محمد بن علی بن حسین بن موسی ابن بابویه قمی ملقب به شیخ صدوق و «ابن بابویه» دانشمند بزرگ شیعه در قرن چهارم است.
تولدی مبارک با دعای امام عصر (عج)
شیخ صدوق از علمای است که نزدیک به عصر حیات امامان زندگی کردهاست. اغلب منابع، تاریخ تولد شیخ صدوق را اندکی پس از سال ۳۰۵ ه. ق میدانند. خاندان ابن بابویه، خانواده معروف و خوشنامی در مناطق مرکزی ایران آن روزگار بودند. پدر شیخ صدوق، از فقهای به نام عصر خودش بود که در دوران امان امام حسن عسکری(ع) و غیبت صغرای حضرت ولیعصر(عج) در قم زندگی میکرد. او دکهای کوچک در بازار قم داشت که از راه کسب و تجارت و در نهایت زهد و عفاف، امرار معاش میکرد و ساعاتی از روز را نیز در منزل خود به تدریس و تبلیغ احکام و نقل روایات میپرداخت. در خصوص ولادت شیخ صدوق روایتی وجود دارد که پدر او سالها از ازدواجش میگذشت اما فرزندی نداشت و به همین خاطر در نامهای از حضور شیخ ابوالقاسم حسین بن روح تقاضا کرد تا از محضر حضرت بقیة الله (عجل الله تعالی فرجه) بخواهد برای او دعا کند تا خداوند اولاد صالح و فقیه به او عطا نماید. شیخ صدوق خود جریان ولادتش به دعای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را در کتاب کمال الدین و تمام النعمه در قالب حدیثی به این صورت نقل میکند: «محمد بن علی اسود گوید علی بن حسین بن موسی بن بابویه ره (پدر شیخ صدوق) بعد از مرگ محمد بن عثمان عمری از من خواهش کرد که از ابوالقاسم نوبختی بخواهم که از مولای ما صاحب الزمان (ع) بخواهد در باره او دعا کند که خدا پسری به او عطا کند، گوید از او خواهش کردم و آن را به امام رسانید و پس از سه روز خبر داد که برای علی بن الحسین دعا کرد و بزودی خدای عزوجل به او پسر با برکتی بدهد که سودمند باشد و بعد از او هم اولادی باشد.»
عمری که صرف جمع آوری حدیث شد
شیخ صدوق در شهر قم رشد کرد و علم آموخت. او از همان کودکی در محضر پدر و مشایخ شهر آموزش را آغاز کرد و به فقیه و محدثی متبحر در علوم دینی تبدیل شد و پس از مدتی به شهر ری مهاجرت کرد. در مواردی، علت مهاجرت شیخ صدوق به ری، درخواست اهالی آن شهر ذکر شده است و در برخی دیگر از منابع به دعوت مستقیم رکن الدوله از ایشان اشاره شده است. اما از مجموع مطالب تاریخی موجود، میتوان چنین استنتاج نمود که چون آوازه کمالات و قدرت علمی ایشان به سایر نقاط ایران رسید، امیر آل بویه، که خود فردی دانا، عالمدوست و علاقهمند به ایجاد جلسات مناظره بین علما بود، از شیخ صدوق دعوت کرد، به ری بیاید تا از حضور ایشان در جلسات استفاده شود. اینگونه بود که دوران پربرکت زندگی ایشان رقم خورد و شیخ صدوق با حمایت رکن الدوله، مناظرات سازندهای با رهبران فرق مختلف درباره موضوعات دینی و به ویژه دو موضوع مهم امامت و غیبت امام معصوم داشت. البته او در تمام طول حیاتش در این شهر نماند. شیخ صدوق از کسانی است که برای جمع آوری احادیث امامان معصوم علیهمالسلام به مسافرتهای بسیار رفته است. در این سفرها از استادان بزرگی استفاده کرده و خود نیز به تدریس و بحث میپرداخته است. صدوق برخی از کتابهای خود را در این سفرها تألیف کردهاست. از جمله سفرهای شیخ صدوق سفر به شهرهای بخارا، نیشابور، طوس، اصفهان و بغداد بوده است. مردم شهرها و سرزمینهای گوناگون از جمله: کوفه، بصره، بغداد، واسط، نیشابور، قزوین و مصر در اخذ احکام به او مراجعه میکردهاند.
از راه صواب خارج نشد
این فقیه دانشمند با جمعآوری، صحتسنجی و تدوین احادیث و نگارش کتبهای دینی ارزشمند به یکی از موثرترین چهرههای علمی مکتب تشیع بدل شد. حدود ۳۰۰ اثر علمی به شیخ صدوق نسبت دادهاند که بسیاری از آنها امروزه در دسترس نیست. «الاعتقادات»، «الخصال»، «علل الشرایع»، «عُیون اخبارُ الرضا»، «معانیُ الاخبار» و «من لا یحضُره الفقیه» از آثار گرانقدر جناب شیخ صدوق است. در این بین، کتاب «من لایحضره الفقیه» یکی از چهار کتاب معتبر روایی شیعه محسوب میشود که در آن مجموع روایات اهل بیت(ع) درباره مسائل فقهی جمعآوری شده و هر مجتهدی در اجتهاد و استنباط احکام شرعی از این کتاب بهره میگیرد. گفته میشود شیخ این کتاب را در سال ۳۷۲ هـ. ق در روستای «ایلاق» از توابع بلخ نوشت. این اثر شناخته شدهترین و بزرگترین کتاب شیخ صدوق است که بارها چاپ شده و دهها تن از فقهای بزرگ به شرح، ترجمه و حاشیه بر آن پرداختهاند. این کتاب یکی از اصول چهارگانه فقه شیعه و مأخذ علمی معتبری در احکام شرعی است. گفته میشود کتاب مدینة العلم، جامعترین و کاملترین اثر صدوق بوده که در حملات مخالفین به کتابخانههای شیعه از بین رفته است. این کتاب به گزارش شیخ طوسی از من لا یحضر بزرگتر بوده است. ابنشهرآشوب نقل میکند من لا یحضر چهار جزء دارد و مدینة العلم دارای ده جزء است.
در خصوص جایگاه علمی شیخ صدوق عالمان بسیاری سخن گفتهاند. از این جمله شیخ طوسی میگوید: «محمد بن علی بن حسین، حافظ احادیث، آگاه به فقه و رجال، و حدیثشناس بود که در حفظ و کثرت علم، مانند او در میان قمیها دیده نشد.» همچنین گفته شده نخستین کسی که ابنبابویه را صدوق نامیده ابنادریس حلی در سرائر است. برخی محققان درباره وجه تسمیه شیخ صدوق بر این باورند که چون او در نقل حدیث از ائمه علیهم السلام خصوصا امام باقر (ع) و امام صادق (ع) از راه صواب خارج نشده و در فهم آنها به خطا نرفته است؛ صدوق نامیده شده است.
مرقدی که مدفن مومنان و بزرگان شد
شیخ صدوق در هفتاد و پنج سالگی و به سال ۳۸۱ ه. قمری در شهر ری دیده از جهان فرو بست و پیکر پاکش در نزدیکی مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) دفن شد. بعدها در اطراف مقبره او قبرستانی برای دفن مومنان و بزرگان شکل گرفت که با لقب او یعنی «ابن بابویه» شکل گرفت. تجدید عمارت قبر شیخ صدوق در زمان فتحعلی شاه قاجار در سال ۱۲۳۸ق. انجام گرفتهاست. امروزه آرامگاه «شیخ صدوق» در شهرری به زیارتگاهی سرشار از معنویت تبدیل شده است. چند سالی است که فضای این آرامگاه گسترش پیدا کرده و خدمات بیشتری به زائران این بقعه و البته آرامستان ابن بابویه ارائه میدهند.
آزاده خلیلی
نظر شما