تحولات لبنان و فلسطین

۱۲ آذر ۱۴۰۲ - ۲۰:۵۲
کد خبر: 942242

رابطه معکوس تفریحات سالم و آسیب‌های اجتماعی دختران

الهام غفاری، پژوهشگر حوزه زن و خانواده 

ایجاد فضای تفریحی مناسب و متناسب با ویژگی‌های دخترانه همراه با حفظ کرامت یکی از فرصت‌های گرانبها در تأمین سلامت روانی دختران حاشیه شهر است؛ اتفاقی که باید با اصلاح نگرش دولتمردان و در ادامه خانواده‌ها به زنان و درنظر گرفتن تغییرات بنیادین اجتماعی نسبت به نقش‌های زنانه در خانواده و اجتماع همراه باشد.

بر خلاف تفکر رایج قدیمی که «فراغت» را مترادف با «بیکاری»، «بی‌کارگی» و «بی‌مصرفی» می‌دانست، جهان امروز پدیده اوقات فراغت را به عنوان فرصتی برای انجام کارها آن‌گونه که دلپذیر باشد و الزامی برایش نباشد و پس از سپری شدنش، برای شخص رضایت خاطر بیاورد، معنا می‌کند.

در نتیجه این فرصت را می‌توان موقعیتی ممتاز برای بازیابی فرد در اثر بازآفرینی قوای فکری، روحی، روانی و جسمی او دانست. اتفاقی که متناسب با جنسیت، سن، موقعیت اجتماعی، پایگاه اقتصادی و شرایط خانوادگی و فردی هر شخص، به گونه‌ای متفاوت و اختصاصی خودش رقم می‌خورد؛ اما در نهایت بازنمایی‌کننده فرهنگ یک جامعه محسوب می‌شود.  پژوهش‌های انجام شده در ایران نشان می‌دهد بسیاری از موارد شدید انحرافات در میان جوانان ایرانی نتیجه نبود برنامه‌ریزی صحیح برای سپری کردن اوقات فراغتشان بوده است. 

همین پژوهش‌ها از کجروی‌های دختران جوان به دلیل برخوردار نبودن از سطح نسبی رفاه، دیدگاه سنتی خانواده‌ها به حضور دختران در اجتماع، بهره‌مند نبودن از امکانات شهری متناسب با روحیات دخترانه و نداشتن تفریحات سالم فردی و اوقات فراغت آرامش‌بخش گزارش می‌دهند؛ اما اوقات فراغت زمانی معنای مناسب خودش را پیدا می‌کند که به دنبال فعالیت یا شغلی اثربخش، مؤثر و پویا توسط شخص پدید آمده باشد. به عبارت دیگر زمانی که شخص به طور مداوم در معرض بیکاری و بی‌مصرفی باشد، اساساً معنایی برای اوقات فراغت و بازآفرینی خود نخواهد داشت.

این واقعیت برای دختران و بانوان ایرانی، به خصوص در کلانشهرها به دلیل بروز پدیده حاشیه‌نشینی، اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. نگرش سنتی به زنان، تعریف نقش‌های صرفاً خانگی برای آن‌ها و توجه نکردن به تغییرات بنیادین اجتماعی، کالایی شدن پدیده اوقات فراغت، مصرف‌زدگی ناشی از نفوذ فرهنگی و اثرات منفی رسانه در نگرش به خود و زندگی، در کنار هویت آشفته زنانه ناشی از نداشتن عزت‌نفس و تفکر از سویی و نبود امکان بهره‌مندی مناسب از فرصت‌های شغلی متناسب با ویژگی‌های فردی دختران و در نتیجه بروز مشکلات اقتصادی فردی و البته خانوادگی از سوی دیگر، موجب آشفتگی روحی و روانی دختران شده و آن‌ها را با امید واهی برای پاسخ به نیازهایشان به سمت انتخاب سبک زندگی متفاوت در بستر اجتماع می‌کشاند که در نهایت منجر به بروز پدیده‌ای به نام «آسیب‌های اجتماعی» می‌شود. 

واقعیت آن است که امروزه آسیب‌های اجتماعی در ایران بیشتر از منظری زنانه برخوردار شده‌اند که با توجه به وضعیت خاص زنان، اثرات ماندگاری در فضای جامعه و کشور خواهد گذاشت. حاشیه ‌شهرنشینی به خودی خود دارای بار منفی ارزشی و محرومیت ذاتی است. وقتی این محرومیت با نقش‌های متعارض دختران و انتظارات اجتماعی و فشارهای رسانه به ویژه فضای مجازی همراه می‌شود، دختران را به آسیب‌های بیشتری می‌کشاند.  برای مثال نیاز دختران به داشتن فضای امن تفریحی جذاب و دسترسی نداشتن به آن در کنار اطلاع از وجود چنین امکانی برای سایرین به واسطه پیام‌رسان‌های مجازی، موجب بروز مقایسه و نارضایتی در شخص شده و او را به سمت تلاش برای دستیابی به این موقعیت به هر شکل ممکن سوق می‌دهد. 

تحقیقات پژوهشگرانی مثل کلارک و کریچر در این زمینه از اثر مثبت فضاآرایی شهری در جهت‌بخشی و شکل‌دهی به نیاز دختران در تأمین اوقات فراغت سالم گزارش می‌دهد.

ایجاد فضای تفریحی مناسب و متناسب با ویژگی‌های دخترانه همراه با حفظ کرامت ایشان، یکی از فرصت‌های گرانبها در تأمین سلامت روانی دختران حاشیه شهر است؛ اتفاقی که باید با اصلاح نگرش دولتمردان و در ادامه خانواده‌ها به زنان و درنظر گرفتن تغییرات بنیادین اجتماعی نسبت به نقش‌های زنانه در خانواده و اجتماع همراه باشد. در این میان از موضوع بسیار مهمی همچون حفظ و تأمین امنیت اقتصادی خانواده‌های حاشیه شهر و ایجاد فرصت‌های شغلی متناسب با ویژگی‌های دخترانه نباید غفلت کرد؛ واقعیتی که در صورت تأمین، موجب حفظ کرامت ذاتی انسان خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.