ما اصلا نمیتوانیم طوری زندگی کنیم که تحت هیچ شرایطی خودمان را با دیگران مقایسه نکنیم، اما اگر یک سری مهارت ها را به کار بگیریم و به خودمان یاداور شویم، میزان مقایسه خود با دیگران، شکل افراطی نمیگیرد و در یک سطح معقول و معتدل باقی میماند.

مقایسه؛ دزد خوشحالی/ راهکارهایی برای مقایسه نکردن خود با دیگران

الهه ضمیری-خبرنگار تحریریه جوان قدس :  به دو دلیل این گزارش تهیه شده است، دلیل اول این است که در فضای مجازی هر موقع فرصتی میشود که افراد درباره راهکار های افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس صحبت میکنند، همواره میبینیم یکی از گزینه ها این است که دست از مقایسه کردن خود با دیگران برداریم، اما هیچ موقع راجع به این موضوع صحبت نشده است که، چطور مقایسه نکنیم. نمیشود که فقط با یک توصیه مستقیم این آموزه را انتقال داد و باید شیوه ها و استراتژی های جلوگیری از مقایسه کردن هم آموزش داد.

دلیل دوم را با نقل قولی از تئودور روزولت شروع میکنیم، او جمله ای دارد که میگوید: مقایسه دزد خوشحالی هست. و واقعا هم درست است، با اینکه روزولت صد سال قبل این جمله را گفته است، اما امروزه تحقیقات علمی از این حقیقت که مقایسه افراطی به سلامت روانی آدم ها آسیب میزند حمایت میکند. مقایسه افراطی خود با دیگران باعث نادیده گرفتن موفقیت ها، برجسته کردن اشکلات و نقاط ضعف، کاهش عزت نفس، افزایش خودگویی های منفی و در نتیجه کاهش رضایتمندی از زندگی و وضعیت روحی و روانی میشود. به همین دلیل، 5 راهکار عملی جهت جلوگیری از عادت مخرب ذهنی را معرفی میکنیم.

راهکار های عملی برای مقایسه نکردن خود با دیگران

1-به خودتان یادآور شوید که ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودتان مقایسه میکنید. شاید کلیشه ای به نظر بیاید اما واقعا سعی کنید مچ خودتان را هنگام مقایسه کردن با دیگران بگیرید و بعد از آن یک نفس عمیق بکشید و به خودتان بگویید که حواست باشد داری باطن زندگی خودت را، با ظاهر زندگی دیگران مقایسه میکنی. این کار نه منطقی است و نه مفید و نه سالم و نه درست. دلیل اینکه به این مسئله اشاره میکنم این است که نتایج پژوهش ها نشان داده، 82 درصد افراد که در شبکه های اجتماعی زندگی خودشان را پر زرق و برق نشان میدهند، واقعا آن چیزی نیستند که به نمایش میگذارند، درنتیجه مقایسه کردن خود با این افراد کار سالم و درستی نیست.

2- خودتان، تعریف از موفقیت را ایجاد کنید. مثلا اگر کسی به خودش بگوید گرفتن نمره 17 در امتحان برای من موفقیت حساب میشود و واقعا هم این مسئله را باور داشته باشد، دیگر اهمیتی ندارد که دوستش 20 گرفته است یا هر نمره دیگری. زمانی که استاندارد ها و معیار های خودتان برای زندگی خوب را تعیین نکنید، مدام چشمتان به استاندارد ها و معیار های زندگی دیگران خواهد بود و خودتان را با آنها مقایسه میکنید. فردی که برای خودش استاندارد و معیار دارد، کمتر خودش را با دیگران مقایسه میکند. بنا بر این همین الان چند لحظه مکث کنید و به این مسئله فکر کنید که واقعا تا یک ماه ،6 ماه و 1 سال آینده چه اقداماتی باید انجام دهید تا در نظر خودتان یک انسان موفق محسوب شوید.

3- به دیگران به عنوان رقیب نگاه نکنید! وقتی به دیگران به عنوان رقیب و به زندگی به عنوان مسابقه نگاه کنید، موفقیت دیگران میشود کاهش شانس شما برای موفقیت، و همین عامل باعث مقایسه دائمی خودتان با دیگران و در نتیجه افزایش حسادت میشود. برای کاهش مقایسه و در نتیجه بهتر شدن حال، به دیگران باید با نگرش مهربانانه و به عنوان هم نوع خودتان نگاه کنید. برای اینکه این اتفاق بیافتد، بیایید این چنین شروع کنید که موفقیت دوستان و آشناهایتان را با یک تبریک جشن بگیرید و به آنها افتخار کنید.

4- در یک قلمرو خاص، خودتان را با گذشته خودتان مقایسه کنید. یعنی عملکرد خودتان در یک قلمرو خاص را، مثل ورزش، با عملکردتان در هفته گذشته و چند ماه گذشته مقایسه کنید. مثلا من هفته ای 6 کیلومتر میدوم، این هفته سعی میکنم رکورد خودم را جا به جا کنم و با رکورد بقیه هم کاری ندارم. بنابراین شروع کنید خودتان را با گذشته خودتان مقایسه کنید اما نه به طور کلی، فقط در یک قلمرو خاص و مورد نظر.

5- مهارت مهربانی یا شفقت با خود را تمرین کنید. نتایج تحقیقات نشان داده است، افرادی که رابطه بهتر و مهربانانه تری با خودشان دارند، کمتر خودشان را با دیگران مقایسه میکنند و دلیلش هم این است که مقایسه عمدتا  نشات گرفته از یک باور درونی است که من به اندازه کافی دوست داشتنی نیستم و به اندازه کافی ارزشمند نیستم. فردی که خود را دوست داشتنی، کافی و ارزشمند میداند، کمتر خودش را با دیگران مقایسه میکند. ساده ترین اقدامی هم که برای شروع تمرین مهارت مهربانی با خود میتوانید انجام دهید، این است که هر وقت در یک موقعیت سخت قرار گرفتید یا در یک موقعیت مقایسه ای قرار گرفتید، از خودتان یک سوال بپرسید، اگر یک دوست عزیز در موقعیت من بود، چه برخوردی با او میکردم؟ چطور با آن دوست عزیز صحبت میکردم؟ با چه لحن و تن صدایی با او صحبت میکردم؟ نوع صحبتم مهربانانه بود یا سرزنش گرانه؟ وقتی جواب این سوال را به خودتان دادید،  باید سعی کنید همان برخوردی که با دوستتان انجام دادید را نسبت به خودتان عملی کنید. پس در این موقعیت، همانگونه با خودتان برخورد میکنید که با عزیز ترین فرد زندگیتان برخورد میکنید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.