در آیات و روایات، روزها یا ماههایی به عنوان ایام نحس یا مبارک نام برده شده است. در این روایات، بیان شده که نحس بودن به دلیل اتفاق ناگواری است که در آن روز رخ داده است. بنابراین، نحس یا مبارک بودن یک روز یا ماه که در آیات و روایات آمده، به دلیل وقوع یک رخداد بوده است.
نکته مهم آن است که آیا آن رخداد، موجب میشود که آن روز خاص، برای همیشه نحس یا مبارک شود؟ در این باره نیز تابع دلیل هستیم. اگر آیه یا روایت بگوید، به دلیل آن رخداد، روز مورد نظر برای همیشه نحس یا مبارک است، آن را میپذیریم. در غیر این صورت، فقط همان روز نحس بوده نه برای همیشه. برای نمونه، روز عاشورا، نحس شمرده شده است و در آن روز از برکت جستن، خودداری کنید.(کامل الزیارات، ص175) این قرینه نشان می دهد که این روز، همیشه نحس است.
البته اگر ثابت شد که روزی برای همیشه نحس است، اعتقاد به نحوست، به معنای دست کشیدن از کار و فعالیت نیست، بلکه به معنای توجه بیشتر به خداوند متعال برای از بین بردن موانع احتمالی از طریق دعا و صدقه و ... است.
دو سوال دیگر میماند که باید به آن پاسخ داده شود.
آیا هر روزی که در آن اتفاق بدی یا خوبی افتاده باشد، مانند ولادت یا شهادت امامان علیهم السلام نحس یا مبارک است یا آنکه نحس یا مبارک بودن، باید در آیه و روایت به آن تصریح شده باشد؟
اگر اتفاق خوب یا بدی مانند ولادت یا شهادت یک پیامبر یا امام در یک روز اتفاق افتاد، دلیل بر مبارک یا نحس بودن آن روز نیست. چراکه ما 124هزار پیامبر داریم. تعداد روزهای سال قمری هم 355 روز است. بنابراین، احتمالاً هیچ روزی نیست مگر آنکه یا پیامبری به دنیا آمده یا پیامبری از دنیا رفته؛ اگر ولادت و وفات یا شهادت پیامبران رو موجب مبارکی یا نحسی روز ولادت یا وفات آنها بدانیم، تمام روزها هم مبارک هستند و هم نحس! ازاین رو، نمیتوان گفت روز ولادت تمام پیامبران یا امامان علیهم السلام تا قیامت، روز مبارکی است و بر دیگر روزها شرافت دارد، مگر آنکه دلیلی بر آن وجود داشته باشد.
چنانکه دربارۀ بیستم جمادی الثانی ولادت حضرت زهرا(س) میتوانیم بگوییم که این روز تا قیامت، روز مبارکی است چرا که در روایت آمده روزه گرفتن، صدقه دادن و... در این روز نیز ثواب ویژهای دارد(اقبال الاعمال، ج3، ص162) ولی مثلا دربارۀ روز ولادت امام هادی(ع) یا امام حسن عسکری(ع) و... چنین تعابیری نیامده، ازاین رو نمیتوان گفت که روز ولادت آنها روز مبارکی است هرچند خود ولادت آنها مبارک است ولی چنین نیست که سالگرد ولادت آنها تا قیامت را بتوان مبارک به شمار آورد.
مبارک بودن رجب و شعبان
وقتی از مبارک بودن یک وقت خاص سخن میگوییم به این معناست که رزق مادی و معنوی خاصی در این وقت وجود دارد و انسان زیرک می تواند از این وقت خاص، دنیا و آخرت خود را بهتر آباد کند.
یکی از راههای تشخیص مبارک بودن یک وقت خاص، مقدار اعمال و عباداتی است که برای آن ماه یا روز بیان شده است. وقتی برای یک ماه یا روز، اعمال و عبادات فراوانی ذکر میشود، نشان از فضیلت یا برتری آن ماه یا روز نسبت به دیگر اوقات دارد.
برای نمونه، روزه گرفتن در تمام روزهای سال جز ماه رمضان که واجب است و روز عاشورا که مکروه است و عید قربان و عید فطر که حرام است، مستحب است. ولی در ماه رجب و شعبان فضایل خاص خود را دارد. این نشان می دهد که ماه رجب و شعبان، ماههای مبارکی هستند. (فضائل الاشهر الثلاثه، ص17)
در ماه رجب نیز برخی روزها از برخی دیگر، مهم ترند. برای نمونه روز 27 رجب، اعمال فزون تری بیشتر از سایر روزها دارد، در روایت نیز آمده که شب 27 رجب، از آنچه خورشید بر آن می تابد، بهتر است.(اقبال الاعمال، ج3، ص266) این مهم نشان می دهد که مبارک ترین روز ماه رجب، همان روز مبعث است.
وقتی گفتیم که نحس یا مبارک بودن روز یا ماه، به آن رخدادی بر میگردد که در آن روز یا ماه به وقوع پیوسته، پس میتوان گفت که ممکن است یکی از حکمتهای فضیلت ماه رجب، همان وقوع مبعث رسول گرامی اسلام(ص) بوده است. این مهم نشان میدهد که مبعث عظمتی دارد که موجب فضیلت ماه رجب تا قیامت شده است.
مبارک بودن ماه رمضان
به طور قطع، ماه مبارک رمضان دارای بیشترین اعمال عبادی است. روزها، شبها و سحرهای آن اعمال ویژهای دارد. بعد از هر نماز واجب، سه دعای خاص وجود دارد. این همه، نشان از برتر بودن این ماه دارد. وقوع شب قدر و نزول دفعی قرآن هم، این نکته را مضاعف میکند. پس هیچ ماهی به شرافت ماه مبارک رمضان نیست.
ماه مبارک رمضان ماهی است که «ماه خدا» نامیده شده است. (صحیفۀ سجادیه، دعای 45) پیشوایان راستین دین اسلام، دعاهای بسیار پرمغزی را در این ماه خدا از خود به یادگار گذاشتهاند تا بندگان خدا شیوۀ سخن گفتن با معبودشان را بدانند که دعای افتتاح، دعای سحر و دعای ابوحمزۀ ثمالی از بهترین آنها هستند.
نادیده گرفتن این ماههای پر فضیلت از سوی ما، معنایش آن است که برایمان فرقی نمیکند به سعادت برسیم یا نرسیم. بخشیده شویم یا نشویم و یقیناً معنایش اعتقاد ضعیف به روز جزا و وعدههای الهی نسبت به سرای باقی است.
همچنین معنای بیاعتنایی به ماه مبارک رمضان، پس زدن فرصتی است که خداوند متعال در اختیار بندگانش قرار داده است.
روزه؛ رزق معنوی و مادی انسان
ماه مبارک رمضان، اعمال فراوانی دارد که یکی از آنها روزه است. از فضائل معنوی روزه بسیار گفتهاند و شنیدهایم، ولی روزه خواص درمانی فراوانی نیز دارد که امروز مورد توجه دانشمندان غربی نیز قرار گرفته است. برخی از آنها کتابهایی در این باره به رشتۀ تحریر درآوردهاند. برای نمونه، آلکسی سوفورین روسی تبار کتابی در این باره نوشت که به وسیلۀ یک کشیش مسیحی به نام ارشمندریت مخائیل خلوف به زبان عربی در آرژانتین با عنوان «التطبیب بالصوم» منتشر شد. وی روزۀ 40 روزه را پیشنهاد کرد. او مینویسد: «من اگر بخواهم حوادثی که نشان میدهد روزه و امساک وسیلۀ درمان بیماری های گوناگون است، بشمارم مسلّماً قادر نخواهم بود زیرا روزانه دهها بیمار به این طریق بهبودی مییابند. بهبودی اینان دلیل آشکاری است بر اینکه روزههای پی در پی با روش منظم بر جسم بشر تأثیری غیرعادی میبخشد که تمام بیماریهای عصر حاضر و یا اقلاً نوده و پنج درصد آنها را نابود میسازد». به گفتۀ او روزه درمانی سه امتیاز مهم دارد. نخست آنکه بیماری را از ریشه قطع میکند و سراسر جسم را پاک میسازد. دوم آنکه، عوامل و آثار روزه تنها همان بخش بدن بیمار را بررسی نمیکند، بلکه همه جای آن را تحت سیطرۀ خویش قرار میدهد. سوم آنکه، این عوامل متکی به نیروی ارادی نفسانی فوق العاده در انسان است و این نیروی ارادی اثری آنی در نابودی میکروبها دارد.
امروزۀ در برخی مراکز درمانی، شعبهای خاص جهت درمان برخی بیماریها از راه روزه درمانی وجود دارد. دکتر اتوبوخنگر یکی از افرادی است که چنین مرکزی را دایر کرد و به گفتۀ خودش در مدت 45 سال تأسیس آن، بیش از پنجاه هزار نفر را از طریق روزه درمانی درمان کرد. وی این روش را برای درمان حدود بیست نوع بیماری تجویز میکند.
نظر شما