سند ملی سالمندان نخستین سندی است که برای هدایت سیاست‌گذاری‌ها، برنامه‌ها و فعالیت‌های آینده در امور سالمندان تهیه شده است.

رئیس انجمن علمی سالمندشناسی و طب‌سالمندان ایران: دبیرخانه ملی سالمندی هنوز برنامه اقدام ندارد

این سند پس از دو بار رونمایی در سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۶، نهم مهر ۱۳۹۷ نیز برای سومین بار در مراسم گرامیداشت روز جهانی سالمندان در سالن همایش‌های بین‌المللی برج‌میلاد با حضور وزیران وقت بهداشت و رفاه اجتماعی، رئیس وقت سازمان بهزیستی و معاون وقت سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور رونمایی شد، اما هنوز پس از گذشت بیش از پنج سال از آخرین رونمایی آن، مورد توجه هیچ‌یک از دولت‌ها قرار نگرفته و برنامه اجرایی ندارد!

موضوع سالمندی اولویت هیچ‌یک از دولت‌ها نبوده است

رئیس انجمن علمی سالمندشناسی و طب‌سالمندان ایران در خصوص موانع اجرای این سند به ما می‌گوید: تاکنون موضوع سالمندی برای هیچ‌یک از دولت‌ها اولویت نبوده است و عزم جدی برای اجرای «سند ملی سلامت سالمندی» را نداشته‌اند. درحالی که ساماندهی معتادان متجاهر همواره برای دولت‌ها اولویت بوده و در سطح بالای حکومت برای آن‌ها برنامه‌ریزی می‌شود زیرا آن‌ها در جامعه به چشم می‌آیند و دیده می‌شوند.

دکتر احمد دلبری با ابراز تأسف از اینکه بسیاری از مسئولان کشور درک درستی از پیامدهای سالمندی جمعیت ندارند، می‌افزاید: در برنامه هفتم توسعه نه تنها اشاره‌ای به اجرای سند ملی سلامت سالمندی نشده، بلکه سن سالمندی را بدون استفاده از نظر متخصصان این حوزه و استادان دانشگاه از ۶۰ به ۶۵ سال افزایش داده‌اند.

رئیس انجمن علمی سالمندشناسی و طب‌سالمندان ایران: دبیرخانه ملی سالمندی هنوز برنامه اقدام ندارد
احمد دلبری، رئیس انجمن علمی سالمندشناسی و طب‌سالمندان ایران

وی در خصوص نقش دبیرخانه شورای ملی سالمندی در تأخیر اجرای این سند می‌گوید: دبیرخانه شورای ملی سالمندی به عنوان بالاترین نهاد تصمیم‌گیر در حوزه سالمندی از سال ۱۳۸۳ آغاز به‌کار کرده است، اما هنوز در ضعیف‌ترین حالت ممکن به‌سر می‌برد و حتی از برگزاری منظم جلسات شورای ملی سالمندان - که باید هر سه ماه یک جلسه به ریاست وزیر رفاه یا بهداشت و هر ۶ ماه جلسه‌ای با رئیس رئیس‌جمهور یا معاون اول وی داشته ‌باشد- به عنوان حداقل کاری که باید برای تقسیم کار ملی انجام دهد، ناتوان است و از مدتی پیش نیز حضور اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها - که ضرورت دارد به عنوان کارشناسان و متخصصان خبره حوزه سالمندی به صورت حقوقی عضو این شورا باشند- را در جلسات شورا منع کرده است و انجمن‌های علمی مرتبط با حوزه سالمندی نیز با این شورا همکاری ندارند. در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار داشت این دبیرخانه آمادگی لازم را برای مواجهه با بحران سالمندی داشته باشد.

وی ادامه می‌دهد: تاکنون سند ملی سلامت سالمندی اجرایی نشده و هنوز دبیرخانه شورای ملی سالمندی برنامه‌ اقدام برای سند را ابلاغ نکرده است. بنابراین، با توجه به اینکه اجرای این سند یک موضوع حاکمیتی است، باید ذیل نهاد ریاست جمهوری انجام شود تا به‌طور جدی در دستور کار ملی قرار گیرد.

کمتر از دو دهه فرصت داریم

این متخصص طب‌سالمندی با ابراز نگرانی از اینکه ایران رتبه نخست رشد سالمندی در دنیا را به خود اختصاص داده است، می‌افزاید: اکنون بیش از ۱۰درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل می‌دهند، اما پیش‌بینی می‌شود تا ۲۰سال آینده رشد سالمندی کشور از ۱۰درصد، به ۲۰درصد افزایش یابد. یعنی سال ۱۴۳۰ از هر سه نفر جمعیت کشور یک نفر سالمند خواهد بود. درحالی که در کشورهای توسعه‌یافته سرعت رشد جمعیت سالمندی از ۱۰درصد به ۲۰درصد، به‌طور میانگین در دوره‌ ۱۰۰ ساله اتفاق می‌افتد و این کشورها فرصت کافی را برای تأمین زیرساخت‌های رفاهی و سلامت سالمندان دارند، اما با توجه به اینکه ما در حوزه سالمندی و خدماتی که باید برای این قشر فراهم شود ۷۰سال از کشورهای توسعه‌یافته عقب‌تر هستیم، دو دهه بیشتر فرصت نداریم. اما هنوز مسئولان توجهی به این مهم ندارند، در حالی که موضوع سالمندی جمعیت کشورغیرقابل پیش‌بینی نیست که نتوان فکری برای آن کرد.

در بیشتر کشورها وقتی پنجره جمعیتی باز می‌شود و گروه‌های سنی بین ۱۵ تا ۶۵ سال افزایش می‌یابد، کشور به سمت توسعه می‌رود. ما نیز سال ۱۳۶۵ بیشترین رشد جمعیت را داشتیم، اما در چهار دهه نتوانسته‌ایم زیرساخت‌های لازم برای افزایش دو برابری جمعیت سالمندی را فراهم کنیم. اکنون علاوه بر صندوق تأمین اجتماعی تعداد دیگری از صندوق‌های بازنشستگی نیز اعلام ورشکستگی کرده‌اند، بسیاری از سالمندان ما به دلیل مشکلات اقتصادی در سختی به‌سر می‌برند، ۳۰ درصد سالمندان ساکن در آسایشگاه‌های کشور مجهول‌الهویه هستند و در برخی از کلانشهرها با پدیده سالمند سرراهی مواجه شده‌ایم. پس این دغدغه وجود دارد که چگونه می‌توان زیرساخت‌های لازم برای افزایش دو تا سه برابری این جمعیت را در دو دهه فراهم کنیم.

سالمندان مرفهی که در انتظار مرگ زندگی می‌کنند

رئیس مرکز تحقیقات سالمندی دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی اضافه می‌کند: سالمندان برکت زندگی ما هستند و در جوامع توسعه‌یافته به عنوان یک فرصت دیده می‌شوند. اما اگر مسئولان از هم‌اکنون آینده‌نگری نداشته باشند و زیرساخت‌های لازم را برای ۲۰سال آینده که جمعیت سالمند کشور دو تا سه برابر افزایش می‌یابد فراهم نکنند، ابربحران سالمندی از راه می‌رسد و کشور را با چالش‌های متعدد درمانی، بیمه‌ای و اقتصادی روبه‌رو می‌کند و پدیده سالمندی به چالشی امنیتی تبدیل خواهد شد.

دلبری می‌گوید: کارشناسان از ۱۰سال پیش همواره در خصوص رشد سالمندی جمعیت به مسئولان هشدار دادند و مسئولان به این مهم بی‌تفاوت بودند. اکنون نیز با آنکه کشور با پیامدهای افزایش جمعیت سالمند مواجه شده، همچنان به هشدار کارشناسان مبنی بر اینکه ابربحران سالمندی در راه است توجهی ندارند و خود را از تبعات آن مستثنا می‌دانند. درحالی که چالش‌های سالمندی جمعیت یک پازل مشترک در اقشار مختلف جامعه است که اجزای متفاوتی دارد.

به عنوان نمونه با آنکه در سال‌های اخیر به دلیل شرایط وخیم اقتصادی و فراهم نبودن زیرساخت‌های رفاهی برای حمایت دولتی از سالمندان، بسیاری از بازنشستگان اقشار متوسط و ضعیف جامعه با مشکلات معیشتی متعددی مواجه شده‌اند، بیشتر آن‌ها در کنار خانواده خود زندگی می‌کنند و تنها نیستند. درحالی که در بیشتر کلانشهرهای کشور برخی از سالمندان قشر مرفه یا به‌اصطلاح بالاشهرنشینان به تنهایی و بدون اینکه کسی را برای کمک یا مراقبت داشته باشند در خانه‌های هزار متری از تنهایی و انزوا رنج می‌برند و در انتظار مرگ زندگی می‌کنند.

ضرورت تأمین زیرساخت‌های رفاهی و سلامت سالمندان

رئیس انجمن علمی سالمندشناسی و طب‌سالمندان ایران با بیان اینکه تنهایی و انزوا مهم‌ترین تهدید سالمندی کشور در سال‌های آینده خواهد بود، اضافه می‌کند: براساس آخرین سرشماری رسمی سال۱۳۹۵ آمار تجرد قطعی در جمعیت سالمند کشور ۸۰هزار نفر گزارش شده، یعنی ۸۰هزار نفر از جمعیت سالمند فعلی هرگز ازدواج نکرده‌اند. اما با توجه به آمار ازدواج نکرده‌های متولد دهه۶۰ و عبور آن‌ها از سن ازدواج، پیش‌بینی می‌شود آمار تجرد قطعی سالمندان آینده در سال۱۴۳۰ به بیش از ۲میلیون و ۶۰۰ هزار نفر برسد. بنابراین، حتی اگر با تحقق افزایش نرخ باروری در سال‌های پیش‌رو، جمعیت کشور جوان شود، باز هم ضرورت دارد به موازات آنکه به جوانی جمعیت فکر می‌کنیم، به سالخوردگی و پیری جمعیت هم بیندیشیم، زیرا اکنون که هر سالمند به‌طور میانگین چهار تا پنج فرزند دارد، تقریباً ۳۰درصد سالمندانِ‌ ساکن ‌آسایشگاه‌های کشور را سالمندانِ‌مجهول‌الهویه تشکیل می‌دهند. بنابراین، منطقی است در آینده این آمار کاهش نیابد و از امروز باید تمهیدات لازم برای تأمین زیرساخت‌های رفاهی و سلامت سالمندان اندیشیده شود.

دلبری در ادامه می‌افزاید: براساس آمارهای موجود شایع‌ترین علت مرگ سالمندان به ترتیب شامل بیماری‌های قلبی‌وعروقی، سرطان‌ها و سکته‌مغزی می‌شود و با آنکه ۸۰درصد از سکته‌های‌مغزی قابل پیشگیری است، به دلیل آنکه اقدامات مناسبی در حوزه پیشگیری از بیماری‌ها در کشور انجام نشده، سکته‌های‌مغزی شایع‌ترین علت معلولیت در سالمندی محسوب می‌شود.

اکنون ۹۰درصد سالمندان کشور به یک بیماری،‌ ۷۰درصد به دو بیماری و ۵۰درصد سالمندان به سه بیماری غیرواگیر مبتلا هستندبه گفته این متخصص طب‌سالمندی، اکنون ۹۰درصد سالمندان کشور به یک بیماری،‌ ۷۰درصد به دو بیماری و ۵۰درصد سالمندان به سه بیماری غیرواگیر مبتلا هستند، درحالی‌که به‌واسطه غربالگری و تشخیص بهنگام می‌توان از ابتلای بسیاری از سالمندان به این بیماری‌ها پیشگیری کرد یا ابتلا به برخی از آن‌ها را به تعویق انداخت. بنابراین با توجه به اینکه بیشتر بیماری‌های دوره سالمندی علامت مشخصی ندارند، ضرورت دارد محوریت نظام سلامت کشور بر پایه پیشگیری برنامه‌ریزی شود تا افرادی که وارد دهه پنجم زندگی شده‌اند با مراجعه منظم به پزشک و انجام غربالگری از بروز بیماری‌های غیرواگیر پیشگیری کنند. البته من به عنوان کارشناس این حوزه، عزم ملی در این کار نمی‌بینم.

تربیت نیروی متخصص برای تأمین سلامت سالمندان

دلبری ضمن تأکید بر ضرورت ایجاد زیرساخت‌های موردنیاز برای تأمین سلامت سالمندان اضافه می‌کند: برای حفظ سلامت جمعیت سالمند باید نیروی انسانی تربیت کرد. طبق استانداردهای جهانی و با توجه به جمعیت فعلی سالمندان کشور، به ۲هزار و ۳۰۰ متخصص طب‌سالمندی نیاز داریم. البته تربیت نیروی متخصص در حوزه سالمندی به صورت محدود از سال۱۳۹۲ در دانشگاه‌های علوم‌پزشکی ایران و تهران آغاز شد و پس از چند دوره پذیرش، ۲۳متخصص طب‌سالمندی از این دانشگاه دانش‌آموخته شدند. متأسفانه به دلایل سیاسی، پذیرش رزیدنت طب‌سالمندی در کشور به مدت ۶سال متوقف شد. ولی از سال گذشته با پیگیری‌های انجمن علمی سالمندشناسی و طب‌سالمندان ایران و مساعدت مجلس شورای اسلامی، سهمیه پذیرش چهار رزیدنت طب‌سالمندی در سال صادر شد که این تعداد اندک به هیچ وجه پاسخگوی نیاز کشور نیست و تا پایان سال ۱۵۰۰ هم نمی‌توان نیاز فعلی کشور را تأمین کرد. بماند اینکه با افزایش دوبرابری جمعیت سالمندان تا سال ۱۴۳۰ این نیاز هم افزایش خواهد یافت.

وی تصریح می‌کند: تنها زیرساخت موردنیاز در حوزه سلامت سالمندان، تأمین متخصص طب‌سالمندی نیست و نیازمند تربیت نیروی انسانی برای نگهداری از سالمند، غذا دادن به او، کنترل زخم بستر وی و تربیت افراد دارای مهارت‌های اولیه برای نگهداری از سالمندان در منزل هستیم. در دنیا به موضوع سالمندی به عنوان یک کسب‌وکار نگاه می‌شود و دولت‌ها روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند، به‌طوری که «مراقبت از سالمندان‌ در خانه» در کشورهای اروپایی یک حرفه و شغل محسوب می‌شود اما متأسفانه در کشور ما به این مسائل توجه نمی‌شود. درحالی‌که می‌توان به افراد زیرپوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی، مهارت‌های لازم برای نگهداری از سالمندان را آموزش داد تا ضمن تأمین بخشی از نیازهای سالمندان، برای برخی از افراد جامعه نیز اشتغال‌زایی شود.

دکتر دلبری در پایان تأکید می‌کند: این واقعیت سخت را باور کنیم که ابربحران‌ سالمندی در راه است و تا خیلی دیر نشده باید عزم ملی برای برطرف کردن چالش‌های سالمندی جمعیت و ایجاد زیرساخت‌های لازم برای افزایش دوبرابری جمعیت سالمند کشور در آینده نه چندان دور فراهم شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.