تحولات منطقه

«موسی عصمتی» شاعر خوش‌ذوق، خراسانی و روشندلی است که به عنوان شاعر برگزیده مردمی در اختتامیه برنامه «سرزمین شعر» معرفی و از او تقدیر شد.

موسی عصمتی؛ شاعر روشندل: رسانه ملی با «سرزمین شعر» حرکت نویی را آغاز کرد
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

 شعر عصمتی که در وصف پدر کارگرش سروده شده بود،‌ از همان قسمت آغازین برنامه سرزمین شعر مورد توجه مردم قرار گرفت و تا هم‌اکنون بارها و بارها در صفحات مختلف مجازی بازنشر شده است. به بهانه اتمام مسابقه سرزمین شعر از قاب شبکه چهارم تلویزیون و استقبال از شعر این شاعر با او گفت‌وگویی ترتیب دادیم تا درباره تجربه سرزمین شعر با او گپ و گفت کنیم.

نظرتان درباره برنامه سرزمین شعر چیست؟

من فکر می‌کنم سرزمین شعر یک اتفاق مبارک نه فقط برای ایران، بلکه برای جامعه فارسی‌زبانان بود. چون شاعرانی که توسط سرگروه‌ها انتخاب شده بودند و با هم رقابت می‌کردند،‌ فقط شامل جغرافیای ایران نمی‌شد. در این برنامه ما دوستان افغانستانی داشتیم که شعرهای بسیار خوبی هم خواندند. از این جهت فکر می‌کنم سرزمین شعر اتفاق مثبتی در جغرافیای زبان فارسی بود و بینندگان زیادی هم در میان فارسی‌زبانان داشت. در کنار بازتاب مردمی و بازخوردی که بین مردم داشت، دیگر کار ارزشمند این برنامه آوردن شعر به رسانه و آشتی دوباره رسانه با شعر بود. البته رسانه قبلا هم به شعر می‌پرداخت ولی به این اندازه و وسعت و جدیت اتفاق نیفتاده بود. ضمن اینکه توجه به رأی و نظر مردم، واقعا اتفاق مهمی بود. اینکه مردم شعرها را بشنوند و خودشان آنها را داوری کنند، در حوزه شعر اتفاق نیفتاده بود. مردم شعرها را می‌شنیدند، فکر می‌کردند، به شعرها و شاعران‌شان امتیاز می‌دادند و می‌دیدند که نظرشان با داور یکی است یا نه؟ چه بسا نوجوان‌ها و جوان‌هایی که با دیدن سرزمین شعر و شرکت در مسابقه مردمی و فرستادن رأی و نظرشان، نگاه جدی‌تری به شعر پیدا کردند و خودشان هم وارد فضای شعر شدند.

شعر شما در شبکه‌های اجتماعی مورد اقبال واقع شد، چه بازخوردهایی دریافت کردید؟

بازخوردها واقعا خیلی زیاد بود. در جمع شاعران مورد لطف قرار می‌گرفتم و بسیاری نیز با تماس‌ها و پیام‌های شخصی به من ابراز لطف می‌کردند. مخصوصا که این شعر درباره پدرم بود و شنیدنش برای خیلی‌ها خوشایند بود. این شعر هم درباره پدر بود، هم درباره کارگر و کارگری و هم درباره مسائل اجتماعی. از زاویه متفاوتی به کارگر و پدر و زندگی اجتماعی پرداخته بود و این برای مردم خیلی جذاب بود. به همین خاطر اظهار لطف‌های فراوانی دریافت کردم و برای خودم هم جالب بود که نسبت به شعرهای دیگرم تا این حد مورد توجه قرار بگیرد. می‌توانم بگویم پیش از این سابقه نداشته است که شعر من تا این حد شنیده شود.

شما سال‌ها است که شعر می‌گویید؛ شاید بیش از بیست سال. یعنی پیش از سرزمین شعر نشده بود که شعرتان با چنین اقبالی در میان مخاطبان مواجه شود؟

واقعا تا به حال سابقه نداشته است که یکی از اشعار من تا این حد دیده و شنیده شود. سرزمین شعر در این اتفاق نقش اصلی را داشت و واقعا به شنیدن شدن شعرها کمک کرد. من این شعر را چهار سال پیش سروده بودم ولی تا حالا اینقدر دیده نشده بود. در بعضی شب شعرها و مراسم‌ها خوانده شده بود ولی بازخوردهای محدودی داشت. وقتی که مقیاس شنوندگان وسیع می‌شود،‌ طبیعتا بازخوردها هم زیاد می‌شود. سرزمین شعر همان قابی بود که توانست شعر را دوباره به دل مردم ببرد. هم مخاطب از شنیدن شعرهای تازه و معاصر زبان فارسی لذت برد و هم شاعران فرصتی یافتند برای اینکه شعرشان را به گوش مردم برسانند. در حالی که تیراژ کتاب‌های شعر به پانصد تا و هزار تا رسیده و همان‌ها هم اغلب در گوشه کتاب‌خانه‌ها و فروشگاه‌ها خاک می‌خورند، شعرهایی که در سرزمین شعر خوانده شدند صدها هزار بار فقط در شبکه‌های اجتماعی دیده شدند. این جدا از مخاطب خود تلویزیون است که طبیعتا تعداد نامشخص و زیادی دارد. به خاطر همین من فکر می‌کنم رسانه ملی با سرزمین شعر یک حرکت نو را شروع کرد و یک گام رو به جلو برداشت که قطعا با تداوم این برنامه‌ها روی آینده شعری جامعه فارسی‌زبانان هم تأثرات زیادی خواهد داشت.

شما معلم هستید و دانش‌آموزان‌تان هم نابینا هستند. حضورتان در سرزمین شعر بین شاگردها هم بازخوردی داشت؟

بله آنها هم شنیده بودند. همین امروز من کلاس داشتم و جالب اینکه اولین حضورم در این کلاس بود. وقتی وارد شدم و با بچه‌ها آشنا شدم، از من اجازه خواستند که این شعر را سر کلاس پخش کنند. فیلم شعرخوانی را توی فلش داشتند و همان‌جا در کلاس شعرخوانی را پخش کردند. می‌گفتند که ما این شعرخوانی را بارها و بارها در فضای مجازی شنیده‌ایم و ارتباط خوبی با آن برقرار کرده بودند. با توجه به اینکه تعدادی از این بچه‌ها شهرستانی هستند، برایم جالب بود که این شعر حتی در کانال‌های مجازی شهرهای خودشان هم پخش شده بود. این نشان می‌دهد که یک برنامه خوب تا چه حد می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد و چطور همه مردم در شهرهای مختلف از آن استفاده می‌کنند.

جالب است که حتی بچه‌های نابینا هم سرزمین شعر را دیده و شنیده‌اند. یعنی مخاطبان این برنامه بسیار گسترده و متنوع بوده است.

بله. این شعر در جامعه نابینا هم به خوبی شنیده شده بود. اتفاقا جامعه نابینایان با رسانه، رادیو و تلویزیون، بیشتر ارتباط دارند. بخشی از تلویزیون شنیداری است و رادیو هم که همیشه مونس نابینایان بوده است. در صفحات مجازی و پیام‌رسان‌های مختلف هم با استفاده از نرم‌افزارهای صفحه‌خوان، این شعر را شنیده بودند. حتی می‌توانم بگویم نابینایان زودتر از افراد عادی با سرزمین شعر ارتباط برقرار کرده بودند. چون نابینایان ارتباط بیشتری با رسانه دارند، زودتر از سایر مردم جذب سرزمین شعر شده بودند.

می‌شود گفت که صداوسیما پیش از سرزمین شعر، در حوزه شعر و ادبیات و برنامه‌سازی برای در این حوزه‌ها، به جامعه نابینایان بی‌توجهی کرده است؟ این را از این جهت می‌پرسم که سر و کار جامعه نابینایان بیشتر از متن، با صدا است.

بالاخره شعر قبل از این هم به شکل‌های مختلف، مثل برنامه مشاعره، در تلویزیون بود. گاهی اگر شب شعری را بازتاب می‌داد، آنها هم می‌شنیدند. مشخصا نمی‌توانم بگویم صداوسیما کوتاهی کرده است. ما الآن اطلاع داریم که برنامه «شش نقطه» در شبکه استانی تهران برای بچه‌های نابینا پخش می‌شود و استقبال خوبی هم از آن شده است. منتها صداوسیما با سرزمین شعر کمک بیشتری کرد به پاشاندن بذر شعر و ادب در دل مردم و به تبع آن در دل جامعه نابینایان. قابل انکار نیست که در عصر جدید شعر حضور کمتری در میان مردم دارد و هنرها و جذابیت‌های دیگر جای شعر را تا حدودی پر کرده‌اند. این در حالی است که قبلا شعر همه چیز مردم بود؛ یعنی هم رسانه بود، هم داستان بود، هم سینما بود، هم آموزش و پرورش بود. بزرگ خانواده شاهنامه را می‌آورد، بچه‌ها آن را می‌شنیدند و انگار یک سریال تاریخی را در خانه خودشان تجربه می‌کردند. شعر پیش از این همه جلوه‌های زندگی مدرن را به خانواده‌های ایرانی می‌برد، ولی الآن با توجه به پیشرفت صنعت و دغدغه‌هایی که هست، مردم کمتر فرصت پیدا می‌کنند که مطالعه کنند و شاید آن حوصله و وقت گذشته را نداشته باشند. به همین خاطر تلویزیون راحت‌تر می‌تواند شعر را به خانه‌های مردم بیاورد. کاری که سرزمین شعر انجام داد و این اتفاق مبارک و بزرگی را رقم زد. من فکر می‌کنم سرزمین شعر می‌تواند در قشر نوجوان و دانش‌آموز ما بسیار موثر باشد. همانطور که دانش‌آموزان من تکه‌های این برنامه را دیده بودند و برایشان جالب بود،‌ چه بسا کسانی باشند که احساس کنند استعداد شعر را دارند و بعد از سرزمین شعر به نوشتن رو بیاورند.

به عنوان سوال آخر، به نظرسنجی و آرای مردمی بازگردیم. از شما در قسمت آخر سرزمین شعر به عنوان برگزیده مردمی این مسابقه تقدیر شد. به نظرتان این اتفاق چقدر به نزدیک شدن مردم و شعر کمک خواهد کرد؟

بله. با توجه به بازدید گسترده‌ای که شعر من داشت و ارتباط خیلی خوبی که مخاطب با این شعر برقرار کرد، توانستم جایزه مردمی سرزمین شعر را کسب کنم و خوشحالم که شعرم مورد توجه مردم قرار گرفته است. پیشتر گفتم که داوری مردم و دخالت آنان در انتخاب شاعر برگزیده، اتفاق خیلی خوبی بود. این اتفاق باعث شد کسانی که پای تلویزیون می‌نشینند با معیارهای خاص خودشان شعرها را بسنجد و به موازات داوران آنها هم شاعران مورد نظر خودشان را انتخاب کنند. فکر می‌کنم این اتفاق در فصل‌های بعدی سرزمین شعر رونق بیشتری خواهد داشت و اتفاقات بهتری هم خواهد افتاد. آرای مردمی به شاعران کمک می‌کند که بدانند سلیقه و ذائقه مردم چه حال و هوایی دارد و اگر بخواهند شعرشان مورد توجه مردم هم قرار بگیرد، چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد. یعنی هم سلیقه ادبی مردم را بالاتر خواهد برد، هم به شاعران نکات و درس‌هایی خواهد آموخت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.