به گزارش قدس خراسان، چند سالی است صنعت مدلینگ وارد حوزه حجاب شده و فروشگاهها و آنلاینشاپها در زمینه فروش عبا، چادر و سایر ملزومات افرادی را برای تبلیغ محصولاتشان به استخدام در میآورند و گاهی نیز خود تولیدکنندگان به عنوان مدل، محصولاتشان را تبلیغ میکنند.
شهر مشهد نیز به عنوان کلانشهری زائرپذیر که دارای بازاری پویا در زمینه پوشاک است، مدتی است با پدیده حجاباستایلها روبهرو شده؛ پدیدهای که موافقان و مخالفان زیادی دارد که به این موضوع با نگاهی صفر و صدی نگاه میکنند. برای بررسی این موضوع گفتوگویی با الهام غفاری، دانشپژوه دکتری مطالعات زنان و مدیر مؤسسه مطالعاتی تربیتی دختران یاس(مهتدی) انجام دادیم تا از منظر این کارشناس حوزه زنان به موضوع حجاباستایلها بپردازیم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان صنعت مد و مدلینگ را با ارزشهای اسلامی تطبیق داد، گفت: به دلیل تأخر و تقدم فرهنگی که ایجاد شده، نتوانستیم کنشگری درستی را رقم بزنیم. از طرفی ما با جهانی روبهرو هستیم که با سرعت و پرشتاب در حال حرکت بوده و در این مسیر حرکت و تحول، نیازمند رعایت شاخصهایی مانند سبکسازی، پویایی، کارآمدی و روزآمدی است.
دانشپژوه دکتری مطالعات زنان با بیان اینکه حجاب، نتیجه انتخابی از جنس رفتن است، اصولاً کسی حجاب را انتخاب میکند که انسانی راهی باشد نه انسانی مشغول، افزود: موضوع مدلینگ را اگر بر مبنای تعریف خاستگاه آن که فرهنگ غربی است، در نظر بگیریم، این صنعت برای مصرفگرایی، نمایشگری و درآمدزایی اربابان آن ایجاد شده است. با این نگاه میان حجاب و مدلینگ سنخیتی وجود ندارد؛ چرا که حجاب در تعریف دینی اساساً به معنای گذر کردن از هر آن چیزی است که تو را دربند میکند.
غفاری ادامه داد: حجاب در واقع یک پوشش و انتخاب برای انسانی است که میخواهد بت، دزد نگاه و راهزن نباشد؛ چرا که میخواهد برود و در این رفتن سبکبار حرکت کند. با این تعریف جایگاه حجاباستایلها موضوعیتی ندارد؛ چون مشوقهایی برای مصرفگرایی، مصرفزدگی و زیباتر جلوه کردن در منظر خود و دیگری هستند.
مدلینگ حجاب از منظر ایجاد آرامش با تفکر اسلامی همخوانی دارد
وی متذکر شد: به نظرم مدلینگ میتواند طبق تعریف جدید خودش به عنوان صنعتی برای رهایی، آرامش و آسایش بیشتر باشد و از این منظر با تفکر اسلامی همخوانی داشته باشد.
مدیر مؤسسه مهتدی در پاسخ به این پرسش که آیا با مدلینگ و حجاباستایل میتوان حجاب را ترویج داد، بیان کرد: حجابی که برآمده از زیبایی باشد، ممکن است کارکرد خودش را در بلندمدت از دست دهد؛ چون هنگامی که با مفهوم زیبایی پیش برویم، هر تلاش و کنشی در راستای رسیدن به زیبایی خواهد بود. بنابراین مقوله حجاب در این مسئله اگرچه در ابتدا با پیرنگ حجاب بوده؛ اما در ادامه حجاب موضوعیتش را از دست میدهد؛ چرا که هدف اصلی آن زیبایی بوده است.
غفاری خاطرنشان کرد: با توجه به تعارضاتی که میان مفهوم حجاب و مدلینگ وجود دارد، نمیتوان از حجاباستایلها توقع تبلیغ حجاب، بندگی و عبودیت را داشت و اساساً مسئله عبودیت و بندگی با تبلیغاتی از این دست حاصل نمیشود، مانند برنامه از لاک جیغ تا خدا که از این جنس است.
وی تأکید کرد: ما با یکسری از اقتضائات واقعی اجتماعی روبهرو هستیم و باید این واقعیت را در نظر بگیریم که با گستره متنوعی از ابعاد دینداری و بروندادهای دینمداری و با ابعاد متفاوت از افرادی که در مسیر عبودیت و سبل هستند و هنوز به صراط منتقل نشدهاند، روبهرو هستیم.
دانشپژوه دکتری مطالعات زنان افزود: به دلیل تنوع در دینداری افراد، برای برخی از افراد حجاباستایل بودن و دنبال کردن اینفلوئنسرهای حجاب نوعی از زیست برتر را رقم میزند، مانند نوجوانی که در ابتدای مسیر است و یا فردی که خسته از یکسری تکرارهاست. از این منظر شاید آن افراد برداشتهای خاص خودشان را داشته باشند که با آن تعاریف معرفتی هنوز جمع نمیشود و تناقض دارد.
غفاری متذکر شد: ما با واقعیتهای کنشی افراد روبهرو هستیم و باید بپذیریم در این گستره انسان وقتی نیازها و ذائقهها متفاوت هستند و هنگامی که تربیت اصیلی در جامعه رخ نداده، افراد متعدد و متنوعی با نیازها و خواستههای متنوع و متفاوت حضور دارند. بر این اساس میتوان گفت مفهوم حجاب حد بالا و درجه اعلایی از معرفت است که در حوزه انتخاب انسان متعالی شکل میگیرد و مفهوم حجاباستایل در سطح پایینی از این انسان متعالی قرار دارد که در ابتدای مسیر حرکت خود است.
وی اظهار کرد: در واقع برخلاف آنکه فکر میکنیم حجاباستایلها مدل و در حال ترویج مد به جامعه هستند، برعکس به نظرم آنها در حال بازنمایی فرهنگ کف میدان هستند. بر این اساس جایگاه آنها موجآفرینی و حرکتآفرینی هم نیست. اشتباه آنجاست که برای آنها چنان جایگاهی قائل شویم که آنها مسیر زیستی و فرهنگی بچههای ما را تغییر دهند. این گونه نیست، سبک زندگی بچههای ما براساس آنچه در رابطه با خانواده دارند، شکل میگیرد و آن چیزی که در خانواده رقم میخورد، در دست تلفن همراه و فضای مجازی نیست.
اینفلوئنسرها سکانداران فرهنگ اجتماع بشری نیستند
مدیر مؤسسه مهتدی با اشاره به اینکه اینفلوئنسرها سکانداران فرهنگ اجتماع بشری نیستند، گفت: برخلاف تصورمان که فکر میکنیم نسل زِد مغلوب فضای مجازی هستند، در واقع آنها از حوزه فرهنگ بر مدار فضای مجازی فهم روشنی دارند و دارای سواد رسانهای بالایی هستند، به این هیاهوها خیلی پاسخ نمیدهند و این تصور ماست که این نسل از دست رفته بوده، برعکس این نسل، نسلی پر از رویش و خیر و برکت است.
غفاری با بیان اینکه صنعت مدلینگ یکی از ابزارهای ثروتآفرینی است نه یک مربی تربیتی، عنوان کرد: اگر نگران تربیت هستیم، نمیتوانیم با هدایت کردن اینفلوئنسرها یا بند و بستن این افراد به جایی برسیم، بلکه با بزرگ کردن انسان و عظمتبخشی به او و با تعریف ادامهدار بودن او در این عالم هستی میتوانیم جایگاهش را نشان دهیم.
وی ادامه داد: بنابراین چنین فردی نمیتواند در اتفاقات جزئی گیر کند و اگر گیر کرده بدانیم، او هم بشر است و همچنان به این مسائل نیاز دارد. حذف این نیازمندیها با زور و ارعاب، یا ایجاد یک محیط گلخانهای درست نیست و ما با تربیت حذفی به جایی نمیرسیم.
دانشپژوه دکتری مطالعات زنان با بیان اینکه راهکار تربیتی برای ترویج حجاب، تربیت انسانی بشر است و گام اصلی آن در درون خانواده رخ میدهد، گفت: حجاباستایلها که دختران زیبا و خوش قد و بالایی هستند، برای تثبیت جایگاه خود در حوزه اجتماعی و حیطه فرهنگی یک اجتماع و شهر به اقدامهایی برای دیده شدن بیشتر دست میزنند. این تأیید گرفتنهای اجتماعی برای همان منبع تأییدی درونی است که باید در دوران کودکی در خانواده شکل میگرفته و در بزرگسالی باید خود فرد آن را شکل میداده است.
غفاری افزود: احتمالاً برخی از این افراد به گزارههایی مانند پذیرش بیقید و شرط، هویت و حقیقتطلبی عمیق و یک تفکر شکلیافته که باید در دوران کودکی و پیش از بلوغ شکل میگرفته، دست نیافتهاند.
خلأ جدی پاسخگویی به نیاز جامعه در زمینه پوشش
وی متذکر شد: این واقعیت را باید در نظر بگیریم که اساساً مفهوم حجاب از آن چیزی که در مفاهیم قرآنی و الهی و در مسیر تربیتی است، با آن چیزی که در واقعیت اجتماعی وجود دارد، فاصلههای جدی با یکدیگر دارند و یک انگاره دیگر این است همان تفسیری که ما از حجاب در اسلام داریم، آن را باید به حوزه اجتماعی تعمیم د��یم، در حالی که این موضوع صحت کمی دارد؛ چرا که در حوزه اجتماعی افراد در شرایط مختلف تربیتی، فرهنگی و تقیدات مذهبی هستند. آیا برای همه این افراد تعریفی از حجاب داریم؟ آیا برای اینها تعاریفی از حجاب منتسب به اسلام و متناسب با اقتضائات اجتماعی داریم؟ از این منظر حجاباستایلها در حال پاسخگویی به این نیاز اجتماعی هستند و این نیاز از گذشته وجود داشته و این افراد به آن دامن نزدهاند.
مدیر مؤسسه مهتدی افزود: در این زمینه خلأ جدی پاسخگویی صحیح، اصیل و متناسب با این نیازها و خواستههای دختران جوان امروز از سوی متولیان فرهنگی و اجتماعی کشوری و استانی وجود دارد.
غفاری ادامه داد: اگر از این منظر به پدیده حجاب استایلها نگاه کنیم، این صنعت میتواند پویا باشد و اگر با سلامت نفسانی مخاطبان و مصرفکنندگان همراه باشد، آن موقع افراد جایگاه خودشان را پیدا میکنند که این شخص تنها یک مدل است و قرار نیست غایت من باشد و باید از آن عبور کنم؛ اما اکنون به اندازه ضرورت و در زمان مورد نیاز آن چیزی را که میخواهم، از او میآموزم؛ ولی از این محصول نیز باید بگذرم.
وی عنوان کرد: اگر در دختر ما این تفکر شکل بگیرد، آن وقت گیر نمیکند و بنده نمیشود. کار اصلی و سخت همین جاست و چون این کار سخت است، کمتر کسی به سراغ آن میرود و بیشتر به دنبال کارهای حذفی برای پاسخ دادن به این واقعیات هستند که آن نیز همان دور شدن از اصول و واقعیتهای اجتماعی است.
دانشپژوه دکتری مطالعات زنان با بیان اینکه صنعت مدلینگ حجاب میتواند به عنوان یک صنعت مطرح شود و چون صنعت است، میتواند در اقتصاد و کسبوکار شهر و استان مؤثر باشد، اظهار کرد: چیزی که میتواند از مضرات این صنعت بکاهد و به فواید آن اضافه کند، دقت و استناد به چند نکته است؛ یکی استناد به قانون است که قوانین ما در زمینه بحثهای فرهنگی حجاب، خردهفرهنگهای حجاب، واقعیتهای اجتماعی و گذر زمان متأسفانه تعاریف مناسب و مؤثری ندارد.
غفاری عنوان کرد: کسی مؤلفهها، واقعیتهای اجتماعی و نیازهای واقعی مردم و خواستههای سلیقهای آنها را در حوزه فرهنگ حجاب و مباحث فرهنگی حجاب و ورود آن به عرصه صنعت حجاب بررسی نکرده که این موضوعات را مبتنی بر دو اصل فرهنگ و مذهب بچیند، ساختمانسازی و پیریزی کند تا شاکله و عصاره آن صنعت حجاب شود.
وی افزود: چون این اتفاق رخ نداده، ما دچار یکسری ولنگاری، بحرانزدگی، شتابزدگی و غربزدگی که به معنای دنبالهروی از آنچه صنعت مد جهانی است، شدهایم و در این مسیر خیلی از مسائل و واقعیتها را از دست دادهایم و خیلی از حقایق را نیز گم کردهایم. از گمشدههای این حقیقت آرامش انسان، انسان الهی بودن و زنانگیهای ما بوده است.
مدیر مؤسسه مهتدی خاطرنشان کرد: وقتی ما برای این نگاه برنامه نداریم، طبیعی است در برنامهها و تفکرات دیگری حل و هضم میشویم، در صورتی که قرار بود ما مبدع باشیم و دستکم در جهان اسلام و تشیع حرفی برای گفتن داشته باشیم. این اتفاق نیاز به یک مسئلهشناسی و آسیبشناسی زیربنایی و مبنایی دارد که ما چگونه در مسیر تحول و حرکتهای اجتماعی به سمت قرارها و آرامهای اجتماعی و زیستبوم فرهنگی خودمان واقعیات را در نظر نگرفتیم، این واقعیت را مبتنی بر حقایق مطلوب تعریف و ترسیم کردیم و دچار سیاستزدگی و جوزدگی و عجلههای فرهنگی و باورمندی شدیم. نتیجه این شد که ما در موضوع حجاب در مشهد و کشور یک وضعیت آشفتهای را تجربه میکنیم.
غفاری یادآور شد: اگر از حجاباستایلها توقع داریم در بحث تربیت به معنای معرفتافزایی در حوزه انتخابهای انسان از موضع شخصی به سمت موضع الهی، کاری انجام دهند، این انتظار نابجایی است؛ اما اگر از این دیدگاه که حجاباستایلها بخشی از فرهنگ امروز جامعه جوان را شکل میدهند و از اقتضائات طبیعی زندگی بشری امروز و نه زندگی انسان الهی هستند، از این منظر این افراد در جایگاهی مانند تلویزیون و رسانه قرار میگیرند.
وی افزود: هیچ کدام از اینها نمیتوانند ابزار باکفایتی برای تربیت باشند، چرا که ابزار با کفایت تربیت همچنان در دست قدرتمند خانواده است و باید این را بپذیریم که حجاباستایلها مربی و الگودهنده نیستند؛ بلکه صرفاً بخشی از بدنه فرهنگی و خردهفرهنگی اجتماعی و یک برونداد از آن چیزی را که در کف میدان جامعه در جریان است، بازنمایی میکنند.
خبرنگار: فریده خسروی
نظر شما