تحولات لبنان و فلسطین

۴۰ چهارشنبه را میهمان کلمات گهربار و حیات‌بخش حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع) هستیم و همراه خوانندگان، شرح یک حدیث رضوی را در گفت‌وگو با اساتید حوزه و دانشگاه بررسی خواهیم کرد.

دوست و دشمن حقیقی را بشناسیم/ تفسیر حدیث رضوی در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی گرگانی استاد حوزه و دانشگاه

از وظایف مهم حکومت اسلامی، تربیت عقلانی جامعه است. تعقل است که حلّال مشکلات جامعه خواهد شد. ۴۰ چهارشنبه را میهمان کلمات گهربار و حیات‌بخش حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع) هستیم و همراه خوانندگان، شرح یک حدیث رضوی را در گفت‌وگو با اساتید حوزه و دانشگاه بررسی خواهیم کرد. شرح حدیث این هفته را محضر حجت‌الاسلام والمسلمین آقای دکتر سیدجواد حسینی گرگانی هستیم تا از جام معرفت کلمات رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم.

امام رضا(ع) در روایاتی که از آن حضرت نقل شده، توصیه بسیاری بر تعقل و تفکر دارند، از جمله روایتی که در آن، تنها دوست واقعی انسان را عقل او معرفی می‌فرمایند. در این‌باره توضیحی بفرمایید.

در کلمات اهل بیت(ع) به‌ویژه حضرت رضا(ع)، سخنان بسیاری در اهمیت تعقل و تفکر و مذمت جهل و نادانی به چشم می‌خورد. ازجمله این روایات، حدیث شریفی است که از حضرت رضا(ع) توسط شیخ صدوق(ره) در کتاب گرانسنگ و شریف عیون اخبارالرضا(ع) نقل شده است. در این حدیث، ابراهیم بن هاشم از ابن‌جهم نقل می‌کند: خودم از لسان مبارک آن حضرت شنیدم که فرمود: «صَدیقُ کُلِّ امرءٍ عَقلُه وَ عَدُوُّه جَهلُه»؛ یعنی تنها دوست واقعی هر کسی عقل او است و تنها دشمنش هم نادانی او.

حضرت با این چند کلمه، به شاه‌کلید موفقیت انسان در طول حیات و زندگی اشاره کرده است که هر کسی با عقل خود، طرح رفاقت و دوستی ریخت و تابع آن شد، به پیروزی و موفقیت خواهد رسید و آن دوست، بدون هیچ خیانتی او را به مقصود می‌رساند اما اگر جهل و نادانی را به عنوان دوست و طرف مشورت خود انتخاب کند، او را به راهی می‌برد که شقاوت و بدبختی، عاقبت آن است.

حقیقت عقل چیست که می‌تواند تنها دوست واقعی انسان باشد؟

بهترین تعریف از عقل، همان است که در روایات آمده و آن، همان هوش و فراستی است که انسان را به خداوند و اطاعت و پیروی او نزدیک می‌کند. در دنیا، افراد به ظاهر عاقلی بوده‌اند که سال‌ها در مقامات و مناصب مختلف حکومت کرده‌اند ولی بسیاری از آن‌ها فاقد عقل به این معنا بوده‌اند بلکه هوش آن‌ها نوعی شیطنت بوده و ربطی به عقل نداشته است.

وقتی شخصی از امام صادق(ع) درباره عقل پرسید که چیست، حضرت فرمود: «ما عُبِدَ بِهِ الرَّحْمانُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنانُ» یعنی عقل همان چیزی است که انسان به وسیله‌اش، خدا را پرستش می‌کند و بهشت را بدست می‌آورد. راوی عرض کرد پس اینکه در معاویه وجود داشت چه بود؟ امام فرمود: این نوعی شیطنت بود که شبیه عقل بود؛ ولی عقل نیست. پس هرچه ما را به سوی اطاعت خداوند و پیروی از دستورات عبادی و اخلاقی و اجتماعی پروردگار سوق دهد، عقل است و آنچه ما را به سمت معاصی و گناهان ببرد، جهل است و بی‌عقلی.

عقل و جهل چه ملاک‌هایی دارد که انسان بتواند این دو را از هم تشخیص دهد؟

انسان هر چیزی را از آثارش می‌شناسد. روایات اهل بیت(ع) سربازان و جنود عقل و جهل را معرفی کرده‌اند. انسان باید ببیند چه مقدار از این سربازان را در اختیار دارد و بعد با شناخت آن‌ها، به‌راحتی تشخیص می‌دهد چه میزان دارایی عقلی دارد و چه مقدار جاهل است.

سماعه بن مهران در حدیث معروف جنود عقل و جهل می‌گوید یک وقتی در محضر امام صادق(ع) بحث عقل و جهل شد؛ حضرت فرمود: «اعْرِفُوا الْعَقْلَ وَجُنْدَهُ وَالْجَهْلَ وَجُنْدَهُ تَهْتَدُوا» یعنی شما اگر جنود و سربازان عقل وجهل را بشناسید، هدایت می‌شوید.

حضرت در آن روایت، 75 سربازِ عقل و 75 سرباز جهل را معرفی می‌کند. انسان باید ببیند چقدر از سربازان عقل را داراست تا آنچه را ندارد، کسب کند و باز ببیند چقدر از سربازان جهل را داراست که از خود دور کند و بالطبع سمت سربازان عقل برود.

برخی از سربازان عقل که در آن روایت ارزشمند آمده است عبارت‌اند از ایمان، رجا و امید، عدل، شکر، توکل، مهربانی، وفاداری، صبر، بی‌نیازی و... برخی از سربازان جهل نیز عبارت‌اند از: حرص، دشمنی، غضب، تنبلی، ریا و... .

کمی از سیره رفتاری پیامبر و اهل بیت(ع) در تربیت عقلانی جامعه برایمان بفرمایید.

در کارنامه‌ تبلیغ همه انبیا و اولیای الهی و در زندگی آن‌ها، دعوت به عقل در درجه و مرتبه اول است. البته در اسلام، این مسئله قوی‌تر است. به همین خاطر امیرالمؤمنین(ع) درباره علت بعثت انبیا(ع) می‌فرماید: «لیستأدوهم میثاق فطرته» تا آنجا که می‌فرماید: «ویُثیروا لهم دفائن العقول» یعنی پیامبران آمدند تا گنجینه‌های عقول را استخراج کنند.

فرستادن رسل و خلفاء الله در حقیقت دعوت مردم به عرصه تربیت عقلانی است. تربیت عقلانی یعنی استخراج نیروی خِرد انسانی و حاکم‌کردن عقل و خرد بر اعمال انسان تا راه سعادت ابدی را به وسیله مصباح عقل تشخیص دهد و قادر بر طی مسیر شود.

در سراسر قرآن کریم و سیره پیامبر(ص) و اهل بیت طاهرین آن حضرت، تکیه فراوان بر عقل، خرد و تفکر است. حتی خداوند در آیه 10 سوره ملک می‌فرماید: در روز قیامت، مجرمان، علت عذابشان را استفاده نکردن از عقل عنوان می‌کنند: «لو کنّا نسمع أو نعقل ما کنّا فی أصحاب السّعیر».

نخستین کار پیامبر(ص) شوراندن عقل و قدرت تفکر و تدبر است. حلال مشکلات جامعه ما این است، چرا که عقل، انسان را به دین راهبری می‌دهد و به عبودیت خداوند وامی‌دارد. پس یکی از وظایف مهم حکومت اسلامی با تأسی به سیره قرآنی و نبوی و اهل بیت(ع)، تربیت عقلانی جامعه است.

به نظر شما کدام بخش از حکومت اسلامی می‌تواند بهترین نقش را در تربیت عقلانی جامعه ایفا کند؟

 مهم‌ترین نهاد تربیت عقلانی جامعه، نظام آموزشی ما به‌خصوص آموزش و پرورش و آموزش عالی است. اصلاً باید از الزامات نظام آموزشی تربیتی، ایفای نقش در پرورش قوه‌ عاقله فرزندان این مرز و بوم باشد، چرا که «العَقلُ‌ یَهدی‌ و یُنجی» یعنی این عقل است که انسان‌ها را تعالی می‌بخشد، آن‌ها را به مقام توحید می‌رساند و در سطح جامعه، به زندگی به سبک اسلامی وامی‌دارد و ارتباطات مادی زندگی دنیا و اجتماعات مختلف را تنظیم می‌کند. همه این‌ها کار قوه عاقله است.

«لا یُستَعانُ‌ عَلَی‌ الدَّهرِ اِلّا بِالعَقل» یعنی زندگی بدون عقل، هرگز ممکن نیست. نظام آموزشی تربیتی ما باید نوجوانان و جوانانی را تربیت کند که به آن 75صفت که نشانه عقل است متصف و از جنود جهل دور شوند تا جامعه بر اساس عقلانیت پیش رود که اگر این چنین شد، جامعه روی رفاه، امنیت و سلامت را به خود خواهد دید.

اگر نظام تربیتی ما چنین انسان‌هایی را تربیت کند، چنانچه این اشخاص به مدیریت جامعه برسند، می‌توانند جامعه را به سوی رستگاری و فلاح هدایت کنند و الا جامعه جز هرج و مرج و فساد، صحنه‌ای دیگر مشاهده نخواهد کرد.

و سخن پایانی

به عنوان کلام آخر می‌گویم آنچه در جنبه فردی و شخصی و نیز در جنبه اجتماعی می‌تواند انسان و جامعه را از بدی‌ها و شرور دور کرده و به سعادت رهنمون شود، تربیت عقلانی است. اگر جامعه‌ای عقل‌محور شود؛ فساد، بداخلاقی، دزدی، اختلاس، ریا و دیگر مفاسد از او دور خواهد شد چرا که عقلانیت واقعی، انسان را به خدا نزدیک می‌کند، جامعه را به مرتبه جامعه توحیدی می‌رساند و جامعه توحیدی، سعادتمندترین جوامع است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.