حتی اخلاق و مرامشان هم بالاخره با دیگر ورزشکاران فرق داشته و دارد، البته این همه ماجرا نیست. یعنی ممکن است امروزه، خیلی از ما پهلوانان بازوبند دار یا بدون بازوبند کشتی پهلوانی و ورزشکاری در حد سلبریتیهای موجه و مردمدار را بشناسیم اما واقعیت این است که ریشه و گذشته پهلوانی و فرهنگش در ایرانزمین، مفهومی گستردهتر و عمیق دارد.
عیاران
اگر بگویید آدمی مثل پوریای ولی و یا پهلوانهای ۱۰۰ یا ۲۰۰ سال پیش هم درنهایت سلبریتیهای مردمدار زمان خودشان بودهاند، خیلی بیراه حرف نزدهاید. ولی فراموش نکنید وقتی حرف از فرهنگ پهلوانی میزنیم باید به خیلی دورتر از اینها برگردیم. یعنی زمانی که پهلوانها به مسابقه، بازوبند، عنوان، زروخانه، مصاحبه و... محدود نمیشدند. آنها در جامعه و در نظام اجتماعی جایگاه خاص خود را داشتند و پهلوان بودن برایشان هزارجور نقش و مسئولیت را رقم میزد.
دکتر حسن ذوالفقاری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس میگوید: «فرهنگ عیاری و پهلوانی چیزی است که به زندگی انسانها برمیگردد. تاریخ آن هم شاید از زمان آغاز زندگی بشر بوده است... .
در طول تاریخ و در غرب، شوالیهگری بوده، در فرهنگهای شرقی، ساموراییها و در ایران باستان اسواران. بخشی از این فرهنگ پهلوانی به شکل مکتوب در آثار ادبی ما آمده است... تعداد افسانههای ما خیلی زیاد است و همین تعداد نشان میدهد این فرهنگ، خیلی قوی و پایدار در میان ایرانیان بوده است... آیینهای پهلوانی از یک طرف با آیینهای زورخانهای پیوند میخورند که برای پرورش تن و جسم در جهت دفاع از مردم است و از طرف دیگر، با جریان تصوف که نوعی پالایش روح است... آیینهای عیاری هم فایدههای شخصی برای آحاد مردم داشته؛ در زمانهایی که مردم زیر حکومت ستمگران و جائران بودهاند، به مردم در برابر زورگویان در قالب یک جریان عدالتخواهانه کمک کرده است که این موارد را چه در منشور اخلاقی و چه در رفتارهای اجتماعی آنها میتوان دید. از طرف دیگر، جنبههای سیاسی هم داشتهاند».
ریاضتکشان
کارشناسان و اهل فن فراتر از آنچه در بالا گفتیم، معتقدند پهلوانانی، آدابش، تشکلهایی که داشتند و... همه و همه میتوانند یک سبک و روش تربیتی را نیز پیش روی ما بگذارند. خسرو آقایاری، نویسنده کتابهای «آیین پهلوانی و سنتهای زورخانهای» میگوید: «... در پیشینه فرهنگ و تمدن چند هزار ساله کشورمان، اسنادی وجود دارد که نشان میدهد مقوله پهلوانی، فقط ورزش نبوده بلکه تحت عنوان ریاضت تعریف میشده است... به زورخانه، ریاضتخانه میگفتند و به ورزشکار نیز ریاضتکش... روشهای تعلیم و تربیت سنتی ما همواره بر دو اصل استوار بوده است؛ اولی تربیت روح و دیگری تربیت جسم. از نظر آنان، این دو مقوله ارتباط مستقیمی با یکدیگر داشتند... از قرون گذشته، شیوه تربیتی مردم ما مبتنی بر آیین فتوت بوده و فرهنگ پهلوانی و فتوت را برای عوام جامعه و همچنین برای خواص توصیه کردهاند... زورخانهها و قهوهخانهها را به عنوان یک پایگاه اجتماعی تعریف کرده و در قالب پردهخوانی، نقالی و... فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی را به مردم منتقل کردند. این آیین تا دوران پهلوی اول اجرا شد. حدود ۶۰۰ سال مردم ما به این شیوه تربیت شدند. کاسب، سواد نداشت اما خیانت به امانت را بد میدانست و میگفت مایحتاج مردم امانتی در دستان من است و اگر آن را ۲ ریال خریدهام و ۱۰ ریال بفروشم، خیانت کردهام. جالب است که اثرات این فرهنگ هنوز هم در بعضیها مانده است. مردم ما هنوز حق سلام را رعایت میکنند، حق نمک را رعایت میکنند و... متأسفانه ما این فرهنگ غنی را رها کردهایم و چشممان را به فرهنگ غربی دوختهایم...».
عیاران
اگر بگویید آدمی مثل پوریای ولی و یا پهلوانهای ۱۰۰ یا ۲۰۰ سال پیش هم درنهایت سلبریتیهای مردمدار زمان خودشان بودهاند، خیلی بیراه حرف نزدهاید. ولی فراموش نکنید وقتی حرف از فرهنگ پهلوانی میزنیم باید به خیلی دورتر از اینها برگردیم. یعنی زمانی که پهلوانها به مسابقه، بازوبند، عنوان، زروخانه، مصاحبه و... محدود نمیشدند. آنها در جامعه و در نظام اجتماعی جایگاه خاص خود را داشتند و پهلوان بودن برایشان هزارجور نقش و مسئولیت را رقم میزد.
دکتر حسن ذوالفقاری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس میگوید: «فرهنگ عیاری و پهلوانی چیزی است که به زندگی انسانها برمیگردد. تاریخ آن هم شاید از زمان آغاز زندگی بشر بوده است... .
در طول تاریخ و در غرب، شوالیهگری بوده، در فرهنگهای شرقی، ساموراییها و در ایران باستان اسواران. بخشی از این فرهنگ پهلوانی به شکل مکتوب در آثار ادبی ما آمده است... تعداد افسانههای ما خیلی زیاد است و همین تعداد نشان میدهد این فرهنگ، خیلی قوی و پایدار در میان ایرانیان بوده است... آیینهای پهلوانی از یک طرف با آیینهای زورخانهای پیوند میخورند که برای پرورش تن و جسم در جهت دفاع از مردم است و از طرف دیگر، با جریان تصوف که نوعی پالایش روح است... آیینهای عیاری هم فایدههای شخصی برای آحاد مردم داشته؛ در زمانهایی که مردم زیر حکومت ستمگران و جائران بودهاند، به مردم در برابر زورگویان در قالب یک جریان عدالتخواهانه کمک کرده است که این موارد را چه در منشور اخلاقی و چه در رفتارهای اجتماعی آنها میتوان دید. از طرف دیگر، جنبههای سیاسی هم داشتهاند».
ریاضتکشان
کارشناسان و اهل فن فراتر از آنچه در بالا گفتیم، معتقدند پهلوانانی، آدابش، تشکلهایی که داشتند و... همه و همه میتوانند یک سبک و روش تربیتی را نیز پیش روی ما بگذارند. خسرو آقایاری، نویسنده کتابهای «آیین پهلوانی و سنتهای زورخانهای» میگوید: «... در پیشینه فرهنگ و تمدن چند هزار ساله کشورمان، اسنادی وجود دارد که نشان میدهد مقوله پهلوانی، فقط ورزش نبوده بلکه تحت عنوان ریاضت تعریف میشده است... به زورخانه، ریاضتخانه میگفتند و به ورزشکار نیز ریاضتکش... روشهای تعلیم و تربیت سنتی ما همواره بر دو اصل استوار بوده است؛ اولی تربیت روح و دیگری تربیت جسم. از نظر آنان، این دو مقوله ارتباط مستقیمی با یکدیگر داشتند... از قرون گذشته، شیوه تربیتی مردم ما مبتنی بر آیین فتوت بوده و فرهنگ پهلوانی و فتوت را برای عوام جامعه و همچنین برای خواص توصیه کردهاند... زورخانهها و قهوهخانهها را به عنوان یک پایگاه اجتماعی تعریف کرده و در قالب پردهخوانی، نقالی و... فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی را به مردم منتقل کردند. این آیین تا دوران پهلوی اول اجرا شد. حدود ۶۰۰ سال مردم ما به این شیوه تربیت شدند. کاسب، سواد نداشت اما خیانت به امانت را بد میدانست و میگفت مایحتاج مردم امانتی در دستان من است و اگر آن را ۲ ریال خریدهام و ۱۰ ریال بفروشم، خیانت کردهام. جالب است که اثرات این فرهنگ هنوز هم در بعضیها مانده است. مردم ما هنوز حق سلام را رعایت میکنند، حق نمک را رعایت میکنند و... متأسفانه ما این فرهنگ غنی را رها کردهایم و چشممان را به فرهنگ غربی دوختهایم...».
خبرنگار: مجید تربتزاده
نظر شما