به گزارش قدس آنلاین، به واسطه عملکرد ۴۰۰ روزه مهدی تاج و اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال در دوره جدید مدیریتی این مجموعه تصمیم گرفتیم اوضاع فوتبال ایران را با یکی از نامزدهای اسبق این فدراسیون به صورت ویژه بررسی کنیم. پس به سراغ واعظ آشتیانی رفتیم تا با او گفتوگوی مفصلی داشته باشیم.
عملکرد مهدی تاج در شروع به کار دوباره در فدراسیون را تا اینجای کار چطور ارزیابی میکنید؟
عملکرد ایشان اظهر من الشمس است، ولی واقعیت امر این است که ما شاهد یک مدیریت سنتی هستیم. شما ببینید ایشان وقتی باردیگر رئیس فدراسیون فوتبال میشوند، با آن داستانها و مسائلی که داشت، در اول کار میگویند من حس میکنم سرمربی تیم ملی باید عوض شود، چرا که در جام جهانی ما بازیچه تیمها خواهیم شد. یعنی ایشان با حس قضاوت کرد و سرمربی موفق تیم ملی را برکنار کرد و سرمربیای که امتحانش را با ناکامی در ایران پس داده بود را برگرداند.
آقای تاج وعده حل موضوع حق پخش تلویزیونی، ورود سامانه کمک داور ویدئویی و حل مشکلات مدیریتی استقلال و پرسپولیس برای بازگشت این دو تیم به لیگ قهرمانان آسیا را داد. آیا در تحقق این امور موفق بوده است؟
در این مورد جالب است که کارهای دیگران را به خودشان منتسب میکنند، نمونه آن درباره موضوع بازیهای لیگ قهرمانان آسیا در زمین ثالث است. این موضوع اصلاً سیاسی بود که به خاطر قطع روابط توسط عربستان با کشور ما اتفاق افتاد. وقتی ارتباط سیاسی برقرار شد، طبیعتاً موضوع زمین ثالث منتفی است، همانطور که عربستانیها آمدند در آزادی بازی کردند و قرار بود در اصفهان نیز بازی کنند که آن موارد و مسائل پیش آمد، اینکه ربطی به فدراسیون نداشت که بگویند ما این موضوع را حل کردیم و جالب این است که یک آمار تمسخرآمیز میشنویم که ۹۰ درصد دنیا ویایآر ندارند. میگویند ۷۵ درصد درآمد باشگاهها از پخش تلویزیونی است، درحالی که این یک صحبت و بحث بیهوده است. موضوع مسلم این است که ۴۰ تا ۴۵ درصد سهم مختص به پخش تلویزیونی است که تازه به شرایط کشورهای مختلف بستگی دارد. این مسائل نشان میدهد آقایان از ابتداییترین موضوعات هم آگاه نیستند، ضمن اینکه بارها گفته شد پخش تلویزیونی نیازمند به قانون و تصویب مجلس است و اینکه دولت در لایحه خودش مطرح کند که مثلاً این میزان درآمد مربوط به صدا و سیما و پخش تلویزیونی اختصاص پیدا میکند. همه این مسائل نشاندهنده رویههای سنتی، غیر معقول و غیرمنطقی است.
به نظر می رسد در فدراسیون فوتبال شاهد چند جزیرهگی هستیم. به صورت پراکنده هرکسی برای خودش ایالت دارد، در حوزه درآمد زایی، اسپانسرینگ، کمیته داوران و اینکه تیم ملی امید از بازیهای آسیایی و مقدماتی المپیک خذف میشود، لیگ دچار وقفه طولانی میشود، هیچ کس پاسخگو نیست. شما اینها را قبول دارید؟
بحث جزیرهای بودن جدید نیست و گذشته هم بوده، وضع امروز فوتبال ما نتیجه حضور همین افراد است؛ یعنی در این ۱۴ ، ۱۵ سال همه اتفاقات محصول عملکرد این افراد است، اینها باردیگر این افکار ناکارآمد را در حال ترویج دادن هستند، فکر میکنند تلنگر زدن به آنها درست نیست و نباید اتفاق بیفتد. شما ببینید وقتی به اینها انتقاد میشود، به دلیل ضعف در پذیرش این انتقاد سریع متوسل به بیانیهنویسی میشوند؛ مانند بچهای که پسگردنی میخورد و سریع پدر و مادرش را برای دفاع میآورد، اینها با بیانیهنویسی میخواهند فرار رو به جلو کنند. موقع انتقاد میگویند سازمان لیگ از ما جداست؛ یعنی خودشان دارند جزیره را درست میکنند، در حالی که فدراسیون بر سازمان لیگ حاکمیت دارد و اجازه برگزاری مسابقات را به او میدهد. درست است که سازمان لیگ شخصیت حقوقی مجزا دارد اما جدا نیست، مثل اینکه بگویند فدراسیون فوتبال دست ماست و دولت و دستگاههای نظارتی هیچ حقی ندارند ( که درست نیست ).
ما در هیئت رئیسه فدراسیون شاهد هستیم بعضی اعضا مسئولیتهایی گرفتهاند که از نظر قانونی دچار اشکال است و ایراد اساسنامهای دارد، ولی افراد بیتفاوت از کنار آن عبور میکنند، نمونهاش هم حضور آقای خداداد افشاریان در کمیته داوران و همزمان ریاست هیئت فوتبال یکی از استانهاست .
اصلاً هیچ نظارتی هم توسط وزارت ورزش نسبت به عملکرد فدراسیون دیده نمیشود. فدراسیون فوتبال که جدا از این مملکت نیست، پرچم کشور متعلق به این فدراسیون است و اگر پرچم نباشد، فدراسیون فوتبال هویتی ندارد، واقعاً شما فکر میکنید در تمام دنیا به صرف فیفاهراسی مینشینند تماشا کنند که عدهای قانونگریزی کنند ؟ کشورهایی که به ظاهر دموکراتیک حرف میزنند و بحث می کنند، آنها بلدند چطور مهندسی کنند و فردی کارآمد را انتخاب کنند، به گونهای عمل کنند که در ظاهر و شکل قضیه هیچ اتفاق منفی وجود نداشته باشد و کنفدراسیونهای قارهای نیز نتوانند اشکالی بگیرند.
نکته اینجاست که هر جایی در تنگنا قرار میگیریم، بحث فیفا و تعلیق مطرح می شود و هر جا که لازم است شفاف سازی کنیم و پاسخگو باشیم، گفته میشود ما استقلال داریم.
استقلال داشتن اینطور نیست که آقایان یک مدل دیکتاتوری برای خودشان راه بیندازند و مدعی شوند کسی نباید سمت ما بیاید، اصلاً از این خبرها نیست، باید گفت متأسفانه وزارت ورزش از گذشته بحث و کار مهندسی را بلد نبوده و اگر روال همینگونه ادامه داشته باشد، این داستانها همچنان هست. آقایان اگر بلد نیستند، اینها را یاد بگیرند و مشورت کنند که چطور این شرایط را مساعد کنند.
ما در این مدت اتفاقات عجیبی را دیدهایم که عجیبترین آنها انتخاب آقای بهاروند به عنوان رئیس سازمان لیگ بود . مگر ایشان بازنشسته نبودند، مگر ایشان جزو کسانی نبودند که در پروسه استخدام ویلموتس متخلف و مقصر شناخته شدند، بازگشت ایشان چه معنایی دارد؟
متأسفانه آقایان همچنان به این سمت میروند که باند و گروه خودشان را تقویت کنند و آن چیزی که نیاز خودشان میبینند را رفع کنند. ضمن اینکه من باید به شما عرض کنم این بیانیهنویسیها کاغذ پارهای بیش نیست و کسی هم توجهی نمیکند .اینکه در یک نظرسنجی ۹۴ درصد نسبت به عملکرد فدراسیون فوتبال نظر منفی میدهند، این نشاندهنده واقعیتهایی است. بر اساس شنیدهها میگویم پول آقای ویلموتس را تا الان ندادهاند و ظاهراً دارد روی آن پول سود میآید. من فکر میکنم اگر این موضوع صحت داشته باشد، روزی می رسد که اگر مثلاً ۱۰ یا ۱۲ میلیون دلار پول بلوکه شده داریم، پول ویلموتس به سقف این پول می رسد و کامل تحویل آقای ویلموتس میشود .
به نظر شما امیدی به بهبود وضعیت فوتبال ایران هست؟
باید بگویم شرایط خوبی بر فوتبال ما حاکم نیست، شما ببینید، صاحبنظران، کارشناسان، حتی افرادی که در حوزه فنی و مدیریتی حرفی برای گفتن دارند، هیچ رضایتی از عملکرد فدراسیون فوتبال در حوزههای مختلف ندارند، اینها باید به جای بیانیهنویسی رفتار و عملشان را درست کنند و در عین حال به سمت پوستاندازی بروند. اگر عملکردی مثبت، حتی کوچک از این فدراسیون میدیدم، من به وجدان خودم مراجعه و از آن دفاع میکردم، ولی متأسفانه نقطه و نکته مثبتی نمیبینیم.
نظر شما