بهگزارش قدس آنلاین، داستان «بشکوچ» در بستر زمانی محاصره ۳۴ خرمشهر رخ میدهد. این رمان روایت سی و چهار روز از زندگی یکی از تکاوران پایگاه دریایی بوشهر است که برای دفاع در مقابل تجاوز دشمن به خرمشهر اعزام میشود؛ شخصیتی قرص و محکم که نظامیگری برایش همه چیز است. هنگام ورود به خرمشهر عاشق میشود و روایت عشق و جنگ تا آخر رمان، همسو باهم، به پیش میرود.
گرچه موضوع این رمان جنگ است اما عشق محور اصلی داستان است و نوسانات در روابط عاشقانه در طول رمان با رخدادهای جنگ همسو است و حس ترحم، تنفر، دلسوزی و شگفتی که خواننده با آن درگیر میشود همزمان به جنگ و عشق ربط دارد و گویی هر دو در آنِ واحد حسی مشترک القا میکنند.
به گفته نویسنده، ایده اولیه رمان با مطالعه تاریخ دفاع مقدس و خاطرات تنی چند از این تکاوران شکل گرفته است.
رمان زبان ساده و روانی دارد و با توصیفات جذاب مخاطب را در صحنه و میدان جنگ قرار میدهد. «بشکوچ» سعی دارد رشادت و غیرت نیروهای دریایی و مردم را در قالب داستان در زمان جنگ تحمیلی برای مخاطب امروز تعریف کند.
«بشکوچ» یا «شیردال» موجودی افسانهای با تن شیر و سر دال و گوش اسب است که ساخت تندیس آن در معماری کاربرد دارد و نمادی از دفاع از میهن هستند.
«بشکوچ» با شمارگان ۵۰۰ نسخه منتشر شده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «گوش بردم جلوی دهانش، انگشت گذاشتم زیر گلویش، روی مُچاش؛ نفس نمیکشید. قلبش نمیزد. چشمهای نیمهبازش به خیابان قفل بود، به کف آسفالت خونیِ پر از جنازه و مجروح و تانکهای سوخته. دستم روی صورتش میلرزید. نفسم بالا نمیآمد. حس کردم چشمهایم بسته میشود. چشم گرداندم. برای اولین بار دنبال کسی بودم که کنارم باشد.»
نظر شما