به گزارش قدس آنلاین؛ اولین بار وقتی ۶ یا هفت سال داشت تصویرش توسط دوربین تلهای در دنا ثبت شد. ۶ سال بعد وقتی در پارک ملی دنا با چهارپاره کشته شد، یک پلنگ نر ۱۲ ساله بود. کارشناسان محیط زیست میگویند: حداقل دو سال دیگر میتوانست در طبیعت زندگی کند.
لاشه پوزه زخمی (پوزه شلو)، در میان انبوهی از زباله و نخالهها زیر پل یک جاده روستایی در شهرستان دنا پیدا شد، پلنگ شناخته شدهای که از اصابت گلوله یک ناشناس و خونریزی داخلی جان داد. امسال این سومین بار است که پلنگی در کهگیلویه و بویراحمد میمیرد.
کارشناسان گمانهزنی کردند که پلنگ پابهسن گذاشته، قطعاً توانایی مقابله با همنوعان جوان خود را نداشته و به علت نبود طعمه در بالادست و ارتفاعات، به سمت پایین و نزدیک به مناطق مسکونی آمده است؛ با اینکه حیوانات نزدیک شدن به انسان را خطر میدانند اما گاهی راهی برای آنها نمانده است.
تا مرداد امسال، در منطقه دنا فقط ۱۹ قلاده پلنگ شناسنامه دار وجود داشت، حالا یکی دیگر هم کم شده است.
پلنگ دنا با شلیک گلوله شکار شد
*شکار پوزهزخمی و تراژدی ادامهدار مرگ پلنگها
این تنها پلنگ از دست رفته در ماهها و حتی هفتههای اخیر نیست. اواخر مردادماه هم لاشه یک قلاده پلنگ جوان در ارتفاعات شهرستان جاجرم پیدا شد. البته به گفته مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی، هیچ اثری از درگیری با دیگر حیوانات و اصابت گلوله در لاشه نبوده است و انسان در این مرگ نقشی نداشته است.
پلنگ جاجرم بدون دخالت انسان تلف شد
در استان کهگیلویه و بویراحمد فقط طی چند ماه گذشته، سه پلنگ از دست رفته است؛ فروردین ماه امسال لاشه یک قلاده پلنگ جوان در تنگه «تنگ کلنجه» این منطقه پیدا شد. به گفته اسلام جاودان خرد، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان کهگیلویه و بویراحمد در این لاشه هم اثری از گلوله یا زخم ناشی از مبارزه با دیگر حیوانات وجود نداشت و بررسی ها نشان داد که حیوان از اسهال جان داده است.
پلنگ تنگ کلنجه دنا از اسهال جان داد
دو ماه قبلتر در نهم خردادماه امسال، یک قلاده پلنگ هنگام عبور شبانه از جادهای در بندرخمیر استان هرمزگان برای رفتن به سمت زیستگاهش با یک خودرو تصادف کرد. شاهدان گفتند که دو پلنگ بودند که یکی زنده ماند و به سمت کوه فرار کرد و دیگری در میانه جاده زمینگیر شد. تیم امداد سازمان محیطزیست رسید اما به علت نبود اسلحه بیهوشی در شهرستان خمیر، منتظر شدند تا اسلحه از مرکز استان به محل رسانده شود. در این چند ساعت خودروهای عبوری از کنار پلنگ وحشی ناتوان از حرکت عبور میکردند و حیوان از حرکت و نور ماشینها و حضور مردم ترسیده بود. عملیات زندهگیری و بیهوشی حیوان به شدت ترسیده، چند ساعت طول کشید و در نهایت پلنگ دیر به دامپزشکی رسید و تلف شد.
پلنگ بندر خمیر در تصادف با یک خودرو کشته شد
قبلتر از آن و در روزهای پایانی پارسال هم لاشه یک پلنگ جوان دیگر در منطقه حفاظت شده شهرستان گچساران پیدا شد. مدیر کل حفاظت محیط زیست استان کهگیلویه و بویراحمد گفت که اثری از اصابت گلوله یا زخم در بدن حیوان نبوده و بیماری کشنده هاری پلنگ را از پای درآورده است. جسد این پلنگ را برای پیشگیری از انتقال بیماری به انسان و حیوان سوزاندند.
بنابراین امسال فقط در منطقه دنا که از زیستگاههای امن رسمی حیات وحش ایران است، سه پلنگ تلف از دست رفتند. یکی بر اثر گلوله و دو پلنگ دیگر به علت بیماری.
پلنگ کوه دیل گچساران
یک ماه قبلتر، در بهمنماه ۱۴۰۱ یک قلاده پلنگ با شلیک مستقیم اسلحه دولول کالیبر ۱۲ در روستایی در شهرستان قوچان کشته شد. پلنگ گرسنه سر از آغل گوسفندان درآورده و ۱۱ گوسفند را تلف کرده بود. دامدار پلنگ را در آغل گیر انداخت اما با اینکه حیوان راهی برای فرار یا حمله نداشت، دامدار با گلوله به زندگیش پایان داد. محل حادثه روستایی در منطقه حفاظت شده بود.
پلنگ قرچغه با اسلحه یک دامدار کشته شد
دیگر واقعه ناگوار مربوط به اردیبهشتماه سال ۱۴۰۱ در قائمشهر است که احساسات افراد زیادی را جریحهدار کرد. پلنگی به دلایل نامعلوم سر از شهر درآورد و ترسیده از فریادها و حضور مردم در خیابان سرگردان و آشفته شده بود. در نهایت تفنگ بیهوشی در ترافیک ماند و پلیس پلنگ را با تیر زد. پلنگ سپس برای درمان منتقل شد اما آسیب وارده قابل درمان نبود و حیوان تلف شد.
پلنگ قائمشهر با تیر جنگی کشته شد
*کشتارهای تکاندهنده اخیر حیوانات حیات وحش
در یک سال گذشته، اتفاقاتی عجیب و دلخراش در حیات وحش رخ داده که در حوزه محیط زیست کشور بی سابقه بوده است.
نگاهی کلی به این اقدامات برآیندی از کاستیهای موجود در حفاظت از حیات وحش کشور شامل نبود امکانات از جمله تفنگ بیهوشی، کمبود محیطبان، قدرتنمایی و ماجراجویی اهالی بومی، ناآگاهی بومیان از قوانین پرداخت خسارت ناشی از حیوانات، عدم آموزش و فرهنگسازی درباره احترام به حیوانات و حیات وحش، پیروی از خرافات، تضعیف باورهای سنتی و مذهبی قدیمی در احترام به جانداران و طبیعت، سختتر شدن معیشت مردم و افزایش تمایل به شکار، کافی نبودن قوانین حمایتی، بازدارنده نبود جرایم، عدم اطلاعرسانی درباره تخلفات و جرایم حیات وحش، عدم استفاده مطلوب از ظرفیتهای مردمی و دوستداران محیط زیست و محدود شدن امور حفاظت از حیات وحش به وظایف سازمان محیط زیست را نشان میدهد.
در اغلب مواردی که امسال از مرگ حیوانات و گونههای ارزشمند گزارش شده، انسان به عمد سهم داشته است، سپس مداخه و اقدام غیرعمدی انسان دیگر علت اصلی بود
به عنوان چند نمونه، ماه پیش، یک قلاده خرس قهوهای در شمال شرق شاهرود بر اثر اصابت گلوله تلف شد. ضارب و انگیزه او مشخص نشد.
در اردیبهشتماه امسال یک قلاده خرس قهوهای نر در اطراف روستایی از توابع شهرستان گرمی کشته شد. اهالی پس از دیدن خرس، ساعتها حیوان را تعقیب کردند که در نهایت به دلیل خستگی زیاد، آزار و اذیت و مشکل تنفسی تلف شد.
همین ماه بود که در اردستان اصفهان گرگ ۶ شهروند را مصدوم کرد و نیروی انتظامی از گلوله جنگی برای یک حیوان وحشی استفاده کرد و گرگ را کشت.
اسفندماه سال قبل، لاشه یک گرگ در بوکان آذربایجان غربی پیدا شد که چهار دست و پای او به پیروی از خرافات قطع شده بود.
اما با فاصله زیاد، تلخترین تعارض اخیر مردم محلی و حیات وحش اردیبهشتماه امسال رقم خورد. تصویری بسیار دلخراش که پس از مدتها هنوز از ذهن پاک نمی شود و همچنان روان را میخراشد. در یک جمعه مردم روستایی از شهرستان نمین استان اردبیل با یک خرس مواجه شدند. در گزارش سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان اردبیل آمده: «اهالی روستا با تعقیب و گریز آن با استفاده از موتورسیکلت و تراکتور و ضرب و جرح و وارد کردن صدمات شدید به حیوان از طریق زیرگرفتن با تراکتور و در نتیجه شکستگی استخوانهای پا و لگن و آسیب شدید ستون فقرات، با بستن یک حلقه طناب ضخیم به گردن خرس و قرار دادن پای چپ عقب آن در زیر چرخ تراکتور، نسبت به مهار آن اقدام کردهاند.» خرس جان داد و تصاویر این اقدام به طور گسترده منتشر شد و خشم مردم را برانگیخت.
*ناخواهکشی، همدست قاتلان حیات وحش
علاوه بر موارد عمدی، جادهها هم علیه حیات وحش هستند و آمار تلفات جادهای با تلفات عمدی رقابت میکند.
در تیرماه امسال یک قلاده یوزپلنگ در جاده میامی- سبزوار در برخورد با خودرو کشته شد. عکسها و ویدئوی متاثرکننده از مادر یوز کشته شده که تا چند روز به همراه توله دیگرش در محل حادثه به دنبال توله گمشده خود میگشت و با ایجاد آوا فرزند خود را صدا می زد بارها دیده شد.
قبلتر از آن، در خردادماه هم یک قلاده کفتار راهراه در استان خوزستان تلف شد. این حیوان از گونههای ارزشمند و در حال کاهش است در شمال خوزستان در منطقهای معروف به پل زال با خودرو برخورد کرد.
در فروردینماه، یک یوزپلنگ ماده دیگر هم در جاده میامی به سبزوار کشته شده بود.
پارسال در آذرماه، یک سیاهگوش در برخورد با یک خودرو در زنجان تلف شد. حیوانی نادر و شبزی که در مناطق حفاظت شده زندگی میکند.
بنابراین، با چارهاندیشی برای جادهها، تلفات به طور قابل توجه کم خواهد شد.
*چه کارهایی که محیط زیست نکرد
با چه تعداد محیطبان، حیاتوحش ایران امن میشود؟
حیات وحش ایران چگونه امن میشود؟ با محیطبان؟ با چه تعداد محیطبان، حیاتوحش ایران امن میشود؟ این سوالی جدی است که در مواجهه با معضل کمبود همیشگی محیطبان باید بپرسیم، مشکلی که به نظر نمیرسدقرار است رفع شود.
قطعا محیط زیست نیازمند محیطبان است و مسلما امروز تعداد محافظان حیات وحش کشور بسیار کمتر از نیاز است؛ همچنان که هادی سینایی، مدیر یک مسئول در محیط زیست استان کهگیلویه و بویراحمد که فقط امسال سه پلنگ از دست داده، میگوید: «کمبود محیطبان در مرگ پلنگها بیتاثیر نبوده است. تعداد زیادی از محیطبانان در آستانه بازنشستگی هستند و نیازمند مبرم به جذب محیطبان برای حفاظت از حیات وحش استان داریم.» اما آیا گره کار فقط با محیطبانها باز میشود؟
سه هزار محیطبان در کشور هستند اما نسبت به وظایفشان شرایط شغلی و حمایت قضائی و حقوقی مناسبی ندارند
از ابتکار عمل یا ایجاد مسیر امن حیوانات وحشی بهره بردیم؟
با پذیرش اینکه دست سازمان محیط زیست برای برخی اقدامات بسته است، همانطور که بسیاری از دیگر ساختارهای عریض و طویل دولتی کارایی لازم را ندارند، اما این را هم قبول داریم که ابتکار بسیاری وقتها برگ برنده در کمبودها است. برای مثال، جادهها به محل کشتار بسیاری از حیوانات حیات وحش ایران تبدیل شدهاند و این مشکل در بسیاری از کشورها وجود داشته و راهکار برای آن اندیشیدهاند. یکی از راههای آسانتر و موفق برای رفع این مشکل، ایجاد زیرگذر، روگذر و پل برای حیوانات است، تجربهای که جواب داده و ثابت شده که حیوانات براساس هوش حیوانی و غریزه برای پرهیز از خطر، از مناطق امن عبور استفاده میکنند. وقتی دستمان از بسیاری از امکانات و ایدهآلها کوتاه بوده است، در ساخت زیرگذر، روگذر و پل چقدر فعال بودهایم؟
فقط یک ماه پس از ساخت پل روگذر منطقه حفاظت شده ارسباران، دوربینها عبور چند حیوان از آن را ثابت کردند
قوانین پرداخت خسارت به دامدار خوب اطلاعرسانی شد؟
همچنان که کارهایی که میتوانستیم انجام بدهیم و ندادیم را لیست میکنیم، کمی دیگر پاییز میشود. معمولا تابستان و اوایل پاییز بهویژه در مناطق ییلاقی شاهد خروج گونههای حیاتوحش از قلمرو و زیستگاهشان هستیم؛ این زمانی است که تعارض میان انسان و حیات وحش به اوج میرسد. حیوان طبق غریزهاش برای بقا به دنبال غذا است و انسان در مقام دفاع از منافعش بر میآید. پس وقت بازخوانی دوباره این سوال جدی است که سرانجام قانون از کشاورز و دامدار در برابر خسارت حیوان وحشی به مزارع و باغها حمایت مالی میکند؟ از روستایی انتظار داشته باشیم در کشتن گونه حیاتوحش تامل کند؟
اگر دامدار دامها را بیمه کرده باشد خسارت ناشی از حمله پلنگ قطعا به دامدار پرداخت میشود؛ همچنین اداره محیط زیست هم طرح جدیدی برای بیمهکردن پلنگ را در دستور کار دارد
کوروس ربیعی، مسؤول حیاتوحش اداره حفاظت محیط زیست استان مازندران به این سوال پاسخ میدهد. او میگوید: خسارت گونههای جانوری در خطر انقراض که خرس و پلنگ را شامل میشود به مزارع، دام، زنبورستان و باغ جبران میشود و دولت این کار را با هدف حمایت از گونههای جانوری کمیاب و حمایت از کشاورز و باغدار انجام میدهد. مستندات خسارت باید به تایید محیط زیست برسد و سپس غرامت تعیین میشود.
تا چه اندازه مردم را به حیات وحش علاقهمند کردهایم؟
اما این اقدامات مثبت و کارگشا، در کاهش خسارت تعارضات میان انسان و حیات وحش موثر هستند و نه در حذف آن؛ تا زمانی که حیات وحش و انسان منابع مشترک دارند تعارض هم وجود خواهد داشت و انتظار صفر شدن تعارض دور از ذهن است. بنابراین باید مردم را برای مواجه با این موضوع آماده نگه داشت و از این رو اجرای برنامههای پیشگیرانه همواره ضرورت دارد. همچنان که ادارات محیط زیست در تمامی استانها به ویژه در روستاهای حاشیه مناطق حفاظت شده و مناطق نزدیک به حیات وحش، برنامههایی را برای ارتقای سطح آگاهی مردم بومی اجرا میکند و آموزش مردم و نامهنگاری با شوراهای شهر و روستا درباره پرهیز از آسیبرساندن به حیوانات در هنگام تعارضات از رویههای معمول است. در یک کلام، مهربانتر بودن با حیات وحش را به مردم یادآور شد.
سازماندهی شده دوستداران حیاتوحش را چقدر جدی گرفتیم؟
البته بسیاری از اقدامات این چنینی توسط گروههای مردم نهاد و داوطلب انجام میشود. فرهنگسازی همیشه جواب میدهد و دیر یا زود به ثمر میرسد و به همین دلیل نقش داوطلبها، دوستداران حیات وحش و همیاران محیط زیست به ویژه در مناطق حساس میتواند بسیار جدیتر باشد؛ وقتی عقیدهای در کسی شکل گرفت و به یک ارزش تبدیل شد، زنده میماند. در ماجرای تعقیب تا سر حد مرگ یک خرس در مازندران یا تعقیب و گریز اهالی یک روستا و خرس در روستایی در اردبیل، علاقه و اهمیت حیات وحش در دل و اندیشه چند فرد بومی و محلی بنیان نهادینه شده بود که مردم را از تعقیب و کشتن حیوان منع کنند یا تلاش کنند با ناآگاهان حرف بزنند؟
مجازات قدرتنمایی با حیوانات فراگیر شده است؟
در چنین حوادثی که انگیزه ماجراجویی، قهرمانبازی، قدرتنمایی و خودنمایی افراد مشهود است، چه ابزار قانونی میتواند مانع آنها شود؟در سال های اخیر قوانین مربوط به حفاظت از گونههای ارزشمند حیات وحش کمی سختگیرانهتر شده است؛ برای مثال وقتی در یک اقدام دلخراش در شهرستان سوادکوه استان مازندران، دامداری از یک پلنگ که بر حسب غریزه گاوش را دریده بود انتقام گرفت، او را در تله فلزی به دام انداخت و سپس با شلیک گلوله کشت، مبلغ جریمه از ۵۰ میلیون تومان به ۸۰ میلیون تومان افزایش یافته بود؛ اما با این حال آیا امروز ارزش یک گونه کمیاب در حیات وحش ۸۰ میلیون تومان است؟ یا در جریان کشتن وحشتناک یک خرس با تراکتور در اردبیل، مردمی که در این ماجرا دخیل بودند چه اطلاعاتی از مجازات و جریمه کار خود داشتند؟ حتی بعد از انتشار گسترده این خبر، چه میزان از مخاطبان این خبر، از مجازات در انتظار متخلفان آگاه شدند؟
این عکس از دامداری در سوادکوه جنجالی شد؛ متهم در حالی در دادگاه حاضر شد که در حادثهای از دو پا فلج شده بود
وابستگی معیشت روستایی به حیات وحش را کم کردیم؟
البته بیشتر از خودنمایان، آنها که جبر زندگی با فقر اقتصادی و فرهنگی الگوی معیشتشان را به شکار گره زده است، سهم بیشتری در اتلاف گونههای ارزشمند حیات وحش دارند. وقتی گوشت سفید و قرمز گران می شود تمایل به شکار بیشتر میشود، برخی از شکارها، از گونههای ارزشمندند و برخی طعمه گونه ارزشمند. علاوه بر این، تنگناهای اقتصادی همراهی در شکار غیرقانونی و قاچاق حیوانات حیات وحش را در برخی مناطق برای مردم محلی و بومی عادی کرده است. از این روست که توجه به معیشت ساکنان این مناطق اهمیتی دوچندان دارد.
توله پلنگ ۳ ماههای که قرار بود به یک عراقی فروخته شود نجات پیدا کرد اما مادر و دو توله دیگر کشته شدند
*شهروندان مسئول چه میتواند کند؟
بین انسان و حیاتوحش دیوار بکشیم؟ چون برخورد حیوانات حیات وحش با مردم آشکار و ترسناک است اما اثر اقدامات انسان بر حیوانات غیرمستقیم و غیرآشکار است. به راستی مردم کجای این تعارض و سوء قصد ایستادهاند؟
از شهر و جاده استفاده میکنیم پس حواسمان به زیستگاه کوچکشدهشان است
حسن اکبری، معاون سازمان حفاظت محیط زیست به تاثیر جادهسازی و توسعه معدنی بر تکهتکه کردن زیستگاههای جانوری اشاره میکند و میگوید: «معدنکاری معمولا در قلب طبیعت و زیستگاههای بکر اتفاق میافتند و به علت نیاز به ایجاد دسترسی جادهای برای کارهای معدنی به تخریب زیستگاه منجر میشود. ساخت جاده در زیستگاهها هم برخلاف اینکه عریض نیست اما عملا ارتباط دو زیستگاه را قطع میکند و در بلندمدت برخی گونهها نمیتوانند جابجا شوند و جفتیابی کنند.»
وقتی جادهای کشیده شد و در آن حتی یک تابلوی عبور حیوان وحشی نصب شد، شهروند مسئول، در این مسیر با دقت بیشتر و سرعت کمتر رانندگی میکند، برخلاف برخی شهروندان غیرآگاه که فرصت دور از چشم بودن و بدون نظارت بودن جاده را برای افزایش سرعت مغتنم میدانند. بنابراین در عمل ناخودآگاه توسعه امکانات زندگی انسان به محدودشدن زیستگاه و سختتر شدن شرایط حیات وحش منجر میشود و وقتی در کنار توسعه شهری، الزامات زیست محیطی رعایت نشود، مشکلات به صورت گرههای بزرگ بازنشدنی و هولناک یکی پس از دیگری نمایان میشوند. در نتیجه شهروندان هم به سهم خود در مداخله در طبیعت نقش دارند و در قبال حیات وحش مسئول هستند.
یادمان هست که طعمههای طبیعیشان را کم کردهایم
حامد تیزرویان، فعال محیطزیست معتقد است: «در زیستگاهها، حیواناتی مانند شوکا، گوزن و گراز طعمههای اصلی پلنگ هستند که با شکار بیرویه جمعیت طعمههای طبیعی را کاهش دادیم و حیوان در تنگنای غذایی قرار گرفته است. به همین دلیل پلنگ به مناطق مسکونی یا دام در مراتع هجوم میآورد که باعث تعارض و رقم خوردن اتفاقات دردناک میشود. تجربه ثابت کرده که در زیستگاههایی که جمعیت حیاتوحش و طعمههای طبیعی مناسب است، این تعارض بسیار کمتر است، مثل پارک ملی گلستان.»
و نخواهیم پلنگ از در خلقت برود بیرون
شهروند مسئول باید درباره ارزش حیات حیوانات وحشی آگاه شود تا حتی اگر به طور اتفاقی با حیاتوحش برخورد داشت، گزینههای بهتر از آسیب را در ناخودآگاه ذهن داشته باشد.
در این راستا، به ویژه اهالی مناطقی که نزدیک به حیات وحش زندگی میکنند هم بدانند که میتوانند نسبت به سرمایه و گنجینههای این آب و خاک، رئوفتر و با گذشتتر باشند.
*البته برخیها با حیوانات وحشی بسیار رئوفند
اما صرفنظر از برخیها که به حیوانات وحشی رحم نمیکنند، افرادی هم هستند که حتی بارها پلنگ و گرگ دام آنها را دریده یا خرس کندوی عسل آنها را خورده است؛ اما آنها ارزش حیوانات را میدانند و رفتار بدی با آنها نداشتند؛ مانند نوروز حیدری دامدار مهربان لرستانی که داستانش پرآوازه شد. وقتی پلنگ ۴۴ راس بز گلهاش را تلف کرد و یک سوم گلهاش را از دست داد، با اینکه اسلحه مجاز به همراه داشت اما آسیبی به پلنگ نزد.
دامدار بلندطبع لرستانی وقتی حمله پلنگ به گله را دید، داد و فریاد کرد، پلنگ متوجهاش شد و به بالای کوه فرار کرد
او درباره چرایی تصمیمش، گفت: «خدا روزیرسان و برکت دهنده است. هر سال بزغاله و برههای جدید متولد میشوند و تعداد دامها باز افزایش مییابد اما اگر پلنگ میمرد این کوه دیگر پلنگ نداشت. در سالهای گذشته خرسهای زیادی در این کوهها زندگی میکردند اما مردم همه را کشتند و دیگر حتی یک خرس هم در این کوه نیست. قبلا هم در این کوه پلنگ دیده بودم، این حیوان خیلی زیباست، تا از نزدیک آن را نبینید متوجه زیبایی آن نمیشوید.»
نظر شما