پیامبر(ص) اهل صبر و بردباری بودند، در مشکلات و سختی هایی که در جامعه پیش می آمد، در صحنه های سیاسی و اجتماعی هیچ گاه عصبانی نمی شدند، داد و فریاد نمی کردند، بی حوصلگی از خود نشان نمی دادند، پیامبر صبور بود و به مردم هم تأکید می کردند که باید صبر داشته باشید.

پیامبر(ص) جامع اخلاق عظیم و حسنه بود/ جوامع اسلامی سخت محتاج عمل به سیره و اخلاق پیامبرند

توضیحات حجت‌الاسلام عباس جعفری فراهانی، پژوهشگر تاریخ اسلام را در مورد سیره رفتاری و اخلاقی پیامبر گرامی اسلام(ص)؛ در ادامه می‌خوانید:

*«اخلاق» از جمله ویژگی های سیره پیامبر اکرم بود، اخلاق محمدی (ص) چه شاخص های مهم و بارزی داشت؟

یکی از ویژگی های سیره پیامبر اکرم و اخلاق محمدی(ص) ارتباط با غیب است. چنانکه خداوند در سوره بقره می فرماید: «الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ» همه مسلمانان و پیروان پیامبر(ص) باید ایمان به غیب داشته باشند. این شاخصه اخلاقی، پیامبران را از سایر انسان ها همچون سیاستمداران و دیگر شخصیت هایی که با عالم غیب ارتباطی ندارند، ممتاز می کند. سیاستمداران و افراد عادی با جهان انسانی و انسان ها ارتباط دارند و جزو متکبرین و دنیاپرستان و ستمکاران هستند، اما کسانی که پیرو پیامبران هستند از جمله پیامبر اسلام(ص)، چون ارتباط با غیب و آسمان دارند، صفات خاص خود را دارند و ارتباط با غیب باعث می شود که آنان در شیوه های رفتاری خود با سایر انسان ها متفاوت باشند.

پیامبر اکرم(ص) از جمله شخصیت هایی بود که به دلیل ارتباط با غیب، مردمی بود، با انسان های دیگر بسیار ساده برخورد می کرد، اخلاق نرمی با مردم داشت، متکبر نبود. به دیگران احترام می گذاشت و خود را از انسان های دیگر بالاتر نمی دانست مگر در عنوان پیامبری که وحی از جمله ویژگی های خاص حضرت بود.

از دیگر ویژگی های پیامبر(ص) این بود که با انسان ها با صمیمیت و صداقت برخورد می کرد و اهل تکبر و خودنمایی و ریا نبود.

ویژگی دیگر پیامبر (ص) اینکه به معاد اعتقاد داشت. یعنی حاصل رفتار و کردار خود را مربوط به این دنیا نمی دانست بلکه یک جهان آخرتی هست که خداوند در آنجا به حساب و کتاب انسان ها رسیدگی می کند و پیامبر مرتب به مردم هشدار می داد که فکر آخرت باشید، فکر جهان دیگر باشید، در آنجا به حساب اعمال و رفتار شما رسیدگی می شود، به دیگران ظلم و ستم و به حقوق دیگران تجاوز نکنید، اهل تکبر و ریا نباشید تا در جهان آخرت جزو بندگان شایسته باشید و رفتار شما موجب اجر و ثوابتان شود نه اینکه جزو ستمکاران و ظالمین باشید که در جهان آخرت گرفتار آتش و خشم و غضب الهی می شوید.

* پیامبر اکرم (ص) در عرصه های سیاسی و اجتماعی و همچنین در برخورد با مردم، بر به کارگیری چه اخلاق و رفتاری تأکید داشتند؟

ما نباید پیامبر را منحصر در یک جنبه خاص ببینیم، پیامبر بزرگوار ما، ویژگی های بسیار وسیع و گسترده ای داشتند چون خاتم پیامبران بودند، پیامبران در عرصه های مختلف زندگی بشریت به خصوص در عرصه های سیاسی و اجتماعی دارای اخلاق و رفتارهای بسیار مهمی بودند. یکی از اخلاق های پیامبر در عرصه های سیاسی اجتماعی ملاک قراردادن تقواست. یعنی به مردم متذکر می شدند که در اجتماع و سیاست باید خدا ترس باشند، در عرصه های سیاسی و اجتماعی که وارد می شوید باید خدا را در نظر بگیرید، از خداوند بترسید، به خدا که ایمان دارید رفتارهایتان براساس ایمان به خدا باشد، آزاد و رها نباشید که در صحنه اجتماعی و سیاسی هر کاری خواستید انجام دهید، باید تقوای الهی را در نظر داشته باشید. همچنان که قرآن می فرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ. سوره حجرات: 13»؛ شما انسان ها در غیر از زندگی فردی و شخصی و خانوادگی خود، در صحنه اجتماعی سیاسی باید خدا ترس باشید، مبادا به هر اقدامی دست بزنید که موجب ظلم و ستم به دیگران باشد. باید خدا را در نظر داشته باشید و از خدا بترسید که اگر خدا ترس باشید ظلم و تعدی به انسان های دیگر نمی کنید.

از دیگر ویژگی های اخلاق پیامبر (ص) صداقت است. پیامبر در همه صحنه ها به مسئولان، مدیران و مأموران خود تأکید می کردند که با مردم با صداقت رفتار کنید. پیامبر اکرم (ص) صادق و از راستگو ترین افراد بود، از ویژگی های پیامبر از ابتدای کودکی تا زمانی که به مقام پیامبری رسیدند، صداقت بود، اگر در صحنه های اجتماعی و سیاسی، مسئولان و مدیران و کارگزاران دارای صداقت نباشند یعنی اهل دروغ و افترا باشند، جامعه به سرانجام نیکی نمی رسد، زمانی جامعه به وضع مطلوب خود می رسد که صداقت را در مسئولان و مدیران خود ببیند البته متقابلاً مردم هم باید با مسئولان صادق باشند.

نکته دیگر که به عنوان شاخص های صحنه های سیاسی و اجتماعی می توان تأکید کرد، «صبوری و بردباری» است. پیامبر(ص) اهل صبر و بردباری بودند، در مشکلات و سختی هایی که در جامعه پیش می آمد، در صحنه های سیاسی و اجتماعی هیچ گاه عصبانی نمی شدند ، داد و فریاد نمی کردند، بی حوصلگی از خود نشان نمی دادند، پیامبر صبور بود و به مردم هم تأکید می کردند که باید صبر داشته باشید. همه چیز که قرار نیست در زندگی این دنیا مشخص شود، بسیاری از ظلم و ها و ستم ها و بد رفتاری ها و جنگ ها و ستم هایی که به مردم روا می شود، در آخرت به حساب آنها رسیدگی می شود و شما مردم موظف هستید که صبور و بردبار باشید و خودتان را حفظ کنید، البته پیامبر اینطور نبود که به مردم بگویند صبور و بردبار باشید تا دیگران به شما ظلم کنند بلکه پیامبر تأکید می کردند که انسان ها نباید به دیگران ظلم کنند و هرگاه ظلمی متوجه آنها شد در مقابل آن ظلم و ستم بایستند و مقاومت کنند و در کنار آن هم صبور باشند.

مساله دیگر اینکه در صحنه های سیاسی اجتماعی باید انسان هایی بیایند و مسئولیت بگیرند و مدیرانی انتخاب شوند که قوی، کاردان، شایسته، عالم و دانشمند به زندگی مردم باشند. اگر افراد نالایق و ناشایستی تمام امور مردم را به دست بگیرند قطعاً آن جامعه به سرانجام خوبی نمی رسد.

پیامبر هنگام خاک سپاری یک جنازه ای حضور پیدا کردند و دیدند که آن قبری که برای آن میت درست کردند خیلی محکم نیست، پیامبر خودشان مشغول کار شدند و تأکید کردند که قبر انسان باید محکم باشد و فرمودند: «إذا عَمِلَ أحَدُکُم عَمَلاً أن یُتقِنَهُ» هرگاه یکی از شما یک کاری را می خواهد انجام دهد، کار را متقن و محکم و خوب انجام دهد مبادا بی توجهی کند و کارهای ضعیفی انجام شود.

آینده نگری ویژگی اخلاقی دیگر پیامبر اکرم (ص) بود. ایشان به مردم نسبت به آینده هشدار می دادند و می فرمودند: این جهان قرار نیست تا چند روز دیگر تمام شود و ممکن است که هزاران سال و یا میلیون ها سال طول بکشد، شما انسان ها باید آینده نگر باشید، اعمال و کردار و رفتار شما در همه صحنه های زندگانی خود و در صحنه های سیاسی اجتماعی باید با نگاه به آینده باشد. در عین اینکه هشدار می دادند، امید می دادند که آینده خوبی در انتظار شماست، اگر به شرایط ایمان و تقوا عمل کنید و به خدا اعتقاد داشته باشید.

هنگامی که در جنگ خندق مسلمانان با سختی ها و دشواری هایی مواجه شدند و با کلنگ به سنگ ها می کوبیدند تا حفر خندق کنند، پیامبر با دیدن این جرقه هایی که از برخورد کلنگ به سنگ های سخت بر می خاست مخصوصاً در تاریکی و دل شب، فرمودند: که من در آینده می بینم شما مسلمانان به کاخ کسرا در ایران دست پیدا می کنید وهمینطورهم بود، مسلمانان پس از پیامبر، امپراطوری بزرگ ساسانیان در ایران را منقرض کردند و به سطح وسیعی از جهان دست پیدا کردند.

* احیا و بازگشت به اخلاق محمدی تا چه میزان نیاز امروز جامعه ماست و در چه عرصه هایی این بازگشت و احیا ضرورت بیشتری دارد؟

همه جوامع، از گذشته تا آینده به این اخلاق پیامبر نیازمند بوده و هستند، چون پیامبر را یک شخصیت بزرگی می دانیم که خاتم پیامبران بودند و ویژگی های بسیار بالایی از جمله علم و دانش، عقل، دلسوزی به مردم و ویژگی های مختلف دیگر در وجود ایشان نهاده شده است .

در جامعه امروز، متأسفانه به برخی از رفتارهای پیامبر جامه عمل پوشانده نمی‌شود. از جمله ویژگی هایی که نیاز داریم در جامعه بدان عمل کنیم صداقت و درستکاری است که هم در وجود پیامبر(ص) بود و هم مردم را بدان توصیه می کردند.

با حفظ احترام به مردم و مسئولان صادق و درستکار، امروز متأسفانه برخی از مردم و مسئولان صداقت لازم را ندارند و در برخورد با دیگران دروغ می‌گویند. اخباری را می شنویم و می بینیم که برخی از مدیران دست به بیت المال می برند یا سوء استفاده می کنند و این نشانه عدم صداقت و عدم راستگویی آنان است. اخلاقی پیامبرگونه است که مسئولان آن با صداقت باشند، اهل درستکاری باشند، اهل سوء استفاده نباشند.

مطلب دیگر که نیاز اخلاق پیامبرگونه در جامعه است، اینکه مردم در رفتارشان سبک زندگی پیامبرگونه داشته باشند، مردم اهل صفا و صمیمیت و دوستی با هم باشند، به درد و رنج و مشکلات یکدیگر برسند که در بسیاری از مواقع اینگونه نیست. البته نمی‌خواهیم نا دیده بگیریم و قدرنشناسی کنیم.مردم در بسیاری از مشکلات و سختی هایی که پیش می آید مانند سیل و زلزله یا طوفان و مشکلات دیگری که سختی هایی بر مردم وارد می شود، همین بیماری کرونا که مردم چند سال گرفتار آن بودند، بسیاری از امکانات و دارایی های خود را گذاشتند یا وقت و زمان خود را برای رسیدگی به مشکلات دیگران صرف کردند اما بیش از این نیاز داریم که مردم اخلاق همراهی و همکاری و کمک به دیگران مخصوصاً انسان های ضعیف، ایتام، درماندگان و سیل زدگان را داشته باشند و آنها را در امور و سختی های زندگی خود یاری کنند که این دو مورد به نظرم مهم ترین نیاز جامعه کنونی از اخلاق پیامبر است.

* برای احیای اخلاق محمدی در جامعه امروز چه راهکاری را پیشنهاد می کید و باید از کجا شروع کرد؟

یکی از راه ها این است که مردم آثار و کتاب های فراوانی که در سیره و اخلاق پیامبر از جمله قرآن کریم را مطالعه کنند. قرآن یکی ازمهم ترین کتب و اسناد ماست برای اینکه اخلاق پیامبر را بشناسیم. چنانچه امام علی(ع) در اوصاف پیامبر(ص) می فرمایند: «کان خلقه القرآن»؛ اخلاق پیامبر، همان اخلاق قرآن بود. وقتی در قرآن نگاه می کنیم، می بینیم که صحبت از ایمان به خدا، ایمان به معاد، ایمان به انسان های دیگر، صلح و صفا، دوستی و صمیمیت، جهاد در راه خدا و مبارزه با سختی ها و مشکلات در آن شده، درباره رفتارهای خانوادگی، سبک زندگی و رفتارهای پدر و مادر، روابط فرزندان با پدر و مادر و اقوام، رعایت حقوق انسان های دیگر و اینکه به حقوق خود قانع باشند و به حقوق دیگران دست اندازی نکنند، توصیه هایی شده است. همچنین توصیه هایی در مسائل مربوط به زنان شده است مخصوصاً اینکه زنان مورد ظلم و ستم قرار نگیرند، جامعه ای که به زن احترام نگذارد، جامعه مرده و منحرفی است. پیامبر از ابتدای ظهور اسلام مرتب اهمیت و ارزش و مقام زنان را به مردم یادآوری می کردند و خداوند این چنین خواسته است. اگر مردم دچار ظلم و ستم به دختران می شدند، یا دختران را زنده به گور می کردند پیامبر بسیار این امر را مورد نفرت قرار می دادند و در برابر این کار غضبناک و خشمگین می شدند که چرا مراعات حقوق زنان را نمی کنید. زنان مانند مردان دارای احترام و لیاقت هایی هستند که می توانند علم یاد بگیرند و به دیگران درس بدهند و آموزگار باشند، اهل خدمت هستند . چرا مرد ها به زنان بی احترامی می کنند. جامعه زنان در بسیاری از امور زندگی از استعداد و توانایی هایی برخوردارند که مردان آنها را ندارند.

این از جمله مسایلی است که در قرآن مطرح شده و انواع و اقسام رفتارهای دیگری که درقرآن بدان توجه شده است. ما در بسیاری از آیات قرآن می بینیم که مؤمنات در برابر مؤمنین قرار می گیرد. مؤمنین و مؤمنات یعنی مردان و زنان مؤمن و اینطور نیست کسی حقوق آنها را نادیده بگیرد و با نگاه های ظالمانه و ستمکارانه ای نسبت به آنان داشته باشد . اینکه زنان را فقط برای کارهای تولد فرزندان یا فقط برای خدمت به مردان استفاده می کردند، فرهنگ غلطی است.

خداوند در قرآن به همگان دستور داده که مرد و زن تا پایان دنیا در انسانیت با یکدیگر شریک هستند، منتها صفات و ویژگی های متفاوتی دارند. خداوند برای مردان یک نوع صفاتی قرار داده و در یکسری کارها باید وارد شوند؛ مردان در کارهای سخت و در جنگ ها باید حضور پیدا کنند. زنان باید در خانه داری، شوهرداری، تربیت فرزند، نظافت و … به مردان کمک کنند تا جامعه سعادتمند شود . در خانواده هایی که فرزندان خوبی رشد می کنند به این دلیل است که زنان، خوب خانه داری و همسرداری و فرزنداری کردند و لذا انسان های شایسته ای تحویل جامعه شدند. در تاریخ نمونه های فراوانی در این زمینه می بینیم. همچنین در تاریخ اسلام وقتی حضرت خدیجه (س) با ثروتی که داشتند خود را در خدمت پیامبر قرار دادند و ثروت خود را در راه پیامبر می گذارد تا پیامبر به مردم کمک کند، این بسیار شرافت و مقام بزرگی است که به تدریج الگو می شود و فرزندانی مانند حضرت فاطمه (س) تربیت می شوند . حضرت فاطمه (س) که توسط حضرت خدیجه (س) تربیت می شود مادر ائمه معصومین (ع) است و ایشان هم انسان های بزرگی را تربیت می کنند.

مردم باید به این ویژگی ها و اخلاق توجه کنند . مبادا قرآن فقط لقلقه زبان باشد بلکه قرآن را بخوانند و عمل کنند. نه اینکه عبوری از مسائل بگذرند. اگر جامعه مسلمانان به قرآن مراجعه کنند مهم ترین کتاب هدایت برای زندگی آنهاست و مهم ترین الگو و سند مهم برای اخلاق پیامبر اسلام است.

برای احیای اخلاق محمدی در جامعه امروز، بازسازی روابط خانواده ضروری است. متأسفانه در حال حاضر خانواده ما مسلمان ها از بعضی رفتارهای ناشایست رنج می برند که اینها تحت تأثیر رفتارهای غربی یا رفتارهای مادی است مثلاً احترامی که باید فرزندان به والدین بگذارند یا نگاه و رفتار صمیمانه ای که پدر و مادر باید با فرزندان داشته باشند. یعنی متقابل است. اگر پدر و مادر با فرزندان شایسته رفتار کنند، فرزندان هم با والدین باید شایسته رفتار کنند که این بسیار در رشد و تربیت یک اخلاق خوب خانوادگی مسلمان تأثیرگذار است.

در محیط جامعه هم متأسفانه در ادارات، مدرسه و بازار مشاهده می کنیم که بسیاری از رفتارهای مردم، مناسب و موافق دستورات دینی نیست. در رفت و آمد در جامعه و در کوچه و بازار و خیابان حق و حقوق یکدیگر را رعایت نمی کنند، مثلاً امروز مراعات حجاب برای زنان یک امر مقدسی است، خانمی که با حجاب باشد متشخص است و باید مورد احترام باشد چرا در قطار و اتوبوس و… قدر حجاب دانسته نمی شود؟ حجاب عفت زن و عفت مقدس است، چرا برخی با این مساله مبارزه می کنند و بی توجه هستند؟

رفتار با ملت ها و جوامع دیگر حتی غیرمسلمان هم حائز اهمیت است، ما انسان هایی هستیم که باید با یکدیگر ارتباط داشته باشیم. اینطور نیست که مسلمانان دَرب جامعه خود را ببندند و با ملت های دیگر رابطه نداشته باشند، باید ارتباط باشد و در ارتباط ها باید شخصیت انسان های دیگر هم مورد توجه قرار گیرد. همچنان که علی علیه السلام در نامه به مالک اشتر فرمودند: که شما را به مصر می فرستم و با مردمانی رو به رو می شوید که «إمّا أخٌ لَکَ فی الدِّینِ، أو نَظیرٌ لَکَ فی الخَلقِ» مردم سرزمین مصر که با آنها مواجه می شوید، یا برادر دینی شما و مؤمن و مسلمان هستند و باید با آنان رفتار برادرانه داشته باشید یا مانند تو در آفرینش هستند. آنها مخلوق خدا هستند و باید با آنها رفتار درست و انسانی داشته باشید.

تکیه بر مسایل معنوی و عقلانی در جامعه بسیار مورد نیاز است. یکی از راهکارهای مهم رشد جامعه، عقلانیت جامعه است، اگر مردم یک جامعه ای با عقل خود تصمیم گیری و رفتار کردند این باعث رشد آنها می شود. مبادا تنها به مسایل مادی توجه کنند، دختران و پسران در ازدواج ها و رفتارهای خود باید به مسایل معنوی توجه کنند، مبادا فقط پول و ثروت و مقام و شغل و ماشین و … ملاک باشد. دختران و پسران باید مسایل معنوی را مورد توجه قرار دهند و به ایمان و عقل یک جوان توجه بیشتری داشته باشند. تنها ثروت و مال و امکانات دنیوی ملاک نباشد.

در نتیجه مهمترین راهکار همان بازگشت مسلمانان به الگوهای رفتاری پیامبر اکرم (ص) وامامان معصوم (ع) که در قرآن به عنوان اسوه و الگو معرفی شده اند. خداوند در قرآن می فرمایند: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا. سوره احزاب:21».

منبع: شفقنا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.