به گزارش قدس آنلاین، امروز پانزدهم ماه مبارک رمضان مصادف است با ولادت با سعادت امام حسن مجتبی(علیه السلام) نگاهی کردهایم به زندگی و اینکه چرا ایشان را مجتبی و کریم اهل بیت میگویند.
تولد
امام حسن(علیه السلام) اولین فرزند امیرالمومنین(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) است که در نیمه ماه مبارک رمضان در سال سوم هجرت در شهر مدینه چشم به جهان گشود، بنابر سنت اسلامی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در گوش او اذان و اقامه گفته و به امر خداوند او را حسن نام نهادند.
حسن نامی که توسط خداوند متعال برگزیده شد
پس از تولد امام، حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) او را نزد پیامبر خاتم بردند، سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) پرسید آیا برای او نامی نهادهاید؟ امیر مؤمنان عرض کرد: بر شما در نامگذاری او سبقت نمیگیرم. آن حضرت نیز فرمود: من هم بر پروردگار خود سبقت نمیگیرم. پس از آن، خداوند متعال جبرئیل را نازل کرد و فرمود: از برای محمد پسری متولد شده، سلام مرا به او برسان و تهنیت و تبریک بگو و بگو که علی نسبت به تو به منزله هارون است نسبت به موسی، پس او را به اسم پسر هارون نام گذاری نما، اسم پسر هارون به زبان عربی «حسن» است. آنگاه رسول خدا (صلیالله علیه و آله و سلم) گوسفندی را قربانی کرد و پس از تراشیدن موی سر آن مولود مبارک، به اندازه وزن آن، نقره صدقه داد و با دستان مبارکش نوعی عطر مخلوط، به نام «خَلوق» به سر آن حضرت مالید. امام مجتبی (علیه السلام) در خانه وحی، دوران کودکی را سپری نمود و قریب هفت سال از عمر شریفش آن حضرت با حیات پربار خاتم الانبیا (صلیالله علیه و آله و سلم) مصادف بود و در کنار وجود نورانی رسول اعظم (صلیالله علیه و آله و سلم) رشد پیدا کرد.
علت اینکه امام حسن(علیه السلام) را کریم اهلبیت میگویند چیست؟
علت اصلی اینکه به امام حسن مجتبی(علیه السلام)، کریم اهلبیت میگویند طبق روایات و احادیث به دلیل این بوده است که امام حسن مجتبی (علیه السلام) نسبت به دردمندان و تیره بختان جامعه بسیار دلسوز بودند و با خرابه نشینان دردمند و اقشار مستضعف و کم درآمد همراه و همنشین میشدند و درد دل آنها را با جان و دل میشنیدند و به آن ترتیب اثر میدادند، و در این حرکت انسان دوستانه جز خداوند را مدنظر نداشتند. هیچ فقیر و مسکینی از در خانه حضرت ناامید برنگشت و حتی خود ایشان به سراغ فقرا میرفتند و آنها را به منزل دعوت میکردند و به آنها غذا و لباس میدادند.
امام حسن مجتبی (علیه السلام) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه به کار میگرفت و اموال فراوانی در راه خدا میبخشید. مورّخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخششهای بیسابقه و انفاقهای بسیار بزرگ و بی نظیری ثبت کرده اند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم تقسیم کردند و نصف آن را در راه خدا به فقرا بخشیدند.
روایت شده که روزی امام حسن (علیه السلام) بر جمعی از مساکین گذشت که پارهای چند از نان خشکها را بر روی زمین گذاشته اند و میخورند، چون نظر ایشان به آن حضرت افتاد از امام دعوت کردند و حضرت از اسب پیاده شدند و فرمودند:« خدا متکبّران را دوست نمیدارد»و با ایشان نشستند و از طعام ایشان تناول کردند و سپس از همهی مساکین خواستند که برای صرف غذا به خانهای حضرت بروند و حضرت با غذاهای خوب از ایشان پذیرایی نموده به همهای آنها لباسهای مناسب هدیه دادند.
بسیاری از فضائل است که گاهی از امام حسن (علیه السلام) روایت میشود و گاهی از امام حسین (علیه السلام) و این ناشی از شباهت آن دو بزرگوار است. روایت فوق هم در مورد هر دو امام(علیه السلام) نقل شده است.
روایات تاریخی مربوط به بخششهای آن حضرت فراوان میباشد که ذکر تفصیلی آنها مناسب این نوشته نیست. وقتی از خود امام پرسیدند، چرا هرگز سائلی را ناامید برنمیگردانید؟ فرمودند:«من هم سائل درگاه خداوند هستم و میخواهم که خدا مرا محروم نسازد و شرم دارم که با چنین امیدی سائلان را ناامید کنم. خداوندی که عنایتش را به من ارزانی میدارد، میخواهد که من هم به مردم کمک کنم».
به خاطر این بخشندگیها و کارهای نیکی که از سوی امام حسن مجتبی (ع) در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام میگرفت آن حضرت را کریم اهل بیت لقب داده اند و با توجه به کرامتها و بخششهای کم نظیر و گاهی بی نظیر آن امام بزرگوار لقب «کریم» برازنده آن حضرت است.
دلیل اینکه امام حسن(علیه السلام) را مجتبی میخوانند چیست؟
مجتبی به معنی برگزیده است، اسم مفعول و از باب افتعال، هرگاه در متون اسلامی به کار گرفته شود اشاره دارد به بندهای که از فیضهای خاص الهی برخوردار باشد و امر مهمی بر عهدهاش گذاشته باشد، بر اساس روایات مجتبی لقب حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) بوده است، امام این لقب با امام حسن( علیه السلام) شهرت بیشتری دارد.
امام مجتبی( علیه السلام) زاهدترین و عابدترین فرد در زمان خود
از امام ششم شیعیان امام جعفر صادق (علیه السلام) نقل است که حسن بن علی (علیه السلام)، عابدترین اهل زمان خود بود، زاهدترین و فاضلترین آنان بود، اگر حج مینمود پیاده و گاه با پای برهنه میرفت و هرگاه مرگ و قبر و برانگیختن قیامت را به یاد میآورد، میگریست. اگر به نماز میایستاد بندهای بدنش میلرزید، و اگر بهشت و دوزخ را به یاد میآورد همچون مار گزیده به خود میپیچید و از خدا بهشت را مسالت مینمود و از آتش دوزخ به خدا پناه میبرد و هرگاه آیه «یا ایّها الذین آمنوا» را تلاوت میکرد، میفرمود: لبیک اللهم لبیک. در هیچ حالی از احوالش دیده نمیشد مگر اینکه ذاکر خداوند سبحان بود و زبانش راستگوترین و پیامش فصیحترین بود.
زندگی امام حسن(علیه السلام) بعد از شهادت امیرالمومنین(علیه السلام)
امام حسن (علیه السلام)، پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت، به امامت و خلافت رسید و نزدیک به شش ماه به اداره امور مسلمین پرداخت و در این مدت معاویه که دشمن سرسخت امام علی و خاندان او (علیهم السلام) بود و سالها به طمع خلافت جنگیده بود، به سمت عراق لشکر کشید و بر طبل جنگ میکوبید و از سوی دیگر، سرداران و لشکریان امام حسن (علیه السلام) را تدریجاً با پولهای گزاف و نویدهای فریبنده اغوا نمود و لشکریان را بر آن حضرت شورانید تا جایی که بعضی افراد داخل در خیمه حضرت شده و اقدام به ترور حضرت و مجروح نمودن ایشان کردند. که در نهایت آن حضرت مجبور به صلح با معاویه شد، خلافت ظاهری را با شرایطی به معاویه واگذار نمود. معاویه نیز که خلافت اسلامی را در قبضه خود میدید وارد عراق شده و در یک سخنرانی عمومی، شرایط صلح را الغاء نموده و از هر راه ممکن استفاده کرد و سختترین فشار و شکنجه را بر اهل بیت (علیهم السلام) و شیعیان ایشان روا داشت و از شرایطی که در صلح با امام به آن متعهد شده بود تخطی نمود و آن شرایط را زیرپا گذاشت.
صلح امام حسن(علیه السلام)
امام حسن (علیه السلام)، مسئولیت امامت مسلمین را در فضایی بسیار مضطرب و ناآرام و در وضعی کاملاً پیچیده و پر کشاکش که در پایان زندگانی پدر بزرگوارش امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) بروز کرده بود به عهده گرفت. امام حسن (علیه السلام) حکومت خود را با مردمی شروع کرد که به مکتبی بودن مبارزه و هدفهای آن، ایمان واضح و کاملی نداشتند و نسبت به دیدگاههای اعتقادی در خصوص اصول مبارزه و جهاد با دشمن متزلزل بودند، ضمن اینکه به گروهها و دستههای مختلفی تقسیم شده بودند. در این شرایط بسیار سخت و پیچیده، مفیدترین کار برای اسلام و مسلمین، صلح بود. این عمل مفید برای کسانی که آگاهی تاریخی و اسلامی ندارند، مورد شک است که چرا امام حسن (علیه السلام) با معاویه صلح کرد و چرا مثل امام حسین (علیه السلام) قیام ننمود؟! مطلبی که قبل از هر چیز لازم است متذکر شویم، این است که قیام امام حسین (علیه السلام) بعد از گذشت بیست سال از صلح امام حسن (علیه السلام) واقع شده است. امام حسین (علیه السلام)، ده سال با حضرت امام حسن (علیه السلام) و در زمان امامت آن حضرت همراه ایشان بود و تابع نظر امام حسن (علیه السلام) بود. سیدالشهدا (علیه السلام) ده سال بعد از امام حسن (علیه السلام)، امام بود و در امامت اختیار تام داشت، ولی قیام نکرد و قیام ایشان پس از ده سال از امامتش به وقوع پیوست. خود این مطلب دلیلی است که قیام، زمینه و اقتضا میخواهد و در آن بیست سال، چنین زمینه و اقتضایی نبوده است.
امام مظلوم حتی در داخل خانه
امام حسن (علیه السلام) در تمام مدت امامت خود که قریب ده سال طول کشید در نهایت سختی و اختناق زندگی کرد و هیچگونه امنیتی حتی در داخل خانه خود و از سوی همسر خود نداشت و در سال پنجاه هجری به تحریک معاویه و به دست همسر خود مسموم و شهید شد.
خدابخش حکیمی- خبرنگار تحریریه جوان قدس
نظر شما