واژه سبک زندگی در دهههای اخیر در جهان مطرح شده است. این واژه با تأکید رهبر معظم انقلاب در کشورمان بر سر زبانها افتاد و مطالعات و تبلیغات فراوانی دربارهاش صورت گرفت. برای مطالعه ژرفتر درباره سبک زندگی ایرانی اسلامی، لازم است به نکات ششگانه زیر توجه شود.
دینداری نیازمند دیندانی است
نکته نخست اینکه انسان تکبُعدی، ناقص است؛ هر چند آن بُعد، از بهترین و مهمترین ابعاد زندگیاش باشد. بنابراین در سبک زندگی ایرانی اسلامی لازم است یک ایرانی مسلمان زندگی را در جامعیت خودش ببیند، یعنی به تمام ابعاد زندگی توجه لازم را داشته باشد. هرگونه افراط و تفریط در برخی ابعاد زندگی، جامعه را به انحراف سوق میدهد.
نکته دوم این است مادیات، رفاه و تأمین معاش، بسیار مهم و از ضروریات زندگی است. قرآن تأکید فراوانی روی این موضوع دارد. از بعد مهمی به نام معنویات نباید غفلت کنیم، چرا که دین و معنویت از عناصر سازنده تمدن هستند. به تعبیر برخی اندیشمندان، دین ستون فقرات یک تمدن است. گفتنی است، ما باید تمام ابعاد دین را به صورت جامع مطالعه و عمل کنیم تا بر اساس آیه۱۵۰ سوره مبارکه نساء «نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَکفُرُ بِبَعضٍ» نباشیم، یعنی اینگونه نباشد که بخشی از دین را پذیرفته و بخش دیگرش را نپذیریم.
نکته سوم اینکه اگر دین ستون فقرات تمدن است، دینداری نیازمند دیندانی است. اگر دینداری، دیندان نباشد یا نیمهدان باشد، بسیار خطرناک است. ما در تاریخ اسلام از خوارج، داعش و برخی گروههای مشابه این دو آسیب زیادی دیدهایم، چون آنها یک بعدی نگاه کردهاند و دیندارِ دیندان نبودند. یکی از متفکران در این زمینه میگوید: «نیاموخته را میتوان آموخت، اما غلط آموخته را نمیتوان یا به سختی میتوان آموخت». راهکار دینشناس شدن این است آحاد جامعه اهل مطالعه، تعقل و تدبر باشند و اگر خود فرصت مطالعه ندارند، دستکم به اهلش مراجعه کنند. فقهای شیعه در نخستین مسئله رسالههای فقهی نوشتهاند اصول دین تقلیدی نیست، بلکه تحقیقی و برهانی است. یک مسلمان باید با مطالعه و تحقیق و یا شنیدن گفتههای اهل علم و تحقیق و تفکر در خداشناسی، پیامبرشناسی، امامشناسی و معادشناسی و دیگر مسائل دینی به یقین برسد. با این روش است که دیگر کسی دین خود را تقلیدی نمیداند.
سبک زندگی ایرانی اسلامی قانونمند است
نکته چهارم در سبک زندگی ایرانی اسلامی، احترام به قانون است. هر چه ملتی متمدنتر باشد، قانونمندتر است. سید جمالالدین اسدآبادی وقتی به کشورهای غربی سفر کرد، گفت: من مسلمانان را در کشورهای اسلامی دیدم اما اسلام را در کشورهای غربی یافتم؛ چون مردم در کشورهای غربی قانون را بهتر رعایت میکردهاند. از یاد نبریم بدترین نوع نادانی، جهل مرکب است؛ یعنی کسی که نمیداند و از ندانستن خود نیز بیخبر است. ابنیمین، شاعر سده هشتم هجری، دانایان و نادانان را به چهار دسته تقسیم کرده که دسته چهارم آنان، جاهلان مرکباند. خیلی از ما نمیدانیم و نمیدانیم که نمیدانیم و حاضر هم نیستیم مطالعه کنیم یا پای صحبتی بنشینیم تا آگاهیمان را افزایش دهیم.
نکته پنجم این است انسانها نادان به دنیا میآیند ولی احمق زاده نمیشوند. همه ما زمانی که به دنیا آمدیم، نادان بودیم. خداوند در آیه۷۸ سوره نحل فرموده: «خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که هیچ نمیدانستید و به شما گوش و چشم و قلب اعطا کرد تا مگر دانا شوید و شکر این نعمتها را بجا آورید». چون گوش ابزار مهمی برای دانایی است، مولوی چنین سروده است: آدمی فربه شود از راه گوش، جانور فربه شود از راه نوش. در اینجا فربه شدن یعنی فربه معرفتی، علمی و اعتقادی. انسان نادان با تربیت پدر و مادر، مدرسه رفتن و مطالعه کردن، رشد پیدا میکند و عالم و عاقل میشود اما شایعات و تبلیغات، انسان را احمق میکند. امروز آنچه جامعه ما را به حماقت دعوت میکند، شایعات و تبلیغات است. انسان احمق کسی است که هر چه میشنود و میخواند، میپذیرد. خدای بزرگ در آیه۱۸ سوره زمر فرموده است: «آن بندگانی که سخن بشنوند و به نیکوتر آن عمل کنند، آنان هستند که خدا آنها را به لطف خاص خود هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت خردمندان عالماند».
خانواده، مدرسه و مسجد سه رکن اثرگذار بر سبک زندگی ایرانی اسلامی
متأسفانه امروز در سایه تبلیغات و شایعات رسانهای، بسیاری از انسانها به حماقت دعوت میشوند و این سبب ایجاد بدبینی در جامعه میشود. در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) داریم که حضرت میفرماید: «همنشینی با بدکاران، بدبینی به نیکان را پدید میآورد و همنشینی با نیکان، بدکاران را به نیکان میپیوندد. بنابراین هرگاه موقعیت کسی بر شما مبهم شد و دین او را نشناختید، به معاشرانش بنگرید. اگر اهل دین خدا بودند او نیز پیرو دین خداست و اگر پیرو دین خدا نبودند او را نیز از دین خدا بهرهای نیست». اگر دین درست عرضه نشود موجب میشود عدهای از آن گریزان شده و عده دیگری به ستیز با آن برخیزند.
نکته ششم و پایانی این است برای تحقق سبک زندگی ایرانی اسلامی لازم است سه نهاد مقدس در جامعه اهمیت خود را بازیافته و این سه با هم پیوند بخورند. نخستین نهاد مقدس، خانواده است. پدر و مادر همواره خوبی بچههایشان را میخواهند و در خوشی و ناخوشی همراه فرزندانشان هستند. ممکن است پدر و مادر اشتباه و خطا کنند اما از همه برای فرزندانشان، خیرخواهترند. امروز شبکههای رسانهای دنبال این هستند خانوادهها را گرفتار فروپاشی کنند. دومین نهاد مقدس، مدرسه است. مدرسه یکی از مقدسترین مکانها در جهان بهشمار میآید و هر فردی در هر جای دنیا به جایگاه خاصی رسیده، در سایه مدرسه موفق شده است. پیغمبر اکرم(ص) فرموده است: «هر کسی که دنیا میخواهد، دنبال علم برود. هر فردی آخرت میخواهد، دنبال علم برود. هر که هر دو را میخواهد، باز هم دنبال علم برود». این دانش را باید در مدرسه یافت. انسان ِعالم و دانشمند، فقیر نمیشود؛ چون علمش سبب میشود بتواند زندگی خود را با عقلانیت و تدبیر پیش ببرد. از سوی دیگر، جامعه به دانش او نیاز دارد. سومین نهاد مقدس، مسجد است. مسجد است که به دو نهاد خانواده و مدرسه جهت میدهد. مردم و مسئولان نباید از این سه نهاد اثرگذار غافل شوند.
نظر شما