استاد دانشگاه روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در گفت و گو با قدس ادامه می دهد: ایجاد انسجام اجتماعی باید از طریق ایجاد محیط های یادگیری فراگیر صورت گیرد. به شکلی که دانش آموزان با شرایط متفاوت بتوانند در کنار یکدیگر در یک مکان یادگیری یکسان حضور یابند.
آسیب جداسازی دانش آموزان تیزهوش
حکیم زاده درباره جداسازی دانش آموزان تیزهوش از عادی می گوید: چنانچه به هر دلیل و بهانه ای نظام جداسازی را ایجاد کنیم آسیب بزرگی به همگرایی زده ایم که می تواند بین گروه های مختلف دانش آموزان شکل بگیرد و فرقی نمی کند که این جداسازی بر اساس طبقه اقتصادی اجتماعی که از طریق مدارس غیردولتی است باشد یا بر اساس برچسب باهوش بودن از طریق مدارس تیزهوشان.
استاد دانشگاه روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران می گوید: از منظریادگیری نیز ایجاد محیط آموزشی نرمال و برانگیزاننده بستگی به حضور دانش آموزان از گروه های مختلف جامعه با توانمندی های مختلف است که در کنار همدیگر دارد. بنابراین کلاس درس نرمال کلاسی است که در آن هم دانش آموز تیزهوش حضور دارد و هم دانش آموز متوسط وعادی.
برچسب ناتوانی و کم توانی
او می افزاید: چنانچه دانش آموزانی را که سرآمد شناخته شده و آمادگی بیشتری برای یادگیری دارند را از دانش آموزان عادی جدا کنیم بزرگترین لطمه را به محیط آموزشی فراگیر زده ایم آن چنان که در مدارس دولتی چنین اتفاقی افتاده و متأسفانه در وجود دانش آموزان انگاره هایی ایجاد کرده ایم که حاکی از برچسب هایی مانند ناتوانی و کم توانی در یادگیری است و چه بسا این موضوع جذب یادگیری اثربخش و انگیزه را از بین می برد و محیط یادگیری طبیعی را بر هم می زند.
معاون اسبق آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش ادامه می دهد: پژوهش های متعدد انجام شده بیانگر این مهم است که حضور دانش آموزان سرآمد در کنار دانش آموزان عادی، نه تنها به دانش آموزان سرآمد لطمه ای نمی زند بلکه موجب غنی شدن محیط های یادگیری برای همه دانش آموزان می شود.
حکیم زاده می افزاید: نکته قابل توجه این است که از نظر علمی، شناسایی دانش آموزان تیزهوش و توجه به استعداد آن ها، با مقوله جداسازی متفاوت است و این مسأله ای است که متأسفانه در کشور ما نادیده گرفته شده و به غلط به عنوان نخبه پروری، به جداسازی دانش آموزان منجر شده است.
آیا اینجا استعدادها تلف می شود؟
استاد علوم تربیتی دانشگاه تهران درباره رویکرد آموزشی دیگر کشورها می گوید: رویکردی که نظام های آموزشی موفق دنیا دارند، غنی سازی محیط های یادگیری است. به عبارتی در نظام آموزشی موفق دانش آموز در محیط آموزشی جداگانه قرار نمی گیرد بلکه همه در یک محیط درس می خوانند و دانش آموزانی که آمادگی یادگیری بیشتر دارند می توانند فرصت های اضافه تر و تکالیف بیشتری داشته باشند و از طریق پژوهش سراها فرصت های یادگیری متنوع تری را برای خود فراهم کنند اما متأسفانه این رویکرد علمی در کشور ما مورد غفلت واقع شده به طوری که با ابزار غلط آزمون دست به جداسازی دانش آموزان می زنند. حال آنکه اگر قرار بود استعداد این گروه از دانش آموزان در محیط های آموزشی عادی، تلف شود همان شش سال اول ابتدایی که تیزهوشان در کنار دیگر دانش آموزان قرار می گیرند همه استعدادشان از بین رفته بود درحالی که چنین اتفاقی نمی افتد.
حکیم زاده درباره عواقب جداسازی دانش آموزان تیزهوش می گوید: در نظام جداسازی انتظارات زیادی از دانش آموزان تیزهوش در پایه های بالاتر به وجود می آید و به جای اینکه دانش آموز در دوره دبیرستان درگیر کارهای خلاقانه و پژوهش شود، درگیر تست های متعدد و کلاس های کنکور می شود. این در حالی است که در نهایت در پایان مسیر با بقیه دانش آموزان در یک موقعیت قرار می گیرد اما به دلیل برچسب هایی که به او زده اند از انتظارات زیاد و احساس تمایز برخوردارند و هنگامی که وارد دانشگاه می شوند به دلیل کم توجهی، سرخورده شده و بسیاری از آن ها مهاجرت می کنند.
الفبای تعلیم و تربیت
حکیم زاده درباره جداسازی گروه های دانش آموزی در مدارس غیرانتفاعی تصریح می کند: هر فردی که اندکی سواد تربیتی داشته و الفبای علم تعلیم و تربیت را بلد باشد، می داند که گروه بندی دانش آموزان براساس عملکرد تحصیلی، اشتباهی است که نه تنها باعث عملکرد خوب یادگیری نخواهد شد بلکه از منظر روان شناسی آسیب های بسیار جدی به دانش آموزان می زند.
قرار نیست مدارس عادی به سمپاد شبیه سازی شوند؛ اما این امکان وجود دارد که محیط های آموزشی با کیفیتی داشته باشیم تا در آن همه دانش آموزان نتایج خوب کسب کرده وموفق شوند.استاد دانشگاه روانشناسی و علوم تربیتی تهران درباره تجربه کشورهای دیگر در زمینه آموزش می گوید: بر اساس نتایج آزمون های بین المللی، از نظر عملکرد آموزشی، کشورهایی مانند سنگاپور، کره جنوبی، ژاپن و فنلاند جزو کشورهای پیشرو هستند.
وی می افزاید: در ژاپن در دوره آموزش ابتدایی، مقوله ای به نام تیزهوشان ندارند و در مدرسه هیچ گونه گروه بندی براساس عملکرد انجام نمی شود بنابراین کمتر از یک درصد از مدارس شان خصوصی و مابقی دولتی و فراگیر هستند.
معاون اسبق آموزش ابتدایی وزارت آموزش وپرورش درباره تأکید مقام معظم رهبری بر تقویت مدارس دولتی بیان می کند: رهبری بارها بر شناسایی و توجه به استعدادها تأکید کرده اند اما هیچ گاه سفارش بر جداسازی نداشته اند.
وی درباره شبیه سازی مدارس دولتی به سمپاد با توجه به نگرش رهبری، تأکید می کند: ارتقای کیفیت مدارس، بستگی به ارتقای کیفیت درون دادها و شرایط مدارس دارد. قرار نیست مدارس عادی به سمپاد شبیه سازی شوند؛ اما این امکان وجود دارد که محیط های آموزشی با کیفیتی داشته باشیم تا در آن همه دانش آموزان نتایج خوب کسب کرده وموفق شوند.
حکیم زاده می افزاید: در مصوبات قانونی آموزش و پرورش آمده است که هیچ کلاسی نباید تراکم بالای ۲۶نفر داشته باشد و تراکم مطلوب ۲۰نفر اعلام شده اما متأسفانه بیش از۶۰درصد از جمعیت دانش آموزی ما در دوره ابتدایی، در کلاس هایی با تراکم بالای ۲۶نفر درس می خوانند که این موضوع یکی از عواملی است که خانواده ها دست به انتخاب مدارس غیردولتی می زنند.
معاون پیشین آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش می گوید: یکی از راهکارها برای تأمین فضای مطلوب آموزشی، اقدام اساسی در جهت کاهش تراکم کلاس ها و اختصاص معلم به مدارس است که برای این اقدام می توان از جذب فارغ التحصیلان دانشکده های علوم تربیتی پس از گذراندن دوره های آموزشی کاربردی توسط دانشگاه فرهنگیان به عنوان معلم با توجه به محاسبه تراکم استاندارد به این مدارس استفاده کرد. بنابراین با دیدگاه عملگرایانه و جدانکردن دانش آموزان می توان در ایجاد محیط یادگیری برانگیزاننده و ارتقای مدارس غیردولتی تأثیرگذار بود.
نظر شما