هیچ یک از ما انسانهای معمولی، کامل نیستیم. هر یک از ما ممکن است در یک یا چند زمینه خاص، برتریهایی بر دیگران داشته باشیم، اما در زمینههای دیگر ممکن است از دیگران عقبتر باشیم. الگو گیری و الگوپذیری یکی از روشهای تربیتی است که اثرات قابل توجهی در بینش، نگرش و سبک زندگی انسان دارد. این موضوع در دوران نوجوانی و جوانی که فرد به دنبال شکل گیری هویت خود می باشد اهمیت بسزایی دارد و محیط و افراد موثر در تربیت می توانند او را دراین زمینه یاری کنند. این امر با معرفی الگوهای مناسب و با تعریف و تمجید از انها انجام می شود؛ هنگامی که فردی را به عنوان الگو در هر زمینه معرفی شود،ویژگی ها و صفات بارز شخصیتی و زندگی او بیان می شود و نوجوان و جوان و سایر افراد می توانند از او الگو بگیرند. البته فرد الگوپذیر باید بداند برای رسیدن به جایگاه الگوی خود حتما نیاز به سعی و تلاش دارد و هر چقدر بیشتر تلاش کند، به او نزدیکتر خواهد شد.
متاسفانه جامعه ما در زمینه معرفی الگو موفق نبوده است و با وجود چهره های موفقی که در همه زمینه ها در جامعه وجود داشته است کمتر به این امر مبادرت کرده است و الگو گیری بیشتر در ظاهر و پوشش و مدلینگ آن هم از سلبریتی ها، هنرمندان و ورزشکاران که در جامعه قشر خاصی را تشکیل می دهند و سبک زندگی متفاوتی دارند، بوده است.
این الگو گیری نیز از طریق رسانه و فضای مجازی بوده که به این فضا نیز کمتر مسئولان فرهنگی توجه نموده اند و از این بستر به درستی در راستای اهداف فرهنگی استفاده نشده است .
الگو کیست؟
«الگو» به فردی گفته میشود که به دلیل برتریاش در برخی ویژگیها و توانمندیها، در جایگاهی بالاتر از عموم جامعه قرار میگیرد و موفقیتی که او در تقویت این توانمندیها کسب کرده، هدفی برای دیگر افراد جامعه قرار میگیرد تا در راه رسیدن به آن تلاش کنند. هیچ لزومی ندارد دنبال افرادی باشیم که همه صفات مثبت را داشته باشند. برای الگوگیری باید ابعادی از زندگی را که برایمان مهم است، مشخص کنیم و بین یک تا ۱۰ به خودمان در این ابعاد امتیاز بدهیم.
الگوهایی خطرناک با نقاب سلبریتی
امروزه با پیشرفت تکنولوژی، سلبریتیها هر روز در قالبهای مختلفی خود را نشان میدهند و افراد زیادی هم پیگیر اخبار و حواشی پیرامون آنان هستند. دنیای مجازی از خبرهای مربوط به جزئیترین اتفاقات پیرامون این قشر پر شده است. اگر به صفحات شخصی افراد سلبریتی نگاهی بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که هر کدام از آنان دنیای خود را در فضای مجازی دارند که گاهی هنجارشکن و در برخی مواقع هم جنبه سرگرمی دارد.
وقتی فردی با همه کاستیها یا توانمندیهای خود به شهرت میرسد ممکن است به الگویی برای جوانان یا نوجوانان تبدیل شود. اکثر طرفداران افراد معروف در فضای مجازی از سن پایینی برخوردار هستند. نوجوانان طرفداری را به الگوبرداری بدل میکنند و نه تنها در رفتار، بلکه ممکن است در نوع پوشش و طرز فکرشان در زندگی هم از این افراد تقلید کنند.
رد پای سلبریتیها در همه جا دیده میشود. فضای واقعی؛ اما این روزها جای خودش را بیشتر به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی داده است. سلبریتیها بیشتر از آنکه در جهان واقعی ما حضور داشته باشند، رفتار و کنش و واکنشهایشان هر لحظه در دنیای مجازی ما را محصور کرده است. این روزها اخبار خصوصی و گاهی هم عمومی یک فرد معروف و مشهور حتی اگر محبوب نباشد هم، چه بخواهیم و چه نخواهیم بر زندگی ما سایه افکنده است. خیلیهای ما بیشتر از آنکه بدانیم، فلان فامیل دورمان چگونه زندگی میکند، به خوبی با خبریم که فلان هنرپیشه زن، در چه زمانی چه غذایی خورده، چه سفری رفته و برای کدام آرایشگاه وقت گرفته است! این خاصیت دنیای مجازی است که هر کداممان با بها دادن به بخشی از آن که احتمالاً مورد علاقه مان است، در پررنگ کردن نقش یک سلبریتی سهم داشتهایم.
تاثیر سلبریتیها را میتوان از جهات مختلفی بررسی کرد. آنها میتوانند باعث ایجاد تاثیر مثبت باشند و یا با تاثیر منفی و مخرب سبب ایجاد فضای ناسالم برای دنبال کنندگان گردند. برخی از سلبریتیها که فاقد هنر و تخصص هستند و صرفا به خاطر هنجارشکنیها و یا نمایش زندگی لوکس خود معروف شده اند را میتوان از دسته افرادی دانست که تاثیر منفی و مخرب شان امروزه مشکلات زیادی را گریبان گیر زندگی ساده و واقعی دنبال کنندگان آنها کرده. دنبال کنندگان جوان و بی تجربهای که تنها به ظاهر زندگی این سلبریتی توجه میکنند و بی خبر از فضای واقعی زمانی که دست به مقایسه زندگی واقعی خود با زندگی تزئین شده و مجازی آنان میزنند نتیجهای جزء عقب ماندگی خود پیدا نمیکنند و مدام خودشان را سرزنش میکنند.
سندروم سلبریتی پرستی
دکتر حسین میرزائی استادیار رشته مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی، با اشاره به اینکه دوره نوجوانی بین دوران کودکی و جوانی قرار دارد و فرد در این مقطع دچار یکسری تغییرات زیستی، روانشناختی و اجتماعی میشود، گفت: در دوران نوجوانی وقتی فرد آمیخته با محیطهای بیرون از خانواده باشد و همینطور در معرض شبکههای اجتماعی و رسانهها قرار داشته باشد ناخودآگاه رفتار و نگرشهای بیرون از خانواده به نوعی تبدیل به یک الگو برای نوجوان میشود.
وی همچنین با تأکید بر اینکه تصور نوجوان این است که با الگوبرداری از سلبریتیها میتواند همانند این افراد توجه اطرافیان خود را جلب کند، گفت: در مرحلهای ممکن است که تحسین و ستایش بیشازحد سلبریتیها باعث به وجود آمدن یک سندروم شود.
میرزائی افزود: در سن نوجوانی معیارهای اخلاقی و هدفگذاریهایی که ممکن است فرد داشته باشد به مرور و به دفعات تغییر پیدا میکند. فرد بعد از گذر از تجربهها و زیست روزمره خود در مواجهه با پدیدهها در نهایت یک سیستم اخلاقی، قانونمند و ساختاریافته را در خود ایجاد میکند که البته ممکن است دوباره دچار تغییراتی شوند.
الگویی ناقص به نام سلبریتی
حالا برخی از این سلبریتیها با قدرت از همین سهم که نامش را «طرفدار» میگذاریم، جریان فرهنگی و اجتماعی ما را به سمتی میبرند که خودشان میخواهند! برخیهایشان از این قدرت، به نفع طرفدارانشان که مردم هستند، استفاده میکنند و البته گروهی دیگر، شائبه طرفدار داشتنشان را «تواناییهای خودشان» تعبیر میکنند! اغلب مردم اما از این جریان الگوبرداری میکنند. بیآنکه بدانند پشت پرده ماجرای فلان افشاگری خانم هنرپیشه چیست و اینکه در تازهترین اتفاقی که توسط یکی از بازیکنهای مطرح باشگاههای ورزشی در فضای مجازی منتشر شد چرا یک چهره ورزشی از طرفدارانش به عنوان ابزاری برای دور زدن قانون استفاده کرده، از سلبریتیها، یک چهره کامل میسازند. کارشناسان اجتماعی اما گرفتاری اصلی را همین میدانند، به اعتقاد آنها، هیچ سلبریتی حتی اگر کارهای خیریه و انسان دوستانه انجام دهد، نمیتواند یک الگوی کامل برای مردم باشد. برخی دیگر البته به تأثیر مثبت سلبریتیها بویژه در زمان وقوع حوادث اشاره میکنند. آنها معتقدند که چهره شدن، مزایای مثبتی هم دارد. آنها میتوانند مردم را برای کمک به یکدیگر تشویق کنند، برای همین نباید چهره آنها از سوی نهادهای دیگر مخدوش شود!
سلبریتیها بهیک مرجع برای شکلگیری هویت نوجوان تبدیل شدهاند
میرزائی با اشاره به اینکه فرد برای آنکه هویت خود را پیدا کند تحت تأثیر دو متغیر است، عنوان کرد: متغیر فردی که حاصل ژنتیک است نخستین تأثیر را بر نوجوان دارد و دیگری متغیر موقعیتی است که از محیط حاصل میشود. قدمها و مراحلی که فرد برای رشد برمیدارد به وسیله عوامل ارثی و ژنتیکی پایهگذاری میشوند، اما عوامل محیطی و اجتماعی هم تأثیرگذار هستند.
وی با بیان اینکه تصویری که فرد از خود میسازد و احساسی که نسبت به خود پیدا میکند در واقع انعکاسی است که دیگران به وی نسبت میدهند، افزود: افراد میخواهند با یکدیگر متمایز باشند و از طرفی هم یک همانندی با دیگران را در جامعه پیدا میکنند، به دلیل آنکه الگوهایی که از جامعه میگیرند در بیشتر اوقات یکسان است و در طول زمان نزدیکی به این الگوها اتفاق میافتد.
مالیات فرهنگی
محمد زینالی، پژوهشگر اجتماعی میگوید: در همه جای دنیا وقتی فردی به جایگاه سلبریتی میرسد، نسبت به تشخص خودش آگاهتر است. یعنی میداند که باید درباره تعلق خاطرش به جامعه عمیقتر فکر کند. این نوعی مالیات است که یک فرد معروف و محبوب باید به جامعه بپردازد. اسم آن هم مالیات فرهنگی است. یعنی این فرد چقدر در امور فرهنگی و اجتماعی جامعهاش در جهت مثبت مشارکت دارد. متأسفانه برخی از قهرمانان ورزشی و ستارگان هنری امروز ما اغلب همان قدیمیها هستند. چراکه جدیدیها مشارکت کمتری در فرهنگ جدید دارند. مثلاً فردی در حوزه ورزش به یک چهره کلیدی تبدیل شده، اما رفتارش نشان میدهد که نسبت به تشخص و وجههای که در بین مردم دارد کاملاً ناآگاه است.
وی ادامه میدهد: از طرفی این افراد فکر میکنند چون در حوزه هنر یا ورزش چهره هستند، پس این تشخص در ابعاد فرهنگی و اجتماعی هم واقعی است. یعنی فکر میکند چون فلان خواننده است، پس همه جا فرد مهمی است برای همین دچار ژست و غرور میشود.
مسأله اما از کجا ریشه میگیرد؟ زینالی به این سوال اینطور پاسخ میدهد: «ما در حوزههای دیگر از نظر رسانهای و تشخص اجتماعی ضعیف عمل کرده ایم. چون سرمایهگذاری ما در حوزه ورزش و هنر کمتر از مثلاً حوزههای علمی و فرهنگی بوده است. در حالی که ما برای فردیت گرفتن نیاز به الگو داریم. اما بیشتر درباره فردیت ارگانیک یعنی جذابیتهای فیزیکی و ظاهری الگوسازی کردهایم. به همین خاطر هم عقب افتادهایم. وقتی برای جوانان، از «بدنمندی فردیت» اسطوره ساختهایم، وقتی جوانی بخواهد عمیقتر فکر کند، سراغ حافظ و سعدی میرویم. الآن کدامیک از جوانان ما «شیرین بیانی» بانوی برجسته تاریخ و عرفان را میشناسد؟ قطعاً گروه مرجع ما در فوتبال و هنر قویتر عمل کرده است، اما در حوزههای علمی دچار انزوا شده است. تلویزیون مربوط به دنیای عینیت است. این وظیفه نهاد فرهنگ است که خود را پررنگتر کند. تلویزیون و رسانه جزو کوچکی از این فرهنگ محسوب میشوند.
نکته مهمی که باید دانست این است که سلبریتیها الگویی ناقص برای افراد جامعه هستند و بسیاری از اوقات تبعیت بی چون و چرا از سلبریتیها قدرت تفکر از مردم را میگیرد. همچنین زمانی که سلبریتیها زندگی خود را برای مردم به نمایش میگذراند، قرار نیست واقعیت زندگی خود را در برابر دیدگاه مخاطب قرار دهند. بنابراین نتیجه الگوگیری مخاطب از زندگی سلبریتیها یک برداشت فانتزی و ناقص از زندگی است. همچنین سلبریتیها در بسیاری از موارد تخصص و مطالعهای ندارند، اما به دلیل اینکه نقش الگو برای جامع را بازی میکنند، نظرات غیرکارشناسی و گاهی کذب آنها مورد توجه جامعه قرار میگیرد که باعث افزایش کوتهبینی در بین افراد جامعه در موضوعات مختلف میشود.
نیایش احمدی _ خبرنگار تحریریه جوان قدس
نظر شما