داستان حضور کبوتران در حرم امام رضا(ع)، قدمتی به اندازه بنای این مکان مقدس دارد. یعنی چیزی حدود هزار و 200 سال. درست از زمانی که روضه منوره، زیارتگاه شد و به واسطه حضور مرقد نورانی فرزند گرامی پیامبرخدا(ص) حرمت یافت، کبوتران نیز مکانی امن برای استراحت یافتند و مشهد رضوی، مأمن کبوتران حرم شد.

بازخوانی اسناد تاریخی که به کبوترها و کبوترخانه  حرم مطهر رضوی اشاره دارد / مهمانان قدیمی حرم

لیلا لاریچه: دخترک مشتی گندم روی زمین می‌پاشد، به آن بالا که کبوترها نشسته‌اند نگاهی می‌اندازد، منتظر است بیایند و از دانه‌هایی که برای آن‌ها ریخته، بچینند. زیاد چشم انتظار نمی‌ماند. دم غروبی انگار منتظر بودند یکی برای آن‌ها چیزی بیاورد. پری می‌زنند و پایین می‌آیند. کنار چرخ‌های ویلچرش پر از کبوتر می‌شود.از همان قدیم‌ها این رسم بود؛ من از بچگی، مادرم از بچگی و مادربزرگم از بچگی به یاد داریم مردم یا نذر دانه یا نذر کبوتر برای حرم امام رضا(ع) می‌کردند. خیلی‌ها کبوترهای تک و آسی را که داشتند به نیت اجابت نذر و حاجتی در حرم بال می‌گشودند.

داستان حضور کبوتران در حرم امام رضا(ع)، قدمتی به اندازه بنای این مکان مقدس دارد. یعنی چیزی حدود هزار و 200 سال. درست از زمانی که روضه منوره، زیارتگاه شد و به واسطه حضور مرقد نورانی فرزند گرامی پیامبرخدا(ص) حرمت یافت، کبوتران نیز مکانی امن برای استراحت یافتند و مشهد رضوی، مأمن کبوتران حرم شد.

سندی قدیمی

قدیمی‌ترین سندی که درباره حضور کبوتران در حرم مطهر رضوی وجود دارد، مربوط به احداث کبوترخانه برای آن‌هاست. شاه عباس یکم، پس از دفع هجوم ازبکان، مشهد را توسعه داد، خیابان و صحن عتیق را بنا کرد و به تنظیم امور شهر پرداخت. ظاهراً در آن زمان، جمعیت کبوتران حرم آن‌قدر زیاد بوده‌ که باید برای محل نگهداری آن‌ها فکری بر می‌کردند؛ این مسئله نشان می‌دهد قدمت حضور این پرندگان در مشهد رضوی، بسیار است. این بود که فرمانروای صفوی در کنار فعالیت‌های عمرانی حرم مطهر، دستور ساخت کبوترخانه‌ای به سبک کبوترخانه‌های اصفهان را در باغ ایلخانی در شرق روضه منوره صادر کرد؛ مکانی که در دوره قاجار پس از تخریب این کبوترخانه به صحن نو تبدیل شد و امروز آن را به نام صحن آزادی می‌شناسیم. خوشبختانه سند مربوط به ساخت کبوترخانه که 415سال قدمت دارد، امروزه در دسترس ماست. این سند قدیمی مربوط به سال ۱۰۱۷قمری یا ۹۸۷شمسی است و با شماره ۱/۳۶۷۳۱ در مجموعه مرکز اسناد آستان‌ قدس رضوی نگهداری می‌شود.

زمان تنظیم سند، نیمه نخست سلطنت شاه عباس یکم صفوی و متن آن از این قرار است: «هوالفیاض / برآوُرد / عمارت برج کبوترخان که حسب‌الحُکمِ جهان مُطاعِ آفتابْ ارتفاع، در باغِ پایین‌پای مبارک ساخته می‌شود، قطر 12 ذرع مشتمل بر پنج صُفّه در دو مرتبه که در هر صُفّه طاقی بسته می‌شود و میان برج به طلا کتیبه نوشته شود و قبه بزرگ در میان بام برج و قبه کوچک در اطراف به گچ تبادکانی و حجره اطراف تحت تخته برداشته و فرش بام خشت تخته کرده شود و بیرون برج در کل تخت نخل کرده و درون برج به کاهگل اندود شود. از قرار برآورد حاجیِ الحرمین شریفینِ توفیقْ آثاری، حاجی صدر معمار... رایج عراق: ۵۱ تومان و ۵/۶۲۶۸ دینار، مصالح: ۳۰ تومان و ۵/۴۹۸۷ دینار، خشت: ۱۶ تومان و ۵/۳۷۸۷ دینار شامل ۱۶۴هزار قالب... طول و عرض: ۱۸ ذرع، ارتفاع ۱۰ ذرع...». از این سند تاریخی که در واقع برآورد هزینه‌های ساخت کبوترخانه، پیش از آغاز عملیات عمرانی است، می‌شود چند نکته را متوجه شد: اول اینکه معمار کبوترخانه حرم، شخصی به نام حاجی صدر معمار بوده ‌است. دوم، شکل کبوترخانه احتمالاً به صورت مربعی بوده با مجموع طول و عرض ۱۸ ذرع (هر ذرع ۱۰۴سانتیمتر) که معادل ۷/۱۸ متر می‌شود (طول۳۵/۹ متر و عرض ۳۵/۹ متر). سوم اینکه ارتفاع کبوترخانه ۱۰ذرع، معادل ۱۰متر و ۴۰ سانتیمتر بوده که نسبتاً مرتفع ساخته شده و چهارم برای ساخت این بنا از ۱۶۴هزار قطعه خشت استفاده کرده‌اند.

مطابق حاشیه‌های سند، از این خشت‌ها ۱۱۳هزار و ۲۵۰ عدد پخته و ۵۰هزار و ۷۵۰ عدد نیز خام بوده ‌است. کبوترخانه حرم، چنان‌که در سند آمده‌، کتیبه‌ای بسیار زیبا و طلایی رنگ به خط علیرضا عباسی داشت.

محترم و مصون

در دوره‌های بعد حرمت آزار و شکار کبوترهای حرم امام رضا(ع) به‌تدریج از محدوده حرم مطهر فراتر رفت و تمام شهر مشهد را دربرگرفت. براساس یک عرف جا افتاده در مشهد قدیم (دوره افشاریه و قاجار)، اذیت کردن و شکار کبوتران در داخل باروهای شهر حرمت داشت. هانری رنه دالمانی، عتیقه‌شناس و جهانگرد فرانسوی که سال 1898 میلادی یا 1277 شمسی (125 سال قبل) از مشهد دیدن کرده‌، در این باره می‌نویسد: «دروازه قدیمی مشهد، دری قدیمی دارد که از اطراف به دیوار متصل است. دیوار شهر نیز قدیمی و مجهز به منافذی برای تیراندازی و کنگره‌هایی است که اکنون لانه و جایگاه کبوتران بی‌شمار حرم‌اند. این کبوتران مادام که در محیط شهر باشند، محترم و مصون از هرگونه تعرض‌اند؛ زیرا فضای شهر حریم حرم مقدس به حساب می‌آید. اما اگر از شهر خارج شوند با دیگر پرندگان فرقی ندارند و شکارشان جرم و گناه محسوب نمی‌شود».

با تخریب کبوترخانه حرم، اوایل دوره قاجار و در عهد فتحعلی‌شاه، محل نگهداری آن‌ها به تناوب و در دوره‌های بعد تغییر کرد و در 70سال گذشته، به داخل صحن‌های نو (آزادی) و سپس عتیق (انقلاب) انتقال یافت و بعدها به صحن رضوان برده‌شد.

از تعداد کبوتران حرم عددی در دست نیست. آن‌ها در برخی اماکن متبرکه مانند سقف بالای حجره‌های صحن آزادی و دیگر جاها مأوا دارند. رسیدگی به وضع سلامت کبوتران از وظایف بخش بهداشت اماکن متبرکه است. غذای کبوتران نیز از محل نذورات مردم تأمین می‌شود که مازاد آن را در انبار نگهداری می‌کنند و به‌تدریج به مصرف کبوتران می‌رسانند.

 نگهداری کبوتر در فرهنگ اسلامی

در خصوص جایگاه کبوترها بد نیست بدانید علامه مجلسی در کتاب «حلیةالمتقین» با نقل حدیثی از امام صادق(ع)، نگهداری کبوتر در منزل را «مستحب» می‌داند. در گزارش‌های مربوط به طوفان نوح در آثاری همچون «جامع‌البیان فی تفسیر القرآن» اثر ابوجعفر طبری، «تفسیرالقرآن العظیم» اثر ابن‌کثیر دمشقی، «تفسیر المیزان» اثر علامه طباطبایی و... کبوتر نقش ویژه‌ای ایفا می‌کند و پیام‌آور و مژده‌دهنده پایان این طوفان برای نبی خداست. سفارش به نگهداری کبوتر و دوست داشتن او، در آثار مربوط به ادعیه و زیارات ما نیز انعکاسی درخور دارد و در برخی از آن‌ها، مانند «کامل‌الزیارات» اثر ابن‌قولویه قمی به نگهداری کبوتر در خانه سفارش شده‌است. حتی گزارش‌هایی درباره حضور کبوترها در مسجدالحرام و نگه داشتن حرمت آن‌ها توسط زائران، از قرن اول هجری وجود دارد؛ مانند گزارشی که ابوحنیفه دینوری در «اخبارالطوال» (ترجمه دکتر محمود مهدوی دامغانی، نشر نی، 1371) آورده است؛ گزارشی از مکالمه میان عبدالله بن زبیر و عبدالله عضاة که در آن، پسر زبیر به کبوتران داخل مسجدالحرام و حرمت آن‌ها اشاره می‌کند. بنابراین در فرهنگ اسلامی، نگهداری و جلوگیری از آزار کبوتران امری توصیه شده‌است. همین توصیه‌ها سبب شد مکان‌های مقدس مسلمانان و ازجمله شیعیان، به مکانی امن برای زندگی و حضور این پرنده دوست‌داشتنی تبدیل شود و حفظ حرمت آن، اسباب استمرار این حضور را فراهم آورد.

***

دخترک به کبوترهای پای چرخ خیره شده؛ زنی می‌آید و مشتی گندم می‌ریزد. کبوترها می‌پرند؛ دخترک سرش را که بالا می‌آورد دانه دانه اشک‌هایش می‌ریزد. با خودم می‌گویم کاش حاجت روا شده باشد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.