به گزارش قدس آنلاین، شاید اگر بگوییم این انتخابات در سختترین شرایط اقتصادی پس از انقلاب برگزار شد، گزافه نگفته باشیم. از یک سو معیشت مردم در نتیجه اعمال حدود ۵هزار تحریم ناجوانمردانه دشمن در تنگناست و مردم نارضایتیهای اقتصادی دارند. از سوی دیگر بوقچیهای دشمن در قالب شبکههای بیشمار ماهوارهای و صفحات بیشمارتر مجازی دائماً در پی ناامید کردن مردم از آینده هستند. اما بیش از ۴۰درصد واجدان شرایط به همه این موانع نه گفتند و وارد کارزار شدند و انتخاب کردند و اتفاقاً به تغییر، رأی دادند. رأیی که بیش از هرچیز ثابت کرد همه اتفاقات در درون کشور رخ میدهد. حالا بر منتخبان است که ضمن تشکر از اعتماد مردم با کار جهادی که نتیجه آن در سفره و معیشت مردم دیده شود، قدردانی عملی خود را انجام دهند. انتخابات روز جمعه و نتایج آن نکات جالب توجهی هم داشت.
نه به پدرخواندههای سیاسی
شاید اولین پیام بلند حماسه ۱۱ اسفند این باشد که مردم و بیش از همه امت حزبالله دیگر اعتمادی به جریانهای سنتی سیاسی (اعم از اصولگرا یا اصلاحطلب) ندارند. روی آوردن به نامزدهای مستقل و فهرستهای جدید که اتفاقاً همه در چارچوب گفتمانی انقلاب اسلامی تعریف میشوند، شاهدی بر این مدعاست. برخی از شخصیتهای سیاسی هم متوجه این پیام شدهاند و بهعنوان مثال یاسر جبرائیلی در توییتی نوشت: «جبهه انقلاب پوستاندازی کرد...».
نتایجی که در کلانشهرهایی مثل تهران و مشهد حاصل شد نشان داد امت حزبالله از چنارها (تعبیری که آقای حداد عادل برای لیستهای اصلی استفاده کرده بود) و پدرخواندههای سیاسی (عنوانی که به تهیه کنندگان فهرستهای سیاسی شب انتخاباتی اطلاق میشود) گذر کرده و به الگوهای مبتنی بر ساختار با عقبه مردمیتر و مستقلتر گرایش پیدا کرده است. تاجگردون چهره سرشناس اصلاحطلب اما توانست با ۲۰هزار اختلاف رأی از گچساران عازم بهارستان شود تا شاید بتواند رهبری اقلیت مجلس را به دست بگیرد.
حافظه مردم زنده و فعال است
یکی دیگر از نکات جالب در انتخابات یازدهم اسفند «نه» بزرگ ملت به برخی چهرههای قدیمی بود. شمالیها به نوبخت «نه »گفتند. نوبخت که روزگاری نه چندان دور در بالاترین سطح مالی و اقتصادی کشور (یعنی سازمان برنامه و بودجه) ایستاده بود، نتوانست از سد حافظه تاریخی شمالیها رد شود. مردم به او گوشزد کردند که او را یکی از مسببان شرایط موجود میدانند. عنابستانی هم در سبزوار رأی نیاورد. او هم که بیش از هرچیز با سیلیاش به سرباز راهنمایی و رانندگی در سال ۹۹شناخته میشود هم از سد حافظه تاریخی سبزواریها رد نشد. باهنر نیز در کرمان موفق نشد بلیت بهارستان را بگیرد. هرچه نباشد او مدتها نماینده بوده و اتفاقاً شبکه نسبتا معتنابهی هم در فضای سیاسی کشور داشت. اما نتوانست خودش را از سابقه خود که در حقیقت چیز دندانگیری هم در آن نیست جدا کند. در همین کرمان پورابراهیمی هم که با نظریات اقتصادیاش بیش از دیگر امور شناخته شده است، اعتماد همشهریهایش را نتوانست جلب کند. همانطور که یادمان است پورابراهیمی یکی از مخالفان سیاستهای ضدتورمی دولت بود. البته او تا این لحظه نتایج انتخابات کرمان را قبول نکرده است! دفترش هم در بیانیهای ادعا کرده رأیهای کرمانیها خریدوفروش شده!
یکی دیگر از کسانی که در میان منتخبان خبرگان قرار نگرفت، آیتالله آملی لاریجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. ایشان که چندین دوره عضو مجلس خبرگان بوده حالا از بین پنج نفر پنجم شد و به مجلس خبرگان راه پیدا نکرد و البته با صدور بیانیهای از حضور مردم در انتخابات تشکر و قدردانی کرد.
در مشهد هم بحرینی که این بار از تهران نامزد شده بود، در بین ۳۰ نفر اول نبود و به احتمال زیاد از ورود سهباره به مجلس باز خواهد ماند.
عبور مردم از لیستها
نتایجی که تا لحظه تنظیم این گزارش حاصل شده است نشان میدهد لیست شانا در تهران که با سرلیستی محمدباقر قالیباف بسته شده بود در بین ۳۰ نفر اول تهران فقط ۱۰ نامزد دارد. خود قالیباف هم پایینتر از چهرههایی مثل امیرحسین ثابتی در رتبه چهارم قرار گرفته است. در مقابل لیست امنا با سرلیستی حمید رسایی و همچنین لیست صبح ایران نزدیک به رائفیپور گوی سبقت را از رقبا قاپیدند. این دو لیست ۱۸ نامزد در بین ۳۰ نفر اول دارند. لیست شورای وحدت هم که بهعنوان «چنار تنومند» و بقیه لیستها در برابر آن پاجوش معرفی شده بودند، تنها یک نماینده (منوچهر متکی) آن هم با مشارکت لیست صبح ایران دارد.
در مشهد هم لیست معروف به هوالمطلوب که در چهار دوره پیش همواره به مجلس راه پیدا میکرد، کاملاً شکست خورد و به طور مستقل نامزدی در مجلس ندارد. هرچند ممکن است کریمی قدوسی بتواند در دور دوم حدنصاب ورود به بهارستان را بدست بیاورد. در همین شهر لیست موسوم به ائتلاف عدالت توانست پس از ۲۴ سال فعالیت سیاسی مداوم میثم ظهوریان را بهعنوان نامزد مستقل وارد مجلس کند. از لیست شورای ائتلاف عدالت البته سه نفر دیگر یعنی نخعیراد، معتمدی فر و پژمانفر هم وارد مجلس شدند.
لیست علی مطهری که آمده بود تا «صدای ملت» باشد حتی وارد ۶۰ نفر اول هم نشد. اتفاقی که ممکن است نماینده پیشین تهران را بهخود بیاورد تا شاید از این پس کنش سیاسی اجتماعیاش را کمی تغییر دهد و بهجای حرکت روی شکافها به مسائل اصلی بپردازد.
رسانههای غربی چه کردند؟
شاید برای شما هم این سؤال پیش بیاید که چرا ادعا میکنیم رسانههای غربی در ناامید کردن مردم نقش دارند؟ مروری بر عملکرد رسانههای اصلی دشمن نتایج زیر را عیان میکند:
صفحه «VOA» در اینستاگرام با ۲میلیون و ۹۰۰هزار مخاطب به طور میانگین روزی ۵۰ پست با موضوعات مختلف بارگذاری میکند اما در سه روز مانده به انتخابات روزانه حدود ۱۱۰ پست علیه انتخابات منتشر کرده یعنی روزی ۳۵ پست فقط علیه انتخابات.
صفحه مسیح علینژاد با ۸میلیون و ۶۰۰ هزار مخاطب به طور میانگین در هر روز ۱۵ پست بارگذاری میکند اما در سه روز مانده به انتخابات روزانه بیش از ۱۰ پست فقط بر علیه انتخابات منتشر کرده است.
صفحه منوتو با۱۳میلیون و ۵۰۰هزار مخاطب که در هر روز به طور متوسط ۷۵ پست بارگذاری میکند، در سه روز مانده به انتخابات ۱۳۵ پست فقط بر علیه انتخابات منتشر کرده است.
صفحه بیبیسی فارسی با ۲میلیون مخاطب در هر روز به طور میانگین ۸۰ پست بارگذاری میکند اما در سه روز مانده به انتخابات با انتشار روزانه ۲۳ پست علیه انتخابات فعالیت کرده است.
ایرانیها در چنین شرایطی و با این حجمه رسانهای تصمیم گرفتند بروند پای صندوق و به همه دنیا پیام بدهند که از طریق صندوقهای رأی خواهان تغییر وضع موجود هستند. پیامی به کنشگران سیاسی تا از این پس مستقل از چپ و راست مرسوم به مردم بپیوندند و خواستههای آنها را در اولویت قرار دهند.
نظر شما