تحولات منطقه

«ساجده سلیمانی» مجری جوان تلویزیون که این روزها اجرای برنامه صبحگاهی «صبح بخیر ایران» شبکه یک سیما را بر عهده دارد یکی از خیل زائرانی است که فقط چند روز پیش از اعلام رسمی کرونا، مشهد آمده و خاطره انگیزترین سفر مشهدش اتفاق افتاده است.

مجری سیما در گفت‌وگو با قدس: دل امام رضا(ع) هم در غزه می‌تپد
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

مشهد آمدن چه خاطره‌های غریبی در دل خود دارد، هر کس با خاطره‌ای به مشهد آمده و رفته، این زیارت آمدن‌ها برای هر زائری رنگ و بو و خاطره‌های خاص خود را دارد. حتی در دوره کرونا هم خاطره‌های عجیبی از این زیارت‌ها در حافظه حرم مطهر رضوی و در ذهن زائران بارگاه رضوی ثبت و ضبط شده است.«ساجده سلیمانی» مجری جوان تلویزیون که این روزها اجرای برنامه صبحگاهی «صبح بخیر ایران» شبکه یک سیما را بر عهده دارد یکی از خیل زائرانی است که فقط چند روز پیش از اعلام رسمی کرونا، مشهد آمده و خاطره انگیزترین سفر مشهدش اتفاق افتاده است. با او در حالی که معتقد بود دل امام رضا(ع) این روزها در غزه می‌تپد با حال و هوای زیارت مشهد به گفت‌وگو نشستیم.

هر چند وقت یک بار راهی مشهد می‌شوید و این آمدن‌ها در زندگی شما چه جایگاهی دارد؟

من تلاش دارم سالی یک بار حتماً برای زیارت به مشهد بیایم. سال‌هاست برنامه من این است که حتماً سالی یک بار مشهد می‌آیم و معمولاً هم پاییز سفر می‌کنم که هم هوا خوب است و هم مشهد خلوت‌تر است و می‌توان سیر زیارت کرد و در این شهر ماند و خاطره‌های زیبایی را شکل داد. خاطره‌انگیزترین سفری که تا به حال مشهد داشته‌اید...یک سفر که خیلی آن را دوست دارم و برایم خاطره‌انگیز است سال ۹۸ اتفاق افتاد؛ یادم است اواخر بهمن ماه بود که به مشهد آمدم و وقتی به تهران برگشتم چند روز بعد اوایل اسفند کرونا به طور رسمی در ایران اعلام شد و حدود یک سال و نیم، دو سال اصلاً نمی‌شد سفر رفت.و این آخرین سفر من پیش از کرونا بود. این قدر آن سفر برایم شیرین بود که دوره کرونا مدام خدا را شکر می‌کردم و می‌گفتم: خدایا شکرت که من مشهد را رفتم و زیارت کردم و اگر کرونا گرفتم و مُردم حداقل زیارت پیش امام رضا(ع) رفته‌ام.چون دوره کرونا شرایط جوری بود که آدم نمی‌دانست آیا زنده می‌ماند ‌یا نه. این حس بود که ممکن است دیگر چنین سفری برایم پیش نیاید چون ممکن است اصلاً زنده نمانم.خودم را خیلی خوش‌شانس می‌دانستم که چند روز پیش از کرونا مشهد را زیارت کردم بعدش دیگر همه سفرها لغو شد و قرنطینه اتفاق افتاد و آن روزهای سختی که همه به یاد داریم.

لحظه‌های حضور شما در حرم مطهر رضوی چطور می‌گذرد؟

وقتی بار اول به زیارت رفتم همه آداب زیارت را به جا آوردم؛نماز زیارت، زیارت‌نامه، دعا و... بعدش دیگر کلاً از دلم پیروی می‌کنم. معمولاً می‌روم زیرزمین که به ضریح نزدیک‌تر و خلوت‌تر است. آنجاست که می‌نشینم و فکر می‌کنم آمده‌ام پیش دوستی که خیلی برایم عزیز است و خیلی دلم برایش تنگ شده. با خدا و امام رضا(ع) ساعت‌ها حرف می‌زنم.و در این زمان‌ها یکی از لذتبخش‌ترین کارهایی که می‌کنم این است که می‌نشینم و ساعت‌ها به آدم‌های توی حرم نگاه می‌کنم، هر کدامشان با یک پوشش، یک لهجه، با سن و سال‌های مختلف از جاهای مختلف ایران و بقیه کشورها خدمت حضرت آمدند، هر کدام نیت و خواسته و حرف خاص خود را دارد، یکی خوشحال است، یکی ناراحت است، یکی خیلی با دعا و زیارت خدمت امام آمده، یکی خیلی صمیمی نشسته با امام حرف می‌زند. هر کس در عالم خودش است ولی همه آن آدم‌ها در عشق و ارادت به امام مشترک‌اند.این نگاه کردن به آدم‌های توی حرم مطهر خیلی حالم را خوب می‌کند و این صحنه‌های بی‌تکرار خیلی برایم جذاب است.توی این زیارت‌ها دلم خالی می‌شود، حالم خوب می‌شود و انرژی می‌گیرم که برگردم به روزمرگی‌های زندگی.

این گفت‌وگو درباره چه اموری است؟

یک حرف‌هایی توی دل آدم هست که ممکن است حتی به خودش هم نگوید؛ حرف‌های نگفته‌ای که ممکن است به عزیزترین آدم زندگی‌اش هم نگوید، حرف‌هایی که نمی‌خواهیم درباره‌اش حرف بزنیم یا اصلاً خجالت می‌کشیم یا می‌ترسیم از گفتنش.ولی بالاخره آدم باید این چالش‌ها و حرف‌های ناگفته را یک جوری حل کند دیگر. این مدل حرف‌ها را به امام می‌گویم.یک وقت‌هایی درد و گله است، یک وقت‌هایی حرف دل است گاهی اصلاً حال خوب و خبر خوب است. شده با خبر خوب پیش امام رضا(ع) بروید؟من همیشه سعی می‌کنم با خودم خبر خوب هم ببرم. قدیم‌ترها این طور نبود آن زمان‌ها فکر می‌کردم فقط حاجت‌ها را باید برای امام ببرم، سنم که بیشتر شد یاد گرفتم با خبرهای خوب بروم. گاهی اصلاً مشهد می‌روم چون خبر خوبی برای امام رضا(ع) دارم. می‌روم و با خوشحالی می‌گویم: امام رضا جان خبر خوب برایتان آوردم. اینکه خبر را به امام رضا(ع) می‌دهم شادی‌ام را چند برابر می‌کند. پیش امام رضا(ع) هم مجری هستید؟نه اصلاً! اتفاقاً در آن خلوت‌ها من دختر کم سن و سال و شکننده‌ای هستم که آدم امن زندگی‌ام را پیدا کرده‌ام و راحت می‌توانم با او حرف بزنم بدون اینکه نگران قضاوت یا سرزنش باشم و در حالی که مخاطب و شنونده خیلی خوبی دارم می‌نشینم و حرف می‌زنم. امام رضا(ع) همیشه آن آدم امن زندگی من بوده است.

کجای زندگی و موفقیت‌های خودتان را مدیون امام رضا(ع) می‌دانید؟

من از ۴ سالگی نخستین سفر مشهد را یادم هست که رفتیم، قبلش هم بوده ولی من یادم نمی‌آید. از آن نخستین سفر عهد و نذر مادرم بوده که خانواده ما سالی یک بار به مشهد برویم. پس از ازدواج من هم این راه مادر را ادامه دادم و هر سال دست‌کم یک بار به مشهد می‌رویم تا تجدید عهد و دیدار با امام رضا(ع) داشته باشیم.

از دوران کودکی که به مشهد سفر می‌رفتید چه خاطره‌ای ته ذهنتان رسوب کرده و مانده؟

یک دفعه یادم مانده؛ چون دانش‌آموز داشتیم ما تابستان به مشهد رفتیم. من در دنیای بچگی دو تا خواسته داشتم؛ یکی‌اش این بود که دستم به ضریح برسد، در آن سفر ۱۰ یا ۱۱ ساله بودم که خیلی معجزه‌وار دستم به ضریح رسید و بعدش خیلی حس خوبی داشتم فکر می‌کردم دیگر با امام رضا(ع) دوست شده‌ام.خواسته دیگرم هم این بود که مجری بشوم. هر سالی که من به مشهد می‌آمدم این آرزو هم با من مشهد می‌آمد و برمی‌گشت، تا اینکه یک سال رفتم و این خبر خوب را رساندم که امام رضا(ع) سرانجام شد و من مجری شدم. در ۱۷سالگی این اتفاق افتاد، کمی از اجرا فاصله گرفتم و دوباره در ۲۲ سالگی اتفاق افتاد. یادم هست زمستان بود، مشهد خیلی برف آمده بود و حرم مطهر سفید سفید شده بود و من با خوشحالی رفتم و تشکر کردم و آن سفر، سفر تشکر از امام رضا(ع) بود.

به چه صفت برجسته‌ای امام هشتم را می‌شناسید؟

می‌گویند امام رضا(ع) غریب است و معمولاً آدم‌های غریب دنبال حمایت یکی دیگر می‌گردند ولی برای من جالب است امام رضا(ع) در ایران غریب‌اند اما ایشان از همه ما حمایت می‌کنند، به همه انرژی و قدرت می‌دهند و از ما دفاع می‌کنند و حامی هستند.

شما الان تهران‌اید و حدود هزار کیلومتر با امام رضا(ع) فاصله دارید اگر بخواهید راز و نیاز و دعایی از راه دور با امام داشته باشید چه می‌گویید؟

اتفاقاً این بار که مشهد بروم دعایم فقط برای خودم نیست برای کل جهان است. احوالات این روزهای دنیا خیلی آزارم می‌دهد و فکر می‌کنم حل این مسائل فقط از آقا برمی‌آید و آن مسئله کودکان غزه است که این قدر بی‌پناه‌اند.می‌دانم ظاهراً از لحاظ مکانی امام رضا(ع) از غزه دورند ولی به نظرم دل امام رضا(ع) هم در غزه می‌تپد و برای مردم غزه ناراحت‌اند. از ‌ایشان می‌خواهم و خواهش می‌کنم دعا کنند برای بچه‌های غزه چون دیگر از کسی چیزی برنمی‌آید. ‌امیدوارم دعای امام رضا(ع) مردم مظلوم فلسطین به خصوص کودکان غزه را نجات دهد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • طیبه دبیری ۱۵:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۲
    0 0
    مصاحبه ی جالب وجذابی بود.