میم.ظرافتی/ میگوید: نه و بلکه نععع!... اصلاً و اصولاً این ماجرا طنز ندارد که شما میخواهی برایش بنویسی... یک خبر آموزشی و پرورشی طنزش کجایش است دقیقاً؟ یک خبر بوده... یک بخشنامه بوده، صادر شده و رفته رد کارش... تمام...اصلاً تامام!
میگوییم: جانِ برادر، طنز دارد، خوب هم دارد. شما بگذار ما بنویسیم، تمام که شد طنزش را ببین... اصلاً خود ما بعد نوشتن نشانت میدهیم.
همان طور که دوپایش در یک کفش است، میگوید: طنزش را الان باید نشان بدهی ما ببینیم... سوژه باید خودش قابلیت و خمیرمایه طنز داشته باشد نه اینکه شما اول بنویسی و بعد چیزی از خودت بزنی قاطیاش، اسمش را بگذاری طنز و نشانمان بدهی... همین حالا نشانش بده ببینیم.
میگوییم: از شما که رئیس محترم یک ستون وزین طنز هستی بعید است بگویی طنز ندارد... پدرجان معاون وزارت آموزش و پرورش گفته زین پس دانشآموزان سال آخر متوسطه میتوانند در چهار درس نهایی از قانون «تک ماده» استفاده کنند... یعنی قبلاً با دو درس زیر ۱۰ میتوانستند دیپلم بگیرند، حالا چهارتا درس نهایی را هم که نمره زیر۱۰ بگیرند باز میگویند قبول... بیا دیپلمت را بگیر! این تک ماده است یا چهار ماده؟
کماکان اخمهایش توی هم است و میگوید: اولاً این خیلی هم خوب است و دوماً اصلاً طنز نیست. شما گیرت سر اسمش است که چرا چهار ماده نیست؟ بگذار بچههای مردم دیپلمشان را بگیرند زودتر بروند پی کار و زندگی. اینها باید همان طور پشت سد دیپلم بمانند خرج روی دست پدر و مادر و نظام آموزشی و مملکت بگذارند به خاطر اینکه توی چهارتا درس نمره نگرفتهاند؟
میگوییم: رئیس جان... چرا اینجوری نگاه میکنی به ماجرا؟ شما حساب کن این دانشآموز با چهار تا نمره ناجور دیپلم میگیرد، فردا فکر میکند توی دانشگاه، توی زندگی، توی شغل آینده، بچه دار شدن، پدر شدن، مادر شدن و هزارجور ماجرای دیگر باید بتواند از تک ماده و چهارماده و لابد شش هفت ماده، استفاده کند.
می گوید: خب اشکال همینی که گفتی کجاست؟ طنزش کو؟
میگوییم: طنزش اینجاست که فیالمثل همین دانشآموز چهارمادهای فردا میشود مهندس، دکتر و مسئول فلان کار و فلان جای حساس و مهم مملکت! فکر هم میکند میتواند با استفاده از قانون تک ماده و چهارماده، چندتا هندوانه را با یک دست بردارد، چهار بار در چند برهه مهم اشتباه کند، اگر بین ۲۰ تا ۳۰ تا معاون و دستیارش، چهار تا مثلاً آدم بیسواد یا اختلاسگر باشد اشکال ندارد، بین مثلاً پلهایی که میسازد چهارتایش خراب میشود، هر ۱۰ بیماری را که عمل میکند، چهارتایشان زیر عمل میمیرند... حرفمان را قطع میکند و میگوید: نعععع! اینها مشکلات اساسی و ساختاری است که شما میگویی، مسئلهاش فرق میکند و طنز هم ندارد... لازم نیست بنویسی!
همان طور که دوپایش در یک کفش است، میگوید: طنزش را الان باید نشان بدهی ما ببینیم... سوژه باید خودش قابلیت و خمیرمایه طنز داشته باشد نه اینکه شما اول بنویسی و بعد چیزی از خودت بزنی قاطیاش، اسمش را بگذاری طنز و نشانمان بدهی... همین حالا نشانش بده ببینیم.
میگوییم: از شما که رئیس محترم یک ستون وزین طنز هستی بعید است بگویی طنز ندارد... پدرجان معاون وزارت آموزش و پرورش گفته زین پس دانشآموزان سال آخر متوسطه میتوانند در چهار درس نهایی از قانون «تک ماده» استفاده کنند... یعنی قبلاً با دو درس زیر ۱۰ میتوانستند دیپلم بگیرند، حالا چهارتا درس نهایی را هم که نمره زیر۱۰ بگیرند باز میگویند قبول... بیا دیپلمت را بگیر! این تک ماده است یا چهار ماده؟
کماکان اخمهایش توی هم است و میگوید: اولاً این خیلی هم خوب است و دوماً اصلاً طنز نیست. شما گیرت سر اسمش است که چرا چهار ماده نیست؟ بگذار بچههای مردم دیپلمشان را بگیرند زودتر بروند پی کار و زندگی. اینها باید همان طور پشت سد دیپلم بمانند خرج روی دست پدر و مادر و نظام آموزشی و مملکت بگذارند به خاطر اینکه توی چهارتا درس نمره نگرفتهاند؟
میگوییم: رئیس جان... چرا اینجوری نگاه میکنی به ماجرا؟ شما حساب کن این دانشآموز با چهار تا نمره ناجور دیپلم میگیرد، فردا فکر میکند توی دانشگاه، توی زندگی، توی شغل آینده، بچه دار شدن، پدر شدن، مادر شدن و هزارجور ماجرای دیگر باید بتواند از تک ماده و چهارماده و لابد شش هفت ماده، استفاده کند.
می گوید: خب اشکال همینی که گفتی کجاست؟ طنزش کو؟
میگوییم: طنزش اینجاست که فیالمثل همین دانشآموز چهارمادهای فردا میشود مهندس، دکتر و مسئول فلان کار و فلان جای حساس و مهم مملکت! فکر هم میکند میتواند با استفاده از قانون تک ماده و چهارماده، چندتا هندوانه را با یک دست بردارد، چهار بار در چند برهه مهم اشتباه کند، اگر بین ۲۰ تا ۳۰ تا معاون و دستیارش، چهار تا مثلاً آدم بیسواد یا اختلاسگر باشد اشکال ندارد، بین مثلاً پلهایی که میسازد چهارتایش خراب میشود، هر ۱۰ بیماری را که عمل میکند، چهارتایشان زیر عمل میمیرند... حرفمان را قطع میکند و میگوید: نعععع! اینها مشکلات اساسی و ساختاری است که شما میگویی، مسئلهاش فرق میکند و طنز هم ندارد... لازم نیست بنویسی!
نظر شما