تصمیمات اشتباه امروز، در دهههای آینده نتیجه نامطلوب خود را نشان خواهند داد. در تاریخ شهرسازی ایران همواره اصل بر استفاده نکردن از الگوهای توسعه عمودی بوده مگر در شرایط خاص نظیر برخی ابنیههای حکومتی یا مذهبی که برای شاخص شدن مورد استفاده قرار میگرفته است.
تاریخچه بلندمرتبهسازی در شهرهای ایران به پیش از انقلاب اسلامی برمیگردد. با پیروزی انقلاب اسلامی، بلندمرتبهسازی حدود بیش از ۱۰ سال متوقف شد؛ اما از دهه ۷۰ به بعد به فاصله کوتاهی، توسعه عمودی به عنوان الگوی معمول توسعه در شهرهای کشور رسمیت یافت و در دهه اخیر بر شدت آن افزوده شد.
توسعه عمودی که همچنان در دستور کار مدیریت شهری قرار دارد، برگرفته از نظریات نوشهرگرایی و شهر فشرده است. برای استفاده و به کارگیری نظریات وارداتی باید ملاحظاتی داشت.
این تئوریها در بخشهای فرهنگی-اجتماعی، اقتصادی و سیاستهای زمین، تناسبی با زیست شهری ما ندارند. با آشکار شدن معایب این نوع از توسعه شهری(طبق بررسیهای انجام شده به لحاظ جامعهشناسی، اخلاق، اجتماع، انسانشناسی و زیباییشناسی میتوان تحلیلی ارائه کرد و بر اساس آن گفت بلندمرتبهسازی برای کاربری مسکونی در شرایط اضطرار تجویز میشود نه در شرایط عادی)، برخی کارشناسان دغدغهمند حوزه شهری بر این نظر هستند که توسعه افقی، چالشهای به مراتب کمتری نسبت به توسعه عمودی دارد.
اشتباهی که در صحبتها و موضعگیریها نسبت به توسعه افقی دیده میشود این است که توسعه افقی را همان پراکندهرویی (پراکندگی) شهری میدانند در حالی که این نگاه صحیح نیست.
رشد و توسعه افقی را میتوان نسخه بهینه و نجاتدهنده فعلی شهرها دانست. توسعه افقی یک ضرورت است. هزینههای مستقیم و غیرمستقیم توسعه بلندمرتبهسازی به مراتب بیشتر از هزینههای ساخت مسکن به شکل افقی است. این نظریه بیشترین قرابت را با سبک زندگی اسلامی-ایرانی دارد.
نظریه رشد افقی صرفاً منوط به ارتفاع ساختمان نیست؛ بلکه در این نظریه تمامی سازههای آن از جمله نوع مدیریت شهر، نوع حمل و نقل، حقوق شهروندی و ارتباط انسانها با توسعه عمودی متفاوت است.
منتقدان رشد افقی شهرها بر این ادعا هستند که جمعیت شهرنشینها در حال افزایش بوده از این رو برای پاسخ به نیاز متقاضیان باید به سمت بلندمرتبهسازی حرکت کرد. این پاسخ قانعکنندهای نیست؛ چرا که با توجه به سیاستهای دولتها در خصوص ارائه خدمات و امکانات به کلانشهرها و تمرکزگرایی، همواره شهرهایی مانند تهران و مشهد مناطقی جذاب برای سکونت هستند؛ زیرا کانون ثروت و قدرت در چند دهه اخیر در این شهرها انباشته شده است. بنابراین اگر امروز طرح بلندمرتبهسازی در مشهد را برای پاسخ به نیاز متقاضیان تهیه کنید، در آینده نهچندان دور دوباره جمعیتی متقاضی سکونت در این شهر هستند. برای حل این مسئله، حاکمیت باید راهکارهایی در راستای تشویق مردم به مهاجرت معکوس به روستاها داشته باشد و در توزیع خدمات و امکانات از راهبردهای عادلانه و مقرون به صرفهتری استفاده کند.
نظر شما