میکند. اگر خدا اهم نشد و فقط مهم بود، قربانی خواهد شد. باید نظام اهم و مهم زندگی خود را بر اساس خواست خداوند مدیریت کنیم.
او یادآور میشود: خداوند فرموده است که از امکانات دنیا برای پرواز معنوی استفاده کنید یا در جایی دیگر بیان کرده است که در دنیا خود را زندان نکنید بلکه از این امکانات در راه خدا و در مسیر تعالی فرد و جامعه استفاده کنید. اگر طبق خواست خداوند حرکت شود، به تدریج معنویت نیز شکوفا شده و آثار آن در معرفت و قلب انسان ظاهر میشود. نماز یکی از مهمترین ابزارها برای رسیدن به سلامت معنوی و روانی است.
خداوند در رأس امور است
عضو شورای علمی قطب علمی فلسفه دین اسلامی با اشاره به روایتی که بیان میکند خیر دنیا و آخرت در نماز است، میگوید: نماز ظرفیتهای والا و متعالی دارد که خیر دنیا و آخرت در او نهفته شده که هم میتواند دنیا را متحول کرده و بسازد و هم آخرت را. مواردی که به آن اشاره میکنیم تنها بخش اندکی از آثار دنیوی آن است و درک آثار اخروی آن برای ما قابل درک نیست. ابعاد نماز بسیار پیچیده است. خداوند از ما خواسته است که هر روز منظم به آن پایبند بوده و بهره لازم را بگیریم در این صورت به یقین، خیر دنیا و آخرت را با چشم خود در این دنیا دریافت خواهیم کرد. نماز با الله اکبر شروع میشود یعنیایمان به اینکه خداوند عظیمترین است. خداوند در قله اهمیت است و بالاتر از او وجود ندارد. تکرار این عبارت سبب توجه عمیق به واقعیتی است که انسان ان را نمیبیند. آیا در زندگی مهمتر از خدا وجود دارد؟ خدا در کجای زندگی ما قرار دارد؟ وقتی میخوانیم سبحان ربی الأعلی و بحمده یا سبحان ربی العظیم و بحمده یعنی خداوند اعلی و برتر است و اهم امور زندگی من، خداست. سایر اجزای نماز هم اینگونه است و یادآور میشود که باید توجه داشته باشیم رأس تمام امور خداست.
حجتالاسلام ساجدی در پایان تاکید میکند: مشکل ما این نیست که خداوند مهم است چرا که همه ما مسلمانان خدا را قبول داریم. مشکل ما در اهم نشمردن آن است. یکی از علائم اهم شدن خدا، خواندن نماز اول وقت است. اعتنا به حقوق مردم، تلاش برای توسعه جامعه، کمک به فقرا و نیازمندان، امدادگر بودن و... همه با نیت رضای خداوند به مفهوم اهم بودن خداوند است. انسان در پرتو نماز و راز و نیاز با خالق خود، از هر ناراحتی جدا شده و دیگر خود را بیپناه نمیداند چرا که در نماز یادآوری میکند که بالاترین قدرتها، ناظر زندگی اوست در این صورت امنیت فردی به بالاترین درجه تأمین و آرامش روحی و روانی که مهمترین عامل در کسب موفقیتهای مادی و معنوی است به دست میآید.
نظر شما