تحولات لبنان و فلسطین

کارشناسان معتقدند دهه ۱۳۹۰ برای ما به لحاظ اقتصادی یک دهه از دست رفته است.

اقتصاد ایران باید از تجربه اصلاحات چین و شوروی درس بگیرد

به گزارش قدس آنلاین، نشست علمی - تخصصی  مرکز پژوهش­های توسعه و آینده نگری با عنوان "چالش‌ها، عملکردها و تجارب در مهار تورّم و رشد تولید" برگزار شد. در این نشست موسی شهبازی غیاثی؛ دبیر کمیسیون اقتصادی هیئت دولت به‌عنوان مدیر علمی نشست، و زهرا کریمی موغاری؛ عضو هیئت‌علمی گروه اقتصاد نظری دانشگاه مازندران به‌عنوان سخنرانان در این نشست به ایراد نقطه‌نظرات خود پرداختند.

در ابتدای نشست، موسی شهبازی غیاثی؛ دبیر کمیسیون اقتصادی هیئت دولت، گفت: داده‌ها و آمارها نشان می‌دهد که بنیه تولیدی و بنیه سرمایه‌گذاری ما دچار مشکل جدی شده است. اگر یک نگاه جدی به آمارها و متغیرهای اقتصادی داشته باشیم آن چیزی که به عنوان یک رکن اساسی می‌توان به آن اشاره کرد مسئله تولید است. ما در دهه ۱۳۹۰ به صورت پیوسته کاهش انباشت سرمایه ثابت را در کشور داشته‌ایم هرچند که در دو سال اخیر پیامدهای مثبتی مشاهده شده و شیب نمودار انباشت سرمایه اندکی بهبود یافته است؛ اما به نظر من هنوز این موضوع مسئله اول اقتصادی کشور است.

وی ادامه داد: مسئله تولید و سرمایه‌گذاری از مسائل بسیار جدی اقتصاد است که اگر به دنبال حل مسائل در این دو حوزه باشیم به صورت زنجیروار سایر مشکلات اقتصادی نیز حل خواهد شد.

موسی شهبازی افزود: ما دو سطح در مقوله تولید داریم، یکی سطح راهبردی و بنیادی و دوم هم سطح عملیاتی و اجرایی مسئله تولید است. وی در همین زمینه افزود: سطح راهبردی، تصمیمات میان‌مدت و بلندمدت بنگاه‌ها را رقم می‌زند که آن را می‌توان به بنیان تولید تعبیر کرد؛ یعنی بنیان تولید مبتنی بر یک سری تصمیمات، رفتارها و انتخاب‌هایی است که از یک سطح راهبردی تأثیر می‌پذیرد و اساسی‌ترین مسئله در سطح راهبردی مسئله داشتن یک نقشه راهبردی است. اما سطح اجرایی به اجرای این تصمیمات و انتخاب‌ها باز می‌گردد که چگونه این تصمیمات را به مرحله عملیاتی و اجرایی برسانیم.

دبیر کمیسیون اقتصادی هیئت دولت خاطرنشان کرد: ما همچنان نتوانستیم به این سؤال پاسخ دهیم که دولت و سیاست‌گذار باید در کدام زنجیره ارزش تولیدی و سرمایه‌گذاری کشور تمرکز کند و این را در نسبت با ارتباطات بین‌الملل خود تعریف کند؟

وی در ادامه افزود: یکی از ضعف‌های اسناد راهبردی ما این است که تنها به داخل کشور و ظرفیت‌های استانی توجه دارد؛ بنابراین ما باید بتوانیم استراتژی راهبردی تولید را هم در نسبت با ظرفیت‌ها و امکانات داخلی خودمان و هم در نسبت با فضای محیط منطقه و بین‌الملل تعریف کنیم. زیرا هیچ کشوری بدون توجه به مسئله کریدورهای بین‌المللی نمی‌تواند یک نگاه بلندمدت به مسئله سرمایه‌گذاری خارجی داشته باشد.

وی در ادامه گفت: در سطح عملیاتی نیز کارهای زیادی انجام شده است که بحث مجوزها (مجوزهای کسب و کار) و مواردی شبیه به این مورد در قسمت عملیاتی جای می‌گیرد. اما سؤال این است که آیا ما باید سیاست مجوزدهی را در همه حوزه‌ها تسهیل کنیم؟ و سؤال اصلی‌تر اینکه اگر ما بخواهیم در سطح راهبردی حرفی برای گفتن داشته باشیم می‌توانیم با تکثر بنگاه‌ها در صنایع به آن برسیم؟ یا اینکه باید اجازه دهیم این بنگاه‌ها شکل بگیرند و با ادغام چند بنگاه بتوانیم به اهداف خود در سطح راهبردی دست پیدا کنیم؟

شهبازی در ادامه گفت: در مورد مسئله تورم عقیده بنده این است که مسئله تولید در میان‌مدت و بلندمدت برای ما هزینه تورمی ایجاد می‌کند. زمانی که بنیان تولیدی با چالش مواجه می‌شود اساساً اقتصاد با چالش مواجه شده است در نتیجه باید به سراغ واردات برویم که همین واردات باعث ایجاد تنگنا در منابع ارزی خواهد شد؛ بنابراین در مسئله تورم، تولید یکی از مسائل میان‌مدت و بلندمدت است.

وی افزود: در میان‌مدت و بلندمدت، رشد نقدینگی مازاد بر بنیان‌های تولیدی کشور به عنوان یک عامل اثرگذار در تورم است. به این معنا که بدون توجه به بنیان‌ها و ظرفیت‌های تولیدی امکان مهار تورم در میان‌مدت و بلندمدت وجود ندارد. اما این نکته هم قابل‌توجه است که رشد نقدینگی برای ظرفیت‌های تولیدی کشور نیاز است؛ اما نوع رشد و میزان رشد نقدینگی و تناسب آن با مسئله تولید مهم است.

در ادامه این نشست، زهرا کریمی موغاری؛ عضو هیئت‌ علمی گروه اقتصاد نظری دانشگاه مازندران، گفت: اگر به عملکرد اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۲ توجه کنیم، می‌بینیم که در این سال رشد اقتصادی مثبت شده است و آن چیزی که در سال ۱۴۰۲ ما شاهد آن هستیم ورود پول نفت در اقتصاد کشور است که باعث ایجاد حرکت مثبت شده است ولی به دلیل مسائل اقتصادی موجود این حرکت بسیار ضعیف شده و نتوانسته با قدرت بیشتری حرکت کند.

وی ادامه داد: دهه ۱۳۹۰ برای ما یک دهه از دست رفته است و ما به یک حرکت بسیار متفاوت نیازمند هستیم. اگر به آمار توجه کنیم، به خاطر وجود تحریم­های بین‌المللی یک دهه را از دست دادیم و مهمترین ضربه ای که اقتصاد ایران در دهه ۱۳۹۰ از تحریم ها خورد کاهش شدید سرمایه‌گذاری در کشور است که از ۵۲۳۶ همت در سال ۱۳۹۰ به ۲۵۷۴ همت در سال ۱۳۹۹ کاهش یافته است.

وی در ادامه به بیان تجربیات سایر کشورها از اصلاحات اقتصادی پرداخت و گفت: در انجام اصلاحات اقتصادی، کشور چین به عنوان یک تجربه موفق در اجرای اصلاحات اقتصادی و شوروی به عنوان یک تجربه ناموفق در اجرای اصلاحات اقتصادی است که کشور ما باید از تجربیات این دو کشور در انجام اصلاحات اقتصادی موفق درس بگیرد. 

منبع: خبرگزاری تسنیم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.