همین اول بگویم آنچه برای «هاوایی» مینویسیم به عنوان نقد این فیلم نیست چون این فیلم با فکتهایی که به آن اشاره خواهیم کرد حتی ارزش نقد کردن هم ندارد اما از آن جهت که یکی از رسالتهای رسانه اطلاعرسانی درباره معضلات روز است، همچنین با توجه به حاشیه های اخیر این فیلم بر آن شدیم چند خطی درباره این اثر بنویسیم تا مردم با شناخت بیشتری برای این دیدن این فیلم دست به جیب شوند.
امسال به لطف اکران آثاری چون «فسیل» و «هتل» مردم با سالنهای سینما دوباره آشتی کردند و سینمای ایران توانست فروش هزار میلیاردی را تجربه کند اما فیلمی مانند «هاوایی» میتواند به اعتماد مردم به سینما خدشه وارد کند و دوباره باعث قهر مردم از رفتن به سینما شود.
«هاوایی»؛ فیلمی مخصوص اتوبوس بین راهی
اگر به تماشای فیلم «هاوایی» ساخته بهمن گودرزی رفته باشید ، با رسیدن به نیم ساعت از نمایش فیلم تماشاگرانی را میبینید که با دلخوری سالن سینما را ترک میکنند. کامنتهای منفی در سایت سینماتیکت هم عصبانیت مخاطبان این فیلم را نشان میدهد.
- فیلمی مخصوص اتوبوس بین راهی
- باز عوامل یه سفری رفتن و حین تفریح، یه فیلمی هم ضبط کردن!
- یه کمدی چیپ دیگه!
- خدایی فقط میرن خارج یه فیلمی بسازن که از اول، تهش معلومه، دو تا استار هم میزارن
- اینها برای کی فیلم میسازن ؟
- بهتر نیست حتی اگه میخوان برن گشت و گذار، قبلش یه فیلمنامه خوب بنویسن که ربطی داشته باشه به جغرافیای داستان؟ و .....
* داستانی کلیشهای و نخنما
بهمن گودرزی تصور کرده یک طنز سیاسی ساخته، اما آنچه روی پرده دیده میشود فیلمی مبتدیانه است که تمامی عناصر ساختاریاش سطحی و فارغ از چارچوبهای ژانری به شکلی آشفته و شلخته رها شده است؛ صمد در ایران در ورزش بوکس فعالیت دارد و ناموفق است و تنها یک مدال برنز دارد، اما پرادعا و زورگو است، به هنگکنگ میرود و با همدستی دوست قدیمیاش داوود پناهنده میشود و برای دریافت ویزای امریکا در شبکههای معاند حرفهای سیاسی میزند که اساساً شوخی است. از این جهت که اینگونه اعتراضات سیاسی را در فیلمهای دیگر هم دیدهایم که اینجا کلیشه و نخنما شده است، در فیلم هاوایی انگار خبری از فیلمنامه نیست، آنچه دیده میشود حاصل موقعیتهای مقطعی بیمنطق است که از فیلمهای دیگر کپیبرداری شدهاند؛ مانند کاراکتر داوود که به دروغ خودش را تاجر جا میزند تا از صمد کلاهبرداری کند. «هاوایی» از خلق یک کمدی موقعیت و لبخند رضایت بر لب تماشاگر عاجز است. مخاطبی که به عشق دیدن امین حیایی و امیر جعفری به سینما میرود باید بداند این فیلم با دمدستیترین شوخیهای منقضی و تکرار تیپهای لمپنگونه امین حیایی که در اوایل دهه هشتاد دیدهایم، نشان داد برای فیلمنامه و کارگردانی آن اندکی تامل و تفکر نشده تا حداقل احترامی به مخاطب گذاشته شود.
حاشیههای فیلم «هاوایی»
حضور ریحانه پارسا، بازیگر جنجالی سالهای اخیر در این فیلم، صحنههای غیر متعارف و رقص امیرجعفری ، نشان دادن موقعیتهای نامناسب و دور از فضای فرهنگی جامعه ایران، باعث اعتراض مردم به این فیلم و ایجاد حاشیههای بجا بر این فیلم بوده است.
این حواشی باعث شد سازمان سینمایی اطلاعیهای را منتشر کند و به اعتراضات مردم واکنش نشان دهد. در بخشی از این اطلاعیه آمده است: «فیلم «هاوایی» در سال ۱۳۹۷ تولید شده و در سال ۱۴۰۲ با اصلاحات بسیاری به روی پرده رفته است. این فیلم مجددا مورد بازبینی قرار گرفته و موارد دیگری که موجب ایجاد حساسیت یا نگرانی در مخاطبان شده از فیلم حذف و یا تغییر پیدا کرده است. بدین منظور اکران این فیلم پس از نظارت مجدد با اصلاحات انجام شده، به نمایش گذاشته خواهد شد...»
واکنش اخیر وزارت ارشاد درباره «هاوایی» از دو منظر قابل بررسی است؛ اول اینکه برای اولین بار این وزارتخانه به فیلمی که مورد اعتراض قرار گرفته است، اصلاحیه زد و این فیلم را به سرنوشت فیلمهایی که از پرده پایین میآمدند و توقیف میشدند، دچار نکرد. اینکه وزارت ارشاد پای مجوزی که داده میایستد و از فیلمی که مجوز داده دفاع میکند،جای تقدیر دارد اما سوال اصلی این است که چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به فیلمی مانند «هاوایی» مجوز دهد ؟!
اگر سینما رفتن فارغ از نتایج فرهنگی فقط به قصد لذت بردن و تفریح سالم باشد برای فیلم «هاوایی» چنین چیزی تعریف نشده است. «هاوایی» تا لحظه تنظیم این گزارش نزدیک به 21 میلیارد تومان فروخته است. قیمت بلیت این فیلم 80 هزار تومان است. برای یک خانواده 4 نفره، دیدن این فیلم 320 هزار تومان بآب میخورد اما در مقابل چه چیزی از دیدن این فیلم، نصیب آن خانواده میشود؟!
ضرر مالی و اتلاف وقت اولین نتیجه دیدن این فیلم است. هاوایی نهتنها قادر نیست از مخاطب خندهای هر چند مقطعی بگیرد، بلکه فیلمی است که حال مخاطب در همان نیم ساعت اول، بد می کند و باعث میشود مخاطب سالن سینما را ترک کند.
با این تفاسیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یک وزارتخانه فرهنگی دقیقا از چه چیزی دفاع می کند؛ از جان و مال مردم یا از جیب سینماگری که فقط با انگیزه شخصی و کسب درآمد دست به ساخت فیلمی میزند که نتیجه آن فارغ از مسایل گفته شده حتما قهر مردم با سینما را در پی خواهد داشت و در نتیجه کل منافع سینمای ایران فدای منافع شخصی سازندگان این قبیل آثار ضعیف شود.
نظر شما