پیشه صحافی در فرهنگ مردم همواره محترم بوده است. شاید این احترام به دلیل پیوند این هنر با قرآن و کتب ادعیه باشد.

جان‌بخشی به کاغذها و کلمات

از دوره صفویه کار روی قرآن‌ها و کتاب‌های خطی در کارگاه‌ صحافی کتابخانه آستان قدس رضوی آغاز شده و فعالیت آن تاکنون ادامه دارد. در گذشته مرمت قرآن‌ها و کتاب‌های خطی در حرم مطهر رضوی به حوزه‌های وصالی، شیرازه‌بندی و تجلید با استفاده از ابزارها و شیوه‌های مرسوم کارگاه‌های صحافی گذشته مانند کاغذ دست‌ساز و صنعتی خلاصه می‌شد.

پیشه‌ای که نزد مردم محترم بود

صحافی در معنی رسمی و کتابی‌اش فن تنظیم و به‌هم‌بستن صفحات کتاب یا امثال آن و قرار دادن آن‌ها بین دو پوشش (جلد) به‌منظور یک‌جا نگهداشتن صفحات و جلوگیری از فرسوده یا پاره شدن و تسهیل استفاده از آن‌هاست. به بیان ساده‌تر می‌شود گفت صحافی همان جلدسازی برای کتاب است که شامل شیرازه‌کشی و ته‌دوز و جلدسازی می‌شود. شاید شما با شنیدن نام صحافی تصور کنید هنری مربوط به تعمیر و مرمت کتاب‌های قدیمی است، در حالی که صحافی یکی از مراحل ساخت کتاب‌های جدید است که در ترمیم و مرمت کتاب‌های آسیب‌دیده و فرسوده که شیرازه‌شان از هم پاشیده نیز به کار می‌رود. پیشه صحافی در فرهنگ مردم همواره محترم بوده است. شاید این احترام به دلیل پیوند این هنر با قرآن و کتب ادعیه باشد. در فتوت‌نامه‌ها به برخی از خصوصیات اخلاقی و لازم صحافان اشاره شده است؛ برای نمونه، مولانا شهاب‌الدین عبدالله هروی که صحاف قرآن بود، صدق نیت و خلوص اعتقاد داشت. همچنین نقل است که ملک محمد صحاف نیز در کمال صلاح و در نهایت «آدمیت و اهلیت» به امر صحافی مشغول بوده است (نظامی، ۱ / ۸۲).

دکانی که محل تجمع اهل فضل و ادب بود

تاریخ صحافی در فرهنگ ایرانی و اسلامی در مقوله هنر و پیشه ورّاقی می‌گنجد و جزئی از آن به‌حساب می‌آید. ورّاق به کسی گفته می‌شد که کاغذ می‌ساخت و یا ورق کاغذ را به اندازه‌های گوناگون می‌برید. این لغت گاه به معانی کاتب و کُرّاسه‌نویس و مُجلِّد نیز به‌کار رفته است .ایرج افشار می‌نویسد: «ورّاق معمولاً به کسی گفته می‌شد که نسخه‌ها را کتابت و تزئین و تجلید و وصّالی می‌کرد و خود، آن را می‌فروخت. ورّاقان اغلب دکانی داشتند که محل تجمع اهل فضل و ادب بود». به نوشته او «صحافی و مجلدگری در تمدن و فرهنگ سنتی ما عبارت از حرفه و هنری است که صاحب آن پیشه، کتاب بی‌جلد را تجلید، کتاب معیوب را وصّالی و مرمت و شیرازه‌دوزی و کاغذ کتابت را جدول‌کشی می‌کرد. همچنین می‌توانست اوراق موش‌خورده، کرم‌زده و آتش‌دیده را به‌وسیله متن و حاشیه کردن، حیات تازه‌ای بخشد و کاغذ را آهار مهره و احیاناً دو پوست سازد». اما صحاف در ادوار پیشین، تنها به تجلید کتاب نمی‌پرداخته بلکه با این نام و یا به‌ عنوان ورّاق به استنساخ، مقابله و تصحیح نسخ نیز اهتمام داشته است.

صحافی، هنر کمال یافته در خراسان

قرن هشتم و نهم هجری را عصر طلایی هنر صحافی و جلدسازی نامیده‌اند. در دوره‌های متأخر، ازجمله در عهد تیموریان و صفویان نیز صحافان علاوه بر تسلط به فن تجلید به دیگر هنرهای عصر خود چون افشان‌گری، ابری‌سازی، نقاشی، مقواسازی، تذهیب و خوشنویسی آگاه بودند و بعضً پاره‌ای از فنون ادبی روزگارشان را هم می‌دانسته و از زمره اهل فضل و دانش بودند. در عهد شاهرخ تیموری، هنر جلدسازی در خطه خراسان به‌ویژه هرات، به اوج کمال رسید. جلدهای ایرانی این دوره بر نظایر خود در اروپای قرون وسطا برتری دارند. در عهد صفویه ظریف‌کاری دوران تیموریان منسوخ شد. در دوران پادشاهی فتحعلی‌شاه قاجار، جلدسازی تحت‌تأثیر صحافی اروپایی قرار گرفت. در دوران ناصرالدین‌شاه قاجار صحافی به روش روغنی (لاکی) ترقی بسیار کرد و استادان زبردستی در شهرهای تهران، شیراز، اصفهان و دیگر شهرها آثار و شاهکارهایی برجا گذاشتند. صحاف‌باشی مشهد ازجمله این استادان است.

ماشین نتوانست جای صحافان را بگیرد

تا اوایل قرن بیستم یعنی پیدایش صحافی ماشینی، کتاب‌ها با دست صحافی می‌شدند. از سال ۱۹۳۰ به‌ بعد یعنی با پیدایش نخستین ماشین‌های مجهز صحافی، تمامی مراحل صحافی توسط ماشین انجام می‌گرفت. صحافی ماشینی با اختراع ماشین‌های مجهزتر همواره در حال تکامل بوده است .در دهه ۱۹۵۰، صحافی بدون نخ موسوم به «ته‌چسب» ابداع و مرسوم شد. این شیوه صحافی که بدون استفاده از عمل دوخت و به‌ وسیله ماشین انجام می‌گرفت، جانشین ته‌دوزی کتاب شد. از این پس با استفاده از تسمه نقاله، مراحل صحافی با سرعت زیاد و در یک خط تولید انجام گرفت. در اوایل ۱۹۶۰ مراحل مختلف کار صحافی، از دوختن تا پرس کردن و بسته‌بندی، بدون دخالت دست انجام می‌گرفت. در اواخر دهه۱۹۶۰، ماشین‌هایی به‌وجود آمدند که قادر بودند تا ۶۰ جلد کتاب را در یک دقیقه صحافی کنند. در صحافی ماشینی پیشرفته امروزی، مراحل مختلف صحافی که جدا جدا و توسط ماشین‌های مختلف انجام می‌گرفت، یکپارچه شده است. این ماشین‌ها تمامی مراحل صحافی را انجام داده و حتی در آخرین مرحله برای توزیع، بسته‌بندی می‌کنند. البته امروزه هنوز هم کتاب‌هایی با دست صحافی می‌شوند. صحافی دستی استحکام بیشتری دارد ولی بدیهی است بسیار کندتر از صحافی ماشینی انجام می‌گیرد. در این هنر شاید ماشین‌ها سرعت کار را بیشتر کرده‌اند اما نتوانسته‌اند جای صحافان را در مرمت آثار کهن بگیرند. پیشه‌ای که امروز کاربرد زیادی در حرم مطهر رضوی دارد.

صحافان چیره‌دست حرم مطهر، حافظان کتب وقفی

در حرم مطهر رضوی نیز وراق‌ها کسانی بودند که کار صحافی را انجام می‌دادند. صحافان قدیمی بیشتر نسخه‌های قرآنی را که روی پوست یا کاغذ بود صحافی می‌کردند. گفته می‌شود از زمانی که کتب قرآن به حرم مطهر رضوی اهدا می‌شده افرادی نیز بوده‌اند که قرآن‌های آسیب‌دیده را ترمیم می‌کرده‌اند، بنابراین حوزه مرمت در حرم مطهر پیشینه‌ای کهن داشته و تاکنون ادامه دارد. در اسناد دوره صفویه نیز که دخل و خرج کتابخانه را نوشته، جایی به هزینه ملاصحاف‌باشی اشاره کرده که نشان می‌دهد از دوران صفویه کارمندانی این کار را انجام می‌داده‌اند. نگهداری و مراقبت از قرآن‌های وقفی و نیز کتاب‌های ارزشمند ادعیه، در کنار حفظ کتاب‌های خطی وقف شده در حرم مطهر رضوی، ضرورت ایجاد چنین شغلی را در آستان‌ قدس رضوی به وجود آورد؛ تا جایی که بخشی از موقوفه‌های بارگاه منور امام رضا(ع) نیز برای انجام این کار و هزینه‌های مربوط به آن اختصاص یافته است. در میان اسناد موجود، سندهای مربوط به بخش صحافی حرم مطهر را می‌توان از سال ۱۰۹۶قمری به بعد، مشاهده کرد. در سند سال ۱۰۶۴ خورشیدی، سخن از «صحاف‌خانه سرکار فیض‌ آثار» به میان آمده که نشان می‌دهد مدت‌ها پیش از این تاریخ، اداره صحافی در حرم مطهر رضوی ساخته شده ‌بود و به همین دلیل، باید قدمت آن را دست‌کم چهار قرن بدانیم.

جان‌بخشی به کاغذها و کلمات

معمولاً افرادی که قرآن یا دیگر کتاب‌های مذهبی را وقف حرم مطهر می‌کردند، موقوفه‌ای را هم برای نگهداری از آن‌ها در نظر می‌گرفتند یا وجهی را بابت صحافی آن ارسال می‌کردند و این مسئله، یکی از نکات جالب توجه در بررسی تاریخ صحافی حرم مطهر است. به عنوان نمونه در سال ۱۲۸۴قمری دو قرآن نفیس وقفی به همراه هزینه صحافی آن‌ها، از هرات به مشهد فرستاده شد که سند آن موجود است. سیاهه مربوط به اقدام‌های صحافی، بخشی از گزارش‌های ماهانه و سالانه آستان‌ قدس رضوی را تشکیل می‌داد. صحافان، بر اساس منظور واقف یا دستور رئیس کتابخانه، کار صحافی را با استفاده از مصالحی مانند طلا، لاجورد، پارچه، سریش و نخ و کاغذ انجام می‌دادند. افزون بر این، صحافان چیره‌دست آستان قدس، در گذشته و حال، اموری مانند تذهیب، کسرنویسی، خرده‌نویسی و مانند آن را که از گذشته‌های دور در این فن رایج بوده، عهده‌دار می‌شوند که توسط خود آن‌ها یا زیر نظرشان به انجام می‌رسد.

تلفیقی از هنر قدیم و دانش جدید

بدون تردید، صحافان حرم مطهر نقش بزرگی در حفظ میراث مکتوب آستان قدس رضوی ایفا کرده‌اند. پس از انقلاب افراد متخصص جذب این بخش می‌شوند و مرمت کتاب گسترش یافته است. پس از گسترش کتابخانه، بخشی از آن به مرمت کتاب و نسخه‌های خطی اختصاص یافت. علی اصغر ثابت جزو نخستین دانش‌آموخته‌های مرمت در ایران است که سال 69 جذب آستان قدس رضوی شد و راه ورود متخصصان این رشته را به این سازمان باز کرد. صحافی امروزی در حرم مطهر تلفیقی از هنر قدیم و دانش جدید است. کارشناسان این فن با ترکیب مهارت قدیم و علوم جدید،‌ با دقت و ظرافتی بیش از گذشته آثار نفیس خطی را مرمت می‌کنند. استفاده از دستگاه‌های چرم نازک‌کن، کاغد تیشو و نیز چسب سی‌ام‌سی سبب کیفیت عالی و ماندگاری طولانی مرمت می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.