میان جریان «مقاومت» و اشغالگری جریان دارد برای جوانترها فقط به یک «بکُش بکُش» وحشیانه و غیرانسانی تبدیل میشود! در این حالت، حقیقت تجاوزگری و اشغال، پشت ابرها و لابهلای گرد وغبار شعارهای گاه زیبا و فریبنده انساندوستانه، صلح و حقوق بشر و... پنهان میماند.
۷ هزار سال پیش
مسئله به همین ۷۰سال اخیر محدود نمیشود. وقتی از مقولاتی مثل حافظه تاریخی، فلسطین، مسلمانان، اعراب و صهیونیسم حرف میزنیم باید خیلی بیشتر از ۷۰سال به عقب برگردیم. حتی به ۷هزار سال پیش از میلاد مسیح، یعنی زمانی که قبایل عرب کنعانی از اطراف شبهجزیره عربستان به منطقه فلسطین امروزی مهاجرت کرده و ساکن شدند. پیش از آنها فقط قبایل عربی مثل یبوسیها و فینیقیها در منطقه فلسطین به صورت پراکنده ساکن بودند. نزدیک به ۵هزار سال گذشت تا پای عشایر«عبرانی»ها که در واقع پدران و پیشینیان یهودیان اولیه و واقعی به حساب میآیند (نه پدران صهیونیستها) به فلسطین باز شد.
آن هم در شرایطی که پیش از آنها حضرت ابراهیم(ع) به این منطقه آمده و دین توحیدی را ترویج کرده بود. «عبرانی»ها که در جستوجوی مرتع، آب و غذا و... آمده بودند وقتی با میهماننوازی میزبانان و ساکنان اولیه منطقه روبهرو شدند، تصمیم به ماندن گرفتند. سالها طول کشید تا جمعیتشان به مرور افزایش یابد، تشکّل و تشکیلات بسازند، برای خودشان حق و حقوق و مالکیت قائل شده و سرناسازگاری و درگیری با قبایل میزبان را بردارند. در نهایت هم با جنگها و بگیر و ببندهای مختلف برای مدتی در زمان حضرت سلیمان(ع) به اوج قدرتشان رسیدند و خود را همهکاره و صاحب و مالک منطقه قلمداد کردند.
بخشی از تورات امروزی به شرح درگیری میان فلسطینیها و یهودیان میهمان که غاصبانه به قدرت رسیده و ادعای صاحبخانگی داشتند اختصاص دارد. حکومت و سکونت غصبی این گروه اما دوام نمیآورد. ابتدا توسط «بخت النصر» حکومتشان متلاشی میشود و بعدها هم رومیان مسیحی شده شروع به کشتارشان میکنند تا قوم غاصب سابق، آواره سرزمینهای مختلف جهان شوند و حتی قرنها بعد و زمانی که فلسطین پس از کشوقوسهای فراوان به دست مسلمانان میافتد حتی یک یهودی در این سرزمین دیده نمیشود، چون مسیحیان حاکم، ورود آنها را به این منطقه ممنوع کرده بودند.
جناب ناپلئون
این طوری هم نیست که ۷۰سال پیش، بیهیچ مقدمهای، فیلِ احساسات و عقاید عبرانیها و برخی یهودیان متعصب، یاد فلسطین و سرزمینهایی که آبا و اجدادشان یک بار در غصب کردنش ناکام مانده بودند، بیفتد. پیش از اینکه از اواخر قرن ۱۸ میلادی انگلیسیها به فکر سوءاستفاده از یهودیان و برپایی حکومت و دولتی یهودی بیفتند، یک بار هم ناپلئون در کشورگشاییها و جنگهایش، بسیاری از یهودیان سرگردان جهان را با وعده سپردن حکومت فلسطین به آنان با خودش همراه کرده و شرط گذاشته بود که این حکومت و دولت یهودی همواره از سیاستهای فرانسه در منطقه حمایت کند.
جناب ناپلئون
این طوری هم نیست که ۷۰سال پیش، بیهیچ مقدمهای، فیلِ احساسات و عقاید عبرانیها و برخی یهودیان متعصب، یاد فلسطین و سرزمینهایی که آبا و اجدادشان یک بار در غصب کردنش ناکام مانده بودند، بیفتد. پیش از اینکه از اواخر قرن ۱۸ میلادی انگلیسیها به فکر سوءاستفاده از یهودیان و برپایی حکومت و دولتی یهودی بیفتند، یک بار هم ناپلئون در کشورگشاییها و جنگهایش، بسیاری از یهودیان سرگردان جهان را با وعده سپردن حکومت فلسطین به آنان با خودش همراه کرده و شرط گذاشته بود که این حکومت و دولت یهودی همواره از سیاستهای فرانسه در منطقه حمایت کند.
ناپلئون به هدفش نرسید. انگلیسیها اما آرام آرام یهودیان را با شعار بازگشت به سرزمین موعود و کوه صهیون ترغیب به تشکیل حکومت و دولت و جعل ملیت کردند. دولتی که البته باید پس از سرنگونی امپراتوری عثمانی، نقشهها و سیاستهای انگلیس را در منطقه پیش میبرد. سالهای پایانی قرن۱۹ و راهاندازی نخستین کنگره صهیونیستی در سوئیس به معنی اعلام عمومی این نکته بود که قرار است یهودیان به فلسطین برگردند و حکومت راه بیندازند. جنگ جهانی اول، از نفس انداختن امپراتوری عثمانی، اعلام قیمومیت انگلیس بر فلسطین و... عواملی بودند که در نهایت در سال۱۹۴۸ پس از قیامهای مختلف از سوی فلسطینیان و کشته شدن بسیاری از رهبران و مردم فلسطینی، به تشکیل حکومت صهیونیستی و اشغالگری رسمیت بخشیدند.
واضح و مبرهن
همین حالا میتوانید سوابق و پیشینه جنگ فلسطین و صهیونیسم را با یک جستوجوی ساده پیدا کنید. ببینید کدام طرف تیر اول را انداخت؟ چه کسی به اشغالگری رسمیت بخشید؟ کدام ملت، آواره و قربانی هجوم و اشغالگری شد و...؟ جنگ میان فلسطینیان و صهیونیسم و حامیانش، جنگ «هویت» است. یک طرف ماجرا، با کمتر از ۱۳۰سال پیشینه فکری و ۷۵سال پیشینه سیاسی هنوز تلاش دارد برای خودش هویت چند هزار ساله دست وپا و جعل کند و برای این جعل کردن سالهاست در اردوگاه پناهندگان قتلعام راه میاندازد، خانه و محله و شهرها را بر سر فلسطینیان آوار میکند، پیر و جوان و زن و کودک را بیمحابا میکشد تا دست آخر به مدد سیاستبازان جهان از فلسطین فقط باریکه غزه بماند که با ۲میلیون جمعیت، متراکمترین نقطه جمعیتی جهان و زندان روبازی برای فلسطینیان شده است و البته شبحی به نام حکومت خودگردان که معلوم نیست قرار است کجا و چه چیزی را بگرداند؟
واضح و مبرهن
همین حالا میتوانید سوابق و پیشینه جنگ فلسطین و صهیونیسم را با یک جستوجوی ساده پیدا کنید. ببینید کدام طرف تیر اول را انداخت؟ چه کسی به اشغالگری رسمیت بخشید؟ کدام ملت، آواره و قربانی هجوم و اشغالگری شد و...؟ جنگ میان فلسطینیان و صهیونیسم و حامیانش، جنگ «هویت» است. یک طرف ماجرا، با کمتر از ۱۳۰سال پیشینه فکری و ۷۵سال پیشینه سیاسی هنوز تلاش دارد برای خودش هویت چند هزار ساله دست وپا و جعل کند و برای این جعل کردن سالهاست در اردوگاه پناهندگان قتلعام راه میاندازد، خانه و محله و شهرها را بر سر فلسطینیان آوار میکند، پیر و جوان و زن و کودک را بیمحابا میکشد تا دست آخر به مدد سیاستبازان جهان از فلسطین فقط باریکه غزه بماند که با ۲میلیون جمعیت، متراکمترین نقطه جمعیتی جهان و زندان روبازی برای فلسطینیان شده است و البته شبحی به نام حکومت خودگردان که معلوم نیست قرار است کجا و چه چیزی را بگرداند؟
طرف دیگر ماجرا، «فلسطین» است. هویت چندهزارسالهای که فلسطینیان ۷۰سال با چنگ و دندان از آن دفاع کردهاند. خون دادهاند اما قتلعام به راه نینداختهاند. حالا این «هویت» مدتی است زد و بندهای سیاسی را بیخیال شده، پروبال گرفته و میخواهد آنچه را از او به غارت بردهاند، پس بگیرد. قصه فلسطین، ماجرای حافظه تاریخی ما و «طوفان الاقصی» به همین شفافی است. همین قدر واضح و مبرهن که گفتیم.
خبرنگار: مجید تربتزاده
خبرنگار: مجید تربتزاده
نظر شما