یکی از مباحث بحثانگیز در قرن حاضر مسئله نظام سیاسی و نظام اداری حکومت پیامبر اکرم(ص) است. پیامبری که رفتار او برای ما موجب هدایت است و خداوند در قرآن کریم او را اسوه حسنه معرفی کرده است. پیامبری که خاتم الانبیاست و تمام ادیان و جریان سلسله نبوت به او ختم میشود. اویی که کاملترین دین و راه و رسم درست زندگی کردن را برایمان به ارمغان آورده است.
به بهانه ۱۷ ربیعالاول، سالروز ولادت حضرت محمد(ص) یگانه اسوه حسنه و ناصح امین، به شیوههای حکمرانی ایشان پرداختیم. دورانی که رهبر معظم انقلاب آن را درخشانترین دوره حکومت تاریخ بشر دانسته و میگویند: «سیره نبی اکرم(ص) در دوران ۱۰ساله حاکمیت اسلام در مدینه، گزافه نیست اگر بگوییم درخشانترین دورههای حکومت در طول تاریخ بشری است».
گفتوگوی ما با آیتالله صمصامالدین قوامی، استاد برجسته دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم درباره این روشها و ضرورت الگوگیری از آنها برای عصر حاضر را در ادامه میخوانید.
تشکیل حکومت با مقبولیت مردمی
آیتالله قوامی در ابتدا با اشاره به ماه ربیعالاول میگوید: ربیعالاول، ایام حکمرانی پیامبر(ص) است. ربیعالاول با هجرت پیامبر(ص) شروع شد و سپس به لیلهالمبیت، خروج پیامبر(ص) از غار و حرکت به سمت مدینه برای تشکیل حکومت منجر شد. پیش از حرکت پیامبر(ص) به سمت مدینه، یکی از اصحاب به نام اسعد بن زراره از مدینه به مکه رفت و با پیامبر(ص) بیعت کرد و از ایشان خواست حکومت خود را در مدینه شکل بدهد. پیامبر(ص) از او پرسید: نظر مردم چیست؟ آیا شما نماینده مردم مدینه هستید و از او خواست تا نظر مردم مدینه را جویا شود. اسعد بن زراره به مدینه رفت و به بزرگان شهر گفت پیامبر(ص) برای تشکیل حکومت شایسته است، ولی مردم هم باید این موضوع را بپذیرند. او به همراه گروهی ۱۲نفره از منتخبان مردم به مکه برگشت و با پیامبر خدا دیدار کرد. پیامبر(ص) هم وقتی دید منتخبان مردم مدینه آمدهاند، پذیرفت به آنجا برود. مکه زادگاه پیامبر(ص) بود اما مردم آن شهر آمادگی لازم را برای پذیرش اسلام نداشتند و با مسلمانان مخالفت میکردند بنابراین حکومت تشکیل نشد. به بیانی دیگر اگر رهبر بهترین رهبر باشد اما مردم بهترین مردم نباشند، حکومت تشکیل نمیشود.
او ادامه میدهد: رهبر مشروعیت دارد اما نمیتواند به تنهایی حکومت تشکیل بدهد زیرا حکومت متساویالاضلاعی است که اضلاع آن مردم، رهبر و کشور هستند. مدینه نمادی از سرزمین و کشور است. مردم آن شهر پذیرفته بودند که هم حاضر و هم ناصر باشند تا حکومت پیامبر(ص) شکل بگیرد. اگر مردم حاضر باشند و ناصر نباشند، حکومتی شکل نمیگیرد. در خطبه شقشقیه چنین آمده است که «اگر نبود حضور آن جمعیت و تمام شدن حجت با وجود یار و یاور و اگر نبود که خداوند از دانایان پیمان گرفته است که بر سیری ستمگر و گرسنگی ستمدیده رضایت ندهند، هر آینه مهار شتر خلافت را بر شانهاش میانداختم».
مردمسالاری دینی در سیره نبوی
این استاد دروس خارج با اشاره به انقلاب اسلامی کشورمان میگوید: کشور ما همچون مدینه، نمادی برای سرزمین بود. امام خمینی(ره) رهبر خوبی بود اما اگر مردم برای پذیرش صحبتها و عقاید او آماده نمیشدند، جمهوری اسلامی شکل نمیگرفت. وقتی که مردم آماده پذیرش سخنان و عقاید امام(ره) شدند، امام(ره) به مردم و متقابلاً مردم به امام(ره) اعتماد کردند. در این اعتماد متقابل نظام جمهوری اسلامی ایران تشکیل شد. نظامی که با حضور مردم بقا خواهد داشت یعنی اگر منزوی شود، شکست میخورد. امام علی(ع) چنین شرایطی را تجربه کرد. او پس از آنکه متوجه شد مردم آمادگی پذیرش حکومتش را دارند، حکومت تشکیل داد اما مردم پس از پنج سال آمادگی خود را از دست دادند و شرایط به گونهای شد که نااهلان به حکومت رسیدند.
آیتالله قوامی تأکید میکند: مردمسالاری و انتخابات نقش مؤثری در تشکیل حکومت دارند. پیامبر(ص) تلاش کرد حکومت خود را با روش متکی بر مردمسالاری و انتخابات تشکیل دهد. اگر مردم آماده پذیرش حکومت نباشند، رهبر مستضعف میشود. پیامبر(ص) در مکه مستضعف بود ولی در مدینه قوی شد و حکومت کرد. با تشکیل حکومت، دشمن و دفاع پدید آمده و در ادامه جنگ حاصل میشود. مردم مدینه مهیای پذیرش حکومت اسلامی بودند بنابراین در جهاد شرکت کردند تا نظام پیامبر(ص) باقی بماند. پیامبر(ص) فرماندهان نظامی را ترغیب و تشویق میکرد. در سیره نظامی پیامبر(ص) جنگ برای دفاع انجام میشد نه تهاجم و کشورگشایی. او با دشمنان مدارا میکرد و برای نشان دادن حقانیت اسلام با آنان برخورد میکرد. غلبه بر نظام قبیلهای، برقراری عدالت اجتماعی و حفظ موجودیت جامعه مسلمانان از اهداف پیامبر(ص) در جنگ بود.
پیامبر(ص) و دیپلماسی و ابزارهای توسعه روابط بینالملل با سایر دولتها
او یادآور میشود: در نظام حکومتی پیامبر اسلام(ص) سه نوع مدیریت با عناوین مدیریت خارجی، مدیریت دفاعی و مدیریت داخلی داریم. پیامبر اسلام(ص) در مدیریت خارجی موفق بود. ایشان با تمام رؤسای جهان اعم از ایران و روم ارتباط داشت و نامهنگاری میکرد و از آنها میخواست اسلام بیاورند و همچنان بر کشور خود حکومت کنند. پیامبر(ص) به گونهای با رؤسای کشورهای جهان ارتباط برقرار کرد که همگان متوجه شدند هدف او کشورگشایی نیست، بلکه میخواهد قوانین اسلام در همه جا پیاده شود. سیاست خارجی پیامبر اسلام(ص) مبتنی بر سفیر بود. سفیران باید دارای چهرهای زیبا، جذاب، جوان و دلیر بودند تا بتوانند مردم کشورهای مختلف را به اسلام جذب کنند. پیامبر اسلام(ص) از نظر دفاعی با دشمنان زیادی مواجه بود. مدیریت داخلی مهمتر از دیپلماسی خارجی و دفاع است.
آیتالله قوامی ادامه میدهد: اقتصاد و فرهنگ ارکان حکومت هستند و آن ارکان در بدنه کشور و سرزمین معنا پیدا میکنند. پیامبر اسلام(ص) مبتنی بر وحی و قوانین الهی کشور را مدیریت میکرد. ایشان اقتصاد را بر اساس زکات مطرح کرد. زکات که نوعی مالیات است به هشت روش مصرف میشد. از محل زکات به فقرا و مساکین کمک کرده و زمینهساز آزادی اسیران میشد. گاهی از زکات برای جذب مردم به اسلام و کمک به تازه مسلمانان استفاده میکرد. هیچ کس نباید در هیچ اقتصادی ورشکسته شود بنابراین حکومت میتواند برای کمک کردن به ورشکستگان از زکات بهره ببرد. حکومت میتواند از منبع زکات به در راه ماندگان و مسافران کمک کند و به آنها مسکن موقت همچون مسافرخانه بدهد. عاملان دریافت مالیات هم باید از زکات بهرهمند شوند. زکات فی سبیلالله خرج میشود. پیامبر(ص) با سبک اقتصادی مبتنی بر زکات، فقر را از بین برد. آموزش و پرورش در حکومت پیامبر(ص) رایگان بود زیرا همه موظف بودند زکات علمشان را بدهند.
اصول اداره جامعه در سیره نبوی
این کارشناس دینی به شیوه دیگری از سیره حکمرانی پیامبر(ص) اشاره کرده و میگوید: تدریجگرایی یکی از روشهای پیامبر(ص) برای مدیریت جامعه است. به طور نمونه پیامبر(ص) مستقیم با شرابخواران مقابله نمیکرد اما با فرهنگسازی به تدریج مصرف شراب، بردهداری یا سایر مفاسد اقتصادی و اجتماعی را از نظام اسلامی برچید. پیامبر(ص) به تدریج فرهنگ اسلام را جایگزین فرهنگ پیش از اسلام کرد. ایشان با فرهنگهای صحیح مقابله نمیکرد، ما هم نباید به نام انقلابیگری همه چیز را تغییر دهیم. برخی از سنتها خوب هستند. کشور ما فرهنگی ایرانی اسلامی دارد، در واقع فرهنگهای ایرانی و اسلامی در کنار هم تمدن و پیشرفت را تشکیل میدهند. ما هم باید با تأسی از سیره پیامبر اسلام(ص) از روش تدریجیگری و فرهنگسازی برای حل مشکلات جامعه استفاده کنیم.
آیتالله قوامی در پایان تأکید میکند: یکی دیگر از مؤثرترین راههای موفقیت پیامبر(ص) در رهبری مردم، رحمت و محبت است. رسول خدا(ص) در اداره امور بیش از هر چیز از رحمت و محبت بهره میگرفت و خداوند هم در آیه ۴ سوره قلم و آیه ۱۵۹ سوره آلعمران او را با همین ویژگی معرفی کرده است. پیامبر(ص) به سبب رحمتی از جانب خداوند در مدیریت خود از محبت، مدارا و ملایمت به نیکویی بهرهمند بود و اگر چنین نبود آن شیوه اداره مطلوب حاصل نمیشد. شرح صدر، پایبندی به عهد و پیمان، عدم احتجاب و پرهیز از ایجاد حایل میان او و مردم، برپا داشتن حق و عدل، رعایت اهلیت در انتخاب افراد و واگذاری کارها، نظم و انضباط، واگذاری و تقسیم مسئولیت و حسابرسی کارگزاران از دیگر مسائل مهم در مدیریت است. پیامبر(ص) که بر اساس بیان خداوند بهترین اسوه و الگو است، توانست جامعه را با اصول خود به بهترین شکل اداره کند.
نظر شما